تبیان، دستیار زندگی
«نُزُل» نخستین چیزى است كه با آن از مهمان پذیرایى مى‌كنند؛ مانند شربت یا میوه‌اى كه در آغاز ورود مهمان براى او مى‌آورند. بنابراین معنای آیه این می‌شود که ما جهنم را آماده كرده‌ایم تا در همان ابتداى ورود كفار به قیامت، وسیله پذیرائیشان باشد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پذیرایی اولیه در قیامت !


جزء شانزدهم قرآن کریم که از آیه 75 سوره مبارکه کهف آغاز و به پایان سوره مبارکه طه ختم می شود ، در بردارنده آموزه ها و پیام‌های روح‌افزای الهی است که این نوشته تعدادی از آن‌ها را نقل می کند.


بهشت و جهنم

پذیرایی اولیه در قیامت

در آیه 102 سوره مبارکه کهف درباره چگونگی برخورد با کافران در قیامت آمده است: إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِینَ نُزُلًا .

«نُزُل» نخستین چیزی است که با آن از مهمان پذیرایی می کنند؛ مانند شربت یا میوه‌ای که در آغاز ورود مهمان برای او می آورند. [1] بنابراین معنای آیه این می شود که ما جهنم را آماده کرده ایم تا در همان ابتدای ورود کفار به قیامت، وسیله پذیرایی‌شان باشد.

علامه طباطبایی (ره) در ادامه می نویسد: با در نظر گرفتن اینکه بعد از دو آیه می فرماید: در قیامت این‌ها اعمالی ندارند (فحَبِطَتْ أَعْمَالُهُم) که وزن شود و محاسبه گردد (فَلَا نُقِیمُ لهَُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْنًا) در جمع بندی فهمیده می شود که این گروه کاری در قیامت ندارند جز اینکه وارد جهنم شده و عذاب شوند ؛ یعنی در بدو ورود وارد جهنم می شوند و کار برایشان تمام می شود.

در آیه 107، همین تعبیر (نُزُل) در مورد بهشت برای مومنان نیز آمده است (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا).

هم علامه (ره) در المیزان [2] و هم آیت الله جوادی آملی در درس تفسیرشان این سخن را نوشته و نقل کرده اند که معنا تأکید دارند که با توجه به معنای «نُزُل» و با استفاده از دیگر آیات [3] می‌توان به معنای لطیفی رسید و آن وجود عذاب و پاداشی فراتر از بهشت و جهنم توصیف شده در قرآن برای مۆمنان و کافران است.

خلاصه کلام اینکه بهشت و جهنم توصیف شده در قرآن کریم دو جلوه از رحمت و غضب الهی‌اند که مۆمنان و کفار در همان بدو ورود به قیامت با آن پذیرایی می شوند. بی تردید پذیرایی اصلی غیر از این پیش پذیرایی اولیه است و آن پاداش و عذابی است که الفاظ از حمل معنای آن و اذهان از درک آن عاجزند؛ برای همین در قرآن کریم جز با اشاره از آن یاد نشده است.

کسانی که با معارف و دستورات و حریم الهی غریبه بلکه متجاوز به آن‌ها هستند؛ سروکارشان با این سگ است که به دستور خداوند از حریم او محافظت کرده و به آن‌ها که مستحق هستند ، حمله ور می شود

عبادت نیازمند صبر و تحمل است

در آیه 65 سوره مبارکه مریم سلام الله علیها ابتدا به عبادت پروردگار عالم امر شده است (رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ) و بعد بلافاصله امر به صبر و تحمل در آن (وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ).

شکیبایی در طاعت و بندگی خداوند متعال امری است که در روایات نیز به آن توصیه شده است و چنین صبری را یکی از انواع صبر برشمرده اند.

رسول خدا صلی الله علیه وآله در حدیثی می فرماید:

صبر سه نوع است: صبر در مصیبت و صبر بر طاعت و صبر از گناه، بعد فرمودند:

پس هر که بر طاعت و بندگی خداوند متعال صبر کند ، خداوند برایش 600 درجه می نویسد که میان هر درجه تا درجه دیگر به اندازه فاصله میان قعر زمین تا عرش باشد:

(کَتَبَ اللَّهُ لَهُ سِتَّمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَیْنَ الدَّرَجَةِ إِلَی الدَّرَجَةِ کَمَا بَیْنَ تُخُومِ الْأَرْضِ إِلَی الْعَرْشِ). [4]

شیطان سگ درگاه الهی

از برخی بزرگان مانند آیت الله شاه آبادی (ره) استاد حضرت امام (ره) نقل شده است که شیطان را سگ در گاه الهی خوانده اند.

