آرزوها / این جا شهر اجابت است
حرف از مشهد كه میشود حس عجیبی پیدا میكنم. اصلا انگار در همان لحظه كه فكر سفر به مشهد و زیارت به ذهنت میآید، آرزوها هم هجوم میآورند به سمت تو.
مشهدیها شاید خیلی این چیزها را حس نكنند. اما ما حتی راه رفتن در مسیر رسیدن به حرم را آرزو میدانیم.پا روی فرشهای صحن و حرم آقا گذاشتن را تمنا میكنیم. آب آن جا را به نیت شفا میخوریم و تبرك میبریم.
خب اینها همهاش آرزوست. اگر حسرت كلمهی زیبایی نباشد كه بگویم، اما به راحتی میتوانم بگویم كه ما حتی به حال مشهدیها هم غبطه میخوریم.
من خودم وقتی خانههای نزدیك حرم را میبینم، هرچه قدر كه با خودم فكر میكنم نمیتوانم حال آن صاحبخانه را در ذهنم مجسم كنم. مزهاش را نچشیدهام كه بدانم تاچه اندازه شیرین است وقتی درِخانهات را باز میكنی، چند قدمی جلو میروی، آن وقت گنبد آقا را به راحتی میبینی.
اینجا آن قدر احساس تازه یکباره به آدم دست میدهد كه از یاد میبری كدامش آرزویت بوده! این جا انگار به همه ی آرزوهایت رسیدهای دیگر. اصلا اینجا شهر اجابت است.
بخش حریم رضوی