چرا شخصیتهای داستانی ما ماندگار نمی شوند؟
گفتوگو با طاهره ایبد
چرا شخصیتهای داستانی ما ماندگار نمی شوند؟
گفتوگو با طاهره ایبد
گفتوگو با طاهره ایبد
این نویسندهی ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگویی ، دربارهی این موضوع که چرا شخصیتهای کتابهای کودک و نوجوان در سالهای اخیر ماندگار نشدهاند و جان نگرفتهاند، گفت: برای حرف زدن دربارهی این موضوع باید بررسی و کار کارشناسی صورت بگیرد. اما یکی از دلایلی که منجر به ماندگار نشدن شخصیتها شده است، شخصیت نبودن شخصیتهاست. شخصیتهای داستانهای ما ابعاد مختلف ندارند و بیشتر تیپ هستند تا کاراکتر.
او افزود: به نظر من برای خلق شخصیتهای ماندگار، نویسنده باید پشتوانهای از اطلاعات روانشناختی و تجربه زندگی با آدمها و شناخت آنها را داشته باشد و وقتی با شناخت به سراغ خلق شخصیت برود، این شناخت به او کمک میکند تا شخصیتها جان بگیرند و بتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند.
کارهای سری شخصیتها را ماندگار میکند
او در ادامه اظهار کرد: یکی از موضوعات دیگری که میتواند به ماندگار شدن شخصیتهای داستانی کمک کند، کارهای سری است. 90 درصد کارهایی که در ایران و خارج از ایران ماندگار شدهاند، سری بودهاند؛ برای مثال «آقای گام» یا«هری پاتر». داستانهای سری به خاطر اینکه ابعاد مختلف زندگی شخصیت را نشان میدهند، با مخاطب ارتباط برقرار میکنند و ماندگار میشوند.
تبلیغاتی که برای کتابها نمیشود
ایبد یکی دیگر از موانع ماندگار نشدن شخصیتها را نبود تبلیغات برای کتابها خواند و گفت: ما برای کتاب هیچگونه تبلیغاتی نداریم و این موضوعی است که در سایر کشورها روی آن سرمایهگذاری مادی و معنوی میشود. برای کتابهای «هری پاتر» مکانیسمی شکل گرفت که سبب شد این کتابها جهانی شود، اما ما متأسفانه اگر کارهایی مشابه «هری پاتر» و یا حتا بهتر از آن داشته باشیم، روی آن سرمایهگذاری نشده و تلاشی برای معرفی آن صورت نگرفته است.
کمک محصولات جنبی به ماندگاری شخصیتها
او با اشاره به وجود مشکلات در مدیریت فرهنگی در کشور گفت: متولیان فرهنگی ما برای کتاب کاری نمیکنند و این در حد مدیریت است و دستاندرکاران کتاب حتا ناشران ما به کتاب و برگشت سرمایه آن به صورت مقطعی نگاه میکنند و به این فکر نمیکنند که اگر شخصیتی خلق شده یا اگر کتاب سری منتشر شده است، همراه با کتاب، لیوانها و پازلهایی را با طرح کتاب منتشر کنند و یا کتاب همراه با تیشرت و کلاه منتشر شود. این محصولات جانبی سبب میشود مخاطب کودک و نوجوان بتواند با این آثار ارتباط برقرار کند و تأثیر آن بر او بیشتر باشد.
این نویسنده ادامه داد: شخصیتها فقط به خاطر خودشان نیست که ماندگار میشوند، بلکه کارهای جنبی هم در جلب توجه به آنها اثر دارد. وقتی کالایی مانند پفک به بازار آمد، کسی آن را نمیشناخت، اما با تبلیغات کاری صورت گرفت که حتا مصرفکنندگان ضررهای آن را فراموش کنند. توزیع مناسب و در دست بودن سبب شد که این کالا جای خود را باز کند.
ایبد یکی دیگر از موانع ماندگار نشدن شخصیتها را نبود تبلیغات برای کتابها خواند و گفت: ما برای کتاب هیچگونه تبلیغاتی نداریم و این موضوعی است که در سایر کشورها روی آن سرمایهگذاری مادی و معنوی میشود.