شاید این تعبیر با عنایت به آیه 83 سوره مبارکه مریم سلام الله علیها باشد که می فرماید:

أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیَاطِینَ عَلَى الْكَافِرِینَ تَۆُزُّهُمْ أَزًّا ؛ ما شیطان‏ها را بر سر كافران فرستادیم تا آنها را (به صوت اغواى خود همانند رمه حیوانات) از جاهایشان (به سوى گناه و فساد) به شدت برانگیزند؟

کلمه «أزّ» عبارت است از تکان دادن به شدت و مراد آیه این است که شیطان‌ها، کفار را با شدت به سوی شر و فساد تکان داده؛ تحریک می کنند و به پیروی باطل تشویق نموده و به وسیله تزلزل از فضیلت استقامت و ثبات بر حق گمراهشان می سازند. [5]

اینکه خداوند متعال فرستادن شیطان به سوی بدان را به خود نسبت می دهد (أَنَّا أَرْسَلْنَا) برای آن است که بفهماند این در سزای اعمال بد آن‌هاست و خداوند برای عقاب آن‌ها چنین می کند.

با این تعبیر کسانی که مَحرم و آشنای این درگاه و آستان‌اند ، شیطان کاری با آن‌ها ندارد که برترین این افراد همان مخلصین هستند که قرآن کریم آن‌ها را ازدست اندازی شیطان استثناء کرده است (إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ)

اما کسانی که با معارف و دستورات و حریم الهی غریبه بلکه متجاوز به آن‌ها هستند؛ سروکارشان با این سگ است که به دستور خداوند از حریم او محافظت کرده و به آن‌ها که مستحق هستند ، حمله ور می شود.

سعادتمند و رستگار کیست؟

این سوال بسته به دو دیدگاه همیشه موجود، دارای دو جواب است: یکی در آیه 64 سوره مبارکه طه است و دیگری در آیات اول مۆمنون، 14 اعلی و 9 شمس.

دیدگاه اول، اعتقادی به آخرت نداشته و همه ی برتری‌ها را خلاصه در همین دنیا می داند که چه کسی با همین معیارهای محسوس از دیگران برتر و در نتیجه سعادتمند تر است. برای همین می گویند: قطعاً امروز کسی کامیاب است که برتری یابد (وَقَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى). برتری‌های مادی هم روشن است که چیست؛ زر و زور بیش‌تر در نگاه تنگ انسان‌های مادی، دو عوامل مهم برای برتری بر دیگران است. در ادبیات دنیا طلبان هر که پول و زورش بیش، خو شبخت تر.

اما در ادبیات دینی که معیار برتری تقواست (إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ)[6] کسی برتر است که با تقواتر باشد و سعادتمند کسی است که به خدا ایمان داشته باشد (قَدْ أَفْلَحَ الْمُۆْمِنُونَ)[7] و در راه پاکی و رشد معنوی خود تلاش می کند (قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّی)[8] و (قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها)[9].

فرق زندگی با دین و زندگی بی دین

از آیات 117، 123 و 124 سوره مبارکه طه به دست می آید که زندگی در این دنیا اگر با محوریت دین و بر اساس آیین حق باشد ، سراسر آرامش و تهی از فشارهای روانی خواهد بود (فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَى) هر چند از آسایش بدنی قابل توجهی برخوردار نباشد؛ مانند زندگی پیشوایان دین و اولیای الهی.

و اگر زندگی از مدار دین خارج شده و حول محور تمایلات نفسانی و رویگردانی از یاد خدا بچرخد ، روی آرامش نخواهد دید و فشارهای روحی و روانی بر آن حاکم خواهد شد (وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنكًا) هر چند آسایش تن و رفاه بدنی در آن موج زند.

پی نوشت ها :

1.المیزان فی تفسیر القرآن 13/368

2.همان ص 401

3.مانند: لَهُم مَّا یَشَاۆُونَ فِیهَا وَلَدَیْنَا مَزِیدٌ (35/ ق)؛ فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْیُنٍ (17/ سجده)؛ وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ یَكُونُوا یَحْتَسِبُونَ (47/ زمر)

4.کافی 2/91

5.المیزان فی تفسیر القرآن 14/109

6. 13/ حجرات

7. 1/ مومنون

8. 14/ اعلی

9. 9/ شمس

امید پیشگر

بخش قرآن تبیان