تبیان، دستیار زندگی
در میان آیات قرآن کریم، برخی شهرت بیش‌تری یافته و به تدریج با نامی ویژه خوانده شده اند. نام این آیات اغلب برگرفته از واژگان به کار رفته در خود آیات است و در مواردی نیز با نظر به محتوای آن‌ها رایج شده است. در این شماره به چند نمونه از این آیات می پردازیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیات شاخص؛ همه از اوییم/اتباع/امانت/ارث


در میان آیات قرآن کریم، برخی شهرت بیش‌تری یافته و به تدریج با نامی ویژه خوانده شده اند. نام این آیات اغلب برگرفته از واژگان به کار رفته در خود آیات است و در مواردی نیز با نظر به محتوای آن‌ها رایج شده است. در این شماره به چند نمونه از این آیات می پردازیم.


دعوت به همكاری

آیه «اتباع» راه پیامبر، دعوت با بصیرت و یقین

آیه 108 یوسف را آیه اتباع (پیروی) نام نهاده اند.

براساس این آیه، پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) و هر که از او پیروی کند با بصیرت به اسلام و به سوی خدا دعوت می کنند:

قُلْ هَـذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِینَ

بگو: این راه من است كه من و هر كس كه پیرو من است با بصیرت و بینایى به سوى خدا دعوت مى‏كنیم و خدا منزه است و من از مشركان نیستم.

جمله «وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِینَ» تأکید بر این است که دعوت به سوی خدا دعوتی نیست که به هر شکلی صورت گیرد. بلکه بر اساس توحید خالص انجام می شود و به هیچ وجه از توحید به سوی شرک گرایش نمی یابد.

ازتعبیر «أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِی» استفاده می شود که بار این دعوت فقط بر دوش پیامبر نیست، بلکه بر دوش کسانی که از دین پیروی می کنند نیز قرار دارد.

البته از سیاق آیه بر می آید که پیروان خاصی در این دعوت می توانند با پیامبر مشارکت کنند، زیرا راه و روش پیامبر (سَبِیلِی)، همان دعوت با بصیرت و یقین به سوی ایمان محض و توحید خالص است و روشن است که در چنین راهی تنها کسانی شرکت دارند که در دین، برای خدا مخلص و به مقام پروردگارشان عالم بوده و با بصیرت و یقین باشند؛ پس هر کس تنها عنوان تابع رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) بر او صدق کند، در این دعوت شریک نخواهد بود.

مۆید این تخصیص، برخی روایات است که مقصود از تابعان پیامبر اعظم را امیرمۆمنان و اوصیای بعد از آن حضرت دانسته اند. هر چند بعید نیست که این بیان از باب تطبیق «بر مصدق اتم و کامل تر» باشد.

امیر مومنان، امام علی (علیه السلام) هنگام شنیدن خبر شهادت حمزه و به نقلی جعفر، جمله» انالله و انا الیه راجعون» را بر زبان راند؛ سپس این آیه نازل شد. در روایات بر ذکر این آیه هنگام رو به رو شدن با هر گونه مصیبت هر چند کوچک، تأکید شده است

آیه «ارث»

آیه 11 نساء که سهم الارث هر یک از پسر، دختر، پدر و مادر را در فرض‌های گوناگون مشخّص می‌کند، «آیه ارث ، میراث ، مواریث یا فرایض» نام دارد: «یُوصِیكُمُ اللّهُ فِی أَوْلاَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَیَیْنِ ...

خداوند شما را در (باره میراث) اولادتان توصیه مى‏كند كه براى هر پسر به اندازه سهم دو دختر باشد ...

به نقلی، این آیه درباره عبدالرّحمن، برادر حسان بن ثابت شاعر نازل شد. هنگامی که عبدالرّحمن از دنیا رفت، یک زن و پنج برادر از وی ماندند که برادرانش ما تَرَک وی را بردند و به همسرش چیزی ندادند. همسر عبدالرّحمن به رسول خدا (صلی الله علیه وآله) شکایت کرد و این آیه نازل شد.

در روضة الجنان آمده است: سبب نزول آیه، آن بود که در جاهلیّت، میراث را به مردان می‌دادند و به زنان و کودکان نمی‌دادند. شأن نزول‌های دیگری نیز برای این آیه گفته‌اند.

آیه «استرجاع»

همه از اوییم

به بخشی از آیه 156 بقره آیه «استرجاع» گویند.

... إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ

... ما از آنِ خدا هستیم، و به سوى او باز مى‏گردیم .

مرگ کفن

زیرا در این آیه، بر «برانگیختن و بازگشت به خدا» اقرار شده است.

این آیه و آیات پیشین، کسانی را که ستایش کرده که هنگام مواجهه با مصیبت می گویند: «

إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ».

صابران (استرجاع گوینده) را دارای مقامی والا و مشمول درود و رحمت الهی می داند؛ «أُولَـئِكَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ». «بر ایشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] و راه‏یافتگان [هم‏] خود ایشانند.»

در شأن نزول این آیه آمده است که امیرمۆمنان، امام علی (علیه السلام) هنگام شنیدن خبر شهادت حمزه و به نقلی جعفر، جمله«إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ» را بر زبان راند؛ سپس این آیه نازل شد. در روایات بر ذکر این آیه هنگام رو به رو شدن با هر گونه مصیبت هر چند کوچک، تأکید شده است.

آیه امانت

آیه 72 احزاب از پذیرش امانتی بزرگ به وسیله انسان خبر داده است؛ امانتی که آسمان ها، زمین و کوه ها از پذیرش آن سر باز زدند و از آن هراسیدند؛ ولی انسان آن را پذیرفت، از همین رو برخی، این آیه را آیه «امانت» نام نهاده اند؛ «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا»؛ ما امانت [الهى و بار تكلیف‏] را بر آسمانها و زمین و كوه‏ها عرضه كردیم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند، و [لى‏] انسان آن را برداشت راستى او ستمگرى نادان بود.

معنای سرباز زدن آسمان ها و زمین و پذیرفتن انسان این است که در انسان، صلاحیت تلبس به این ولایت وجود دارد؛ ولی در آسمان و زمین نیست.

در تبیین مقصود از این «امانت»، آرای مفسّران گوناگون است.

علامه طباطبایی قدس سره با بیان احتمال های گوناگونی که در این مسأله هست، به نقد آنها پرداخته و با استناد به جمله «لِیُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِینَ ...»

در آیه بعد، این احتمال را تقویت کرده است که مقصود از «امانت» در این آیه، ولایت «الهیّه» است؛ یعنی انصاف به کمالی که بر اثر اعتقاد به عقاید حق، انجام اعمال صالح و پیمودن راه کمال، برای انسان حاصل می شود و بدین ترتیب از حضیض ماده به اوج اخلاص ارتقا می یابد و سرانجام خداوند، انسان حامل این امانت را برای خود خالص گرداند.

چنین کسی فقط خداوند متولی امور اوست و جز ولایت الهی، هیچ موجودی در امور او دخالت ندارد، زیرا خداوند او را برای خود خالص کرده است. در این کمال، هیچ موجودی، نه آسمان، نه زمین، نه کوه ها و نه هیچ چیز دیگری شریک انسان نیست.

مقصود از عرضه آن امانت بر آسمان ها و زمین و سایر موجودات، مقایسه این ولایت با وضع آنهاست.

بنابراین، معنای آیه چنین می شود: اگر ولایت الهی را با وضع آسمان ها و زمین مقایسه کنی، خواهی دید که اینها تحمل آن را ندارند و فقط انسان می تواند حامل آن باشد.

معنای سرباز زدن آسمان ها و زمین و پذیرفتن انسان این است که در انسان، صلاحیت تلبس به این ولایت وجود دارد؛ ولی در آسمان و زمین نیست.

فرآوری: زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان  


منبع: مجله ترنم وحی، ش 3