ایبد از عروسکهای دارا و سارا به عنوان تلاشی برای شخصیتسازی برای کودکان و نوجوانان یاد کرد و گفت: عروسکهای دارا و سارا در جهت ساخت شخصیتهای بومی برای بچهها ساخته شدند، اما فروش خوبی نداشتند که البته در این زمینه مسائل زیادی دخیل بوده است. شاید قابلیتهای کافی را نداشتند؛ عروسکها سنگین بودند و قیمت بالایی داشتند و در مقایسه با عروسکهای «باربی» که در بازار رواج داشتند، قیمت بسیار زیادی داشتند. برای مثال یک عروسک باربی را حتا میشد با 500 تومان خرید، اما در آن زمان قیمت عروسک دارا و سارا 12 هزار تومان بود.
او افزود: کانون پرورش فکری برای ماندگار کردن این شخصیتها میخواست نویسندگان داستانهایی بنویسند که شخصیتهای آنها دارا و سارا باشند، اما این اتفاق به شکل موفقی نیفتاد، زیرا عروسکها درنیامده بودند. در واقع این عروسکها از کتابهای درسی بیرون آمده بودند و همین سبب میشد که برای بچهها جذابیت چندانی نداشته باشند. شاید اگر اول یک ادبیات وجود داشته باشد و بعد عروسک از دل آن خارج شود، بچهها بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند، حتا همراه با این شخصیتها باید انیمیشنهایی ساخته شود که کمک کند به شناخته شدن شخصیت، اما در حقیقت برای خلق شخصیت ماندگار باید اتفاقی در نویسنده هم بیفتد.
تلویزیون و اقتباسهایی که نمیکند
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان با انتقاد از تلویزیون به خاطر تولید نکردن فیلمها و انیمیشنهایی که از داستانها اقتباس شده باشد، گفت: تلویزیون میتواند با اقتباس از آثار ادبی به شناخته شدن شخصیتها کمک کند، حتا «قصههای مجید» که ما از آن به عنوان اثری ماندگار یاد میکنیم، شناخته شدنش را شاید مدیون کیومرث پوراحمد باشد که به این شخصیت جان بخشید، اما صدا و سیمای ما اکنون خودش را در این زمینه مکلف نمیداند، اقتباس ادبی از آثار را دغدغه خودش نمیداند و به فرهنگ و کتاب توجهی ندارد و دنبال معرفی شخصیتهای بومی و ماندگار نیست.
طاهره ایبد، نویسنده ی کودک و نوجوان، متولد شب یلدای سال 1342 در شیراز است. رشته ی دانشگاهی وی کاردانی آموزش زبان انگلیسی است.کتابهای بسیاری برای کودک ونوجوان و خردسال نوشته است. تا کنون برنده ی 21 عنوان جایزه از جاهای مختلف شده است که یکی ازآن ها مربوط به مجموعه ی طنز “آقای چرخشی” است که برگزیده ی کتاب خانه ی مونیخ در سال2005شده است.
« موهای بابام آنقدر ریخت و ریخت تا فقط یک تار مو روی سرش باقی ماند. معالجات مامان و توصیه های دکترهای پوست و مو و عطار محله هم به جایی نرسید و در یک بعد از ظهر فراموش نشدنی تند بادی شوم آخرین تار موی کله بابام را ریشه کن کرد و بر زمین افکند. از آن پس خارش کله بابام شروع شد و او هم کله اش را آنقدر می خاراند که مثل لبو سرخ می شد. اما عجیب این بود که هر وقت کله بابام می خارید فکر بکری به ذهنش می رسید و سعی می کرد فکرش را هم عملی کند. از اینجا بود که زندگی ما با افکار تازه بابام پر از ماجراهای تلخ و شیرین شد تا اینکه یک روز بابام تصمیم گرفت روی سرش مو بکارد.»(خانواده آقای چرخشی)
وی هم چنین علاوه بر نویسندگی در زمینه بازنویسی،ویراستاری، داوری جشنواره های مختلف چون کتاب سال، کانون کودکان ونوجوانان، دفاع مقدس، جشنواره ی ادبی دانش آموزان، مجله ی سروش نوجوان، شهیدغنی پور و غیره… فعالیت داشته و دارد.
فرآوری: مهسا رضایی
بخش ادبیات تبیان
منابع: ایسنا، سایت هدهد