تبیان، دستیار زندگی
پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) تنها مأمور ابلاغ فرمان الهی بوده و حقّ تصرّف در آن را نداشته است. ایشان نه حقّ تصرّف در آیات الهی را داشته است و نه می توانسته قصد چنین کاری کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گُمان تناقُض در قُرآن


پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) تنها مأمور ابلاغ فرمان الهی بوده و حقّ تصرّف در آن را نداشته است. ایشان نه حقّ تصرّف در آیات الهی را داشته است و نه می توانسته قصد چنین کاری کند.


قرآن کریم

مدّتی است که در برخی از سایت های معلوم الحال اینترنتی، مطلبی به عنوان «شصت مورد از دشواری ها و تناقضات قرآن» به چشم می خورد.

عدّه‌ای نیز ـ به شکل سازمان یافته ـ، این مطلب را به طور انبوه به ایمیل کاربران ایرانی ارسال می کنند. شبکه های ماهواره ای خاصّی نیز در جهت تضعیف ایمان و باور مسلمانان، به شبهه پراکنی در این باره مشغولند.

هر ساله، با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان که بهار قرآن است، موج جدیدی برای نشر این اکاذیب و توهّمات ایجاد می شود.

آنها شبهاتی را نشر می دهند که بارها، توسّط علما و قرآن پژوهان مورد بررسی قرار گرفته اند.

برخی از این شبهات بسیار سطحی و نشان از کم اطّلاعی طرّاحان آن نسبت به قرآن و علوم قرآنی می باشد.

برخی دیگر نیز تهمت های ناروایی بیش نیست که قرآن از آن پیراسته است. غالب این شبهات نیز ترجمه ای است از سایت های عرب زبان، و متعلّق به برخی از گروه های مسیحی تندرو ؛ منشا این شبهات افکار مستشرقانی است که می خواهند قرآن را تا حدّ کتب تحریف شده خود (کتب یهود و مسیحیّت) پایین آورند.

ما در این نوشتار به بررسی توهّماتی می پردازیم که عدّه ای تصوّر می کنند با نشر آنها می توانند، چیزی از وحیانی بودن، قداست و حقّانیّت «قرآن» بکاهند.

قرآن گفته خدا و فرستاده او است، و كتاب عزیزى است كه باطل از هیچ طرف به آن راه ندارد؛ نازل‏ شده‏اى است از سوى خداى حكیم حمید

عدم تناقض و اختلاف در قرآن

خداوند در سوره شوری به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می گوید: (ما قرآنى فصیح و گویا را بر تو وحى کردیم): «أَوْحَیْنَا إِلَیْكَ قُرْآنًا عَرَبِیًّا».( سوره شوری، آیه 7)

در سوره نجم نیز گفته است که آنچه پیامبر به مردم می گوید مطابق وحی الهی است، نه از روی هوا و هوس، (وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى) ( سوره نجم، آیات 3 و 4)

به عبارتی، پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) تنها مأمور ابلاغ فرمان الهی بوده و حقّ تصرّف در آن را نداشته است. ایشان نه حقّ تصرّف در آیات الهی را داشته است و نه می توانسته قصد چنین کاری کند. خداوند در سوره حاقّه با لحن تهدید آمیزی در مورد پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) می گوید: «وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ * لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ * ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ»:( سوره حاقّه، آیات 44، 45، 46) (و

و اگر او برخى از گفتارها را به ناحق به ما مى‏بست.

مسلّما او را به تمام قدرت مى‏گرفتیم و یا دست راستش را مى‏گرفتیم و به عذاب مى‏كشیدیم.

سپس بى‏تردید شاهرگ قلبش را مى‏بریدیم.)

از این آیات آشکار می گردد که قرآن وحی الهی است و پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) نقشی جز ابلاغ نداشته است. همین مطلب سبب شده تا در قرآن هیچ گونه اختلاف و تناقضی راه نیابد، و کتابی باشد عاری از هرگونه باطل و کجی.

خداوند خود به این ویژگی قرآن در سوره زمر اشاره کرده است و می گوید: این کتاب (قرآنی است فصیح و خالی از هرگونه کجی و نادرستی): «قُرآنًا عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَجٍ ».( سوره زمر، آیه 28) و (هیچ گونه باطلى، نه از پیش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى آید): «لَا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ».( سوره فصّلت، آیه 42)

این در حالی است که اگر قرآن توسط بشر آورده می شد، عاری از اختلاف و تناقض نبود. چون انسان ها در طول زندگی در حال تکامل فکری هستند و افکارشان در معرض تغییر و تبدیل است. مگر امکان دارد افکار شخصی در طول بیش از 20 سال دچار تغییر و تحوّل نگردد. و سخنان او در طی این سال ها عاری از اشتباه و تناقض باشد.

بنابراین ما هنگامی که در قرآن تدبّر می کنیم و آیات آن را عاری از اختلاف و تناقض می یابیم ، همین نشان از این است که قرآن وحی الهی می باشد.

قرآن مجید

خداوند به این استدلال در سوره نساء اشاره کرده است و می فرماید: (آیا در (معانی) قرآن نمی اندیشید؟ اگر از جانب غیر خدا بود، قطعا در آن اختلاف بسیاری می یافتند): «أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفًا كَثِیرًا».(سوره نساء، آیه 82)

دو نکته در این آیه نهفته است:

1. اختلاف و تناقضی در قرآن کریم یافت نمی شود.

2. قرآن کریم، وحی الهی است.

در احادیث معصومین(علیهم السلام) نیز به عدم اختلاف و باطل و کجی در قرآن اشاره شده است:

1- امیرالمومنین(علیه السلام) فرمود: «علیكم بكتاب اللَّه! فإنّه الحبل المتین... لا یعوجّ فیقام، و لا یزیغ فیستعتب»(نهج البلاغه، ترجمه محمد رضا امامی و محمد رضا آشتیانی، خطبه 156، انتشارات امام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، چاپ پنجم/1387): (بر شما باد به كتاب خدا، كه آن ریسمان محكم است ...كج نمى‏شود تا آن را راست كنند، و از حق انحراف حاصل نمى‏كند تا از آن بخواهند كه به حق باز گردد).

2- امام سجّاد(علیه السلام) می فرماید: «...و میزان قسط لا یحیف عن الحقّ لسانه، و نور هدى لا یطفأ عن الشاهدین برهانه»( صحیفه سجّادیّه، دعای 42): (ـ قرآن ـ ترازوى درستى است كه زبانه ‏اش از حق منحرف نمى‏شود، و نور هدایتى است كه فروغ آن از چشم نگرندگان محو نمى‏گردد).

3- امام صادق(علیه السلام) فرمود: «هو قول اللَّه و تنزیله، و هو الكتاب العزیز الذی لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ، تَنْزِیلٌ مِنْ حَكِیمٍ حَمِیدٍ»( الحیاة، ترجمه احمد آرام، جلد 2، صفحه 131): (قرآن گفته خدا و فرستاده او است، و كتاب عزیزى است كه باطل از هیچ طرف به آن راه ندارد؛ نازل‏ شده‏اى است از سوى خداى حكیم حمید).

بنابراین، این کتاب شك و شبهه‏اى در آن نیست و راهنماى پرهیزگاران است. (ذلِكَ الْكِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ‏)

بخش قرآن تبیان   


منبع :

پژوهشکده باقرالعلوم