توصیه به صدقه و دستگیری در کلام حضرت رضا
مهر زن در قرآن ((صدقه)) خوانده شده زیرا باید با طیب خاطر پرداخت گردد.
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
صدقه بده اگر چه اندكى باشد زیرا هر چیز اندكى در راه خدا با نیت صادقانه داده شود، بزرگ است.
شرط رضایت در صدقه
در قرآن كریم از زكات (كه به وسیله آن امور مهم و اساسى مسلمین اداره مىشود) به ((صدقات)) یاد شده، زیرا دهنده آن باید با نیت درست و اخلاص تمام بدون هیچ غرض مادى آنرا بپردازد. مسلمان میداند كه ((هر چه را در راه خدا انفاق كند، خداوند جاى آن را پر مىكند)). (1)
((از بعضى احادیث استفاده مىشود كه پیشوایان معصوم گاهى پیش از آنكه صدقهاى را به شخص نیازمند بدهند، نخست دست خود را به علامت احترام و تعظیم مىبوسیدند، سپس آنرا به نیازمندان مىدادند و یا اینكه نخست آنرا به نیازمندان مىدادند، بعد از او مىگرفتند و آن را مىبوسیدند و مىبوییدند، و به او باز مىگردانیدند، چرا كه با دست خدا روبرو بودهاند)). (2)
قال على بن موسى الرضا (علیه السلام):
تصدق بالشى ء وان قل، فان كل شى ء یراد به الله وان قل بعد ان تصدق النیة فیه عظیم. (3)
حتی مهر زن در قرآن ((صدقه)) خوانده شده زیرا باید با طیب خاطر پرداخت گردد.
قال على بن موسى الرضا (علیه السلام): واعلم ان نفقتك على نفسك وعیالك صدقة. (4)
امام رضا (علیه السلام) فرمود: بدان كه نفقه و خرج شخص خودت و خانواده ات، صدقه است.
کاری برتر از صدقه قال على بن موسى الرضا (علیه السلام): عونك للضعیف افضل من الصدقه. (5)
امام رضا (علیه السلام) فرمود: یارى رساندن تو به ناتوان، برتر از صدقه است.
حفظ احترام
فقیرى به در خانه ثروتمندى رفت و گفت شنیدهام كه مالى جهت مستحقان در نظر گرفتهاى و من بىنهایت محتاجم! ثروتمند بهانهاى آورده، گفت: آن مال نذر نابینایان است و تو نابینا نیستى. فقیر گفت: اشتباه مىكنى، نابیناى واقعى منم كه در خانه خداوند خالق و رازق را رها كرده و در خانه چون تویى آمدهام! این بگفت و روى از ثروتمند بگردانید و رفت. توانگر خادم خود را دنبال او فرستاد و عذرخواهى كرد، ولى پذیرفته نگردید.
اول اطعام بعد طعام
قال على بن موسى الرضا (علیه السلام): قال رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم): یا على بن ان شر الناس من منع رفده، واكل وحده، وجلد عبده. (6)
امام هشتم (علیه السلام) فرمود: از سفارشات رسول اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم) به حضرت على (علیه السلام) چنین بود: اى على! بدترین مردم كسى است كه مردم را از عطاهاى خود دور كند و به تنهایى غذا بخورد و بنده خود را تازیانه بزند.
معمربن خلاد: كان ابوالحسن الرضا (علیه السلام) اذا اءكل اتى بصفحة فتوضع بقرب مائدته، فیعمد الى اطیب الطعام مما یۆتى به فیاءخذ من كل شى ء شیئا فیضع فى تلك الصفحة ثم یاءمر بها المساكین، ثم یتلو هذه الایة ((فلا اقتحم العقبة)) ثم قال: علم الله عزوجل اءنه لیس كل انسان یقدر على عتق رقبة فجعل لهم السبیل الى الجنة. (7)
((معمربن خلاد)) روایت مىكند:
هنگامىكه حضرت رضا (علیه السلام) مىخواست غذا بخورد، دستور مىداد سینى بزرگى را مىآوردند و نزدیك سفره اش مىنهادند. آن حضرت دست مىبرد. از هر كدام بهترین غذایى كه در سفره بود، مقدارى بر مىداشت و در آن سینى بزرگ مىنهاد، بعد دستور مىداد آن غذا را براى مستمندان ببرند.
آن حضرت در آن حال، این آیات را تلاوت مىفرمود:
فلا اقتحم العقبة، وما ادریك ما العقبة، فك رقبة، او اطعام فى یوم ذى مسغبة، یتیما ذا مقربة، او مسكینا ذا متربة. (8)
((این انسان (ناسپاس) از آن گردنه بزرگ بالا نرفت، تو نمىدانى آن گردنه چیست؟ آزاد كردن برده است، یا اطعام كردن در روز گرسنگى است یتیمى از خویشاوندان را یا مستمندى به خاك افتاده را)).
سپس مىفرمود:
((خداوند متعال مىدانست كه همه قدرت بر آزاد كردن بردگان ندارند، راه دیگرى را نیز به سوى بهشتش قرار داد)).
حکایت آموزندهای از زبان حضرت درباره اجر صدقه
عن موسى بن ابى الحسن، عن ابى الحسن الحسن الرضا (علیه السلام): قال: ظهر فى بنى اسرائیل قحط شدید سنین متواتره، وكان عند امراءة لقمة من خبز فوضعتها فى فیها لتاءكل فنادى السائل یا امة الله الجوع، فقالت المراءة: اتصدق فى مثل هذا الزمان فاخرجتها من فیها، فدفعتها الى السائل و كان لها ولد صغیر یحتطب فى الصحراء فجاء الذئب فاحتمله فوقعت الصیحة، فعدت الام فى اثر الذئب، فبعث الله تبارك وتعالى جبرئیل (علیه السلام) فاخرج الغلاام من فم الذئب فدفعه الى امه، فقال لها جبرئیل (علیه السلام): یا امة الله ارضیت لقمة بلقمة. (9)
((موسى بن ابى الحسن)) مىگوید: امام رضا (علیه السلام) فرمود: زمانى در بنى اسرائیل خشكسالى سخت پدید آمد و مردم دچار قحطى شدیدى بودند، در میان این گروه، زنى در منزل خود لقمه نانى داشت و آماده خوردن آن بود كه ناگاه صداى فقیرى از درب منزل خود به گوشش رسید كه مىگفت: اگر خوراكى در منزل دارید، به من كمك كنید زیرا من گرسنهام. آن زن با خود اندیشید كه در این حال بهتر است لقمه را بدین سائل صدقه دهم و آن لقمه نان را به سائل داد. نتیجه صدقه این شد كه زن را پسرى بود خردسال وى به صحرا رفته بود كه هیزم آورد، گرگى آمد و او را ربود، مادرش متوجه ماجرا شد پشت سر گرگ مىدوید و فریاد مىزد و كمك مىطلبید. خداوند تبارك و تعالى به جبرئیل وحى نمود كه برو آن پسر را از دهان گرگ بگیر و به مادرش برگردان. جبرئیل پسر را از گرگ گرفت و نزد مادرش آورد و گفت: آیا راضى هستى عوض آن لقمه نانى كه صدقه دادى. خداوند این لقمه (پسرت) را به تو برگرداند.
1- قرآن مىفرماید: ما انفقتم من شى ء فهو یخلفه، وهو خیر الرازقین. (سوره سباء / آیه 39)
2- تفسیر نمونه، جلد 8، ص 123
3- وسائل الشیعه، جلد 1، ص 87
4- جامع احادیث الشیعه، جلد 17، ص 12
5- بحارالانوار، جلد 75، ص 339 - تحف العقول، ص 525
6- مسندالامام الرضا، جلد 1، ص 286
7- وسائل الشیعه، جلد 6، ص 329 - تفسیر المیزان، جلد 20، ص 424
8- سوره بلد / آیه 11 تا 16
9- ثواب الاعمال، ص 167 - مسندالامام الرضا، جلد 2، ص 468
بخش حریم رضوی