ازدواج مجددی که به نفع‌تان است
طلاق پایان زندگی مشترك نیست اما معمولا افراد مطلقه دلایل متفاوتی برای طفره رفتن از ازدواج مجدد دارند. البته سلامت انسان ها فقط به ازدواج مجدد بعد از طلاق وابسته نیست. اما به نظر می رسد كسانی كه از ازدواج دوم سر باز می زنند.بیشتر در یك حالت اجبار این كار را می كنند.
این دلایل باعث می شود برخی زنان و مردان فكر كنند مجبورند كه دیگر ازدواج نكنند.
بچه هایم چه می شوند؟
اولین دلیلی كه بیشتر افراد مطلقه برای ازدواج نكردن می آورند این است كه نمی خواهند بچه هایشان بروند زیر دست ناپدری یا نامادری. از طرفی، اسطوره نادرست «مادر یا پدری كه خودش را وقف بچه ها كرده» به این باور نادرست را تقویت می كند. آنها می دانند كه نیاز به ازدواج دارند، اما به خاطر فرزندان شان از این نیاز صرف نظر می كنند در صورتی كه وضعیت بچه ها بعد از ازدواج بیشتر از هر چیز به توافق قبل از ازدواج بستگی دارد.
ازدواج ناموفق گاهی باعث می شود فرد طلاق گرفته ویژگی های منفی همسر قبلی اش را به تمام مردان یا زنان نسبت دهد. برخی از مواقع معاشرت با دیگر افراد طلاق گرفته نیز این احساس را تقویت می كند، در صورتی كه بسیاری از ویژگی های منفی همسر سابق شما به شخصیت او ربط دارد نه به جنسیتش!
ضمن این كه موفق نبودن ازدواج شما می تواند به « جور » نبودن شما با هم برگردد و نه به ویژگی همسرتان.
من یك بازنده همیشگی هستم!
ممكن است حس كنید شما هیچ وقت دیگر توانایی ازدواج كردن ندارید یا به قول معروف، آدم ازدواج نیستید.
ممكن است این حرفتان درست باشد یا نادرست اما اگر فقط به خاطر تجربه شكست تان خود را بازنده همیشگی بدانید این باور نادرست است، ولی اگر واقعا ویژگی هایی دارید كه زندگی با شما را سخت می كند، مثلاً زیادی وابسته یا پرخاشگر یا خودشیفته اید، این ویژگی ها را با كمك روان شناس تعدیل كنید. یادتان باشد این ویژگی ها نه فقط در ازدواج، بلكه در ارتباط با آدم های دیگر هم دردسرساز است.
چند راهكار برای آمادگی برای ازدواج مجدد
برای این كه برای ازدواج دوباره آماده شوید نیاز به طی چند مرحله ذهنی و یادگرفتن یك سری مهارت دارید. یادتان باشد همین تجربه ازدواج ناموفق از شما آدم با تجربه تری ساخته است كه با آدم قبل از ازدواج اول متفاوت است.
-از درگیری ذهنی با ازدواج قبلی خلاص شوید:
شما باید به این مرحله برسید كه دیگر مرتب به ازدواج قبلی فكر نكنید، غم ناشی از طلاق هنوز به صورت پررنگ در زندگی تان حضور نداشته باشد و مدام نخواهید از همسر قبلی تان انتقام ذهنی بگیرید. اگر این مرحله خیلی طول كشیده است، حتماً با یك روان شناس مشورت كنید.
-طلاق فرصتی برای خودشناسی است: سهم خودتان را واقع بینانه از فرآیند طلاق قبلی معلوم كنید. یادتان باشد حالا شما باتجربه تر هستید، سن تان بیشتر است و راحت تر می توانید درباره خودتان قضاوت كنید. آن بخش هایی كه مقصر شما بوده اید را از آن بخش هایی كه مقصر همسر قبلیتان بوده یا فقط به خاطر متفاوت بودن شخصیت شما اتفاق افتاده است از هم جدا كنید. برای درست كردن آن ویژگی هایی كه به نظر خودتان غلط است یا یادگرفتن مهارت هایی كه در ازدواج قبلی آن ها را بلد نبوده اید، مثلا مدیریت خشم یا رابطه مثبت با همسر، حتماً برنامه داشته باشید.خواندن كتاب های علمی و در عین حال ساده درباره این مهارت ها یا مراجعه به روان شناس در این موارد حتماً موثر است.
-فرآیند را اصلاح كنید :
بعضی ها كل شكست از ازدواج قبلی را به ویژگی های طرف مقابل نسبت می دهند.برای همین به عنوان مورد ازدواج همیشه دنبال آدمی می گردند كه نقطه مقابل همسر قبلی باشد. یادتان باشد این مقایسه خودش به معنای درگیری ذهنی با همسر قبلی است. برای این كه دوباره شكست نخورید بیشتر از هر چیز باید فرآیند ازدواج را عوض كنید. این بار حتماً قبل از ازدواج مشاوره بگیرید. این بار حتما بر سر موضوعات اساسی توافق كنید، این بار وارد یك رابطه صرفاً هیجانی و رمانتیك اما كوتاه مدت نشوید و خلاصه، این بار چشم هایتان را بازتر كنید.-وسواس نداشته باشید: واقع گرا باشید. به هر حال در فرهنگ ما موارد ازدواج برای شما به عنوان یك فرد طلاق گرفته محدودتر است. اگر بخواهید ملاك های دست بالایی برای ازدواج در نظر بگیرید این موارد محدودتر و محدودتر می شود. یادتان باشد كه گاهی ملاك های شما كاملا وسواس گونه می شود و این باز هم نشان دهنده درگیری با ازدواج قبلی است.
-آرامش شما به نفع بچه هاست: اگر فرزند دارید حتماً درباره او با فرد موردنظرتان صحبت كنید. در صورت توافق دوطرف و درست بودن فرآیند ازدواج، شما آرامش بیشتری برای تربیت بچه ها دارید. مطمئن باشید كه مادر یا پدر آرام، بیشتر به كار بچه ها می آید تا مادر یا پدر مضطرب و افسرده یا عصبی.
بخش خانواده ایرانی تبیان
منبع : سپیده دانایی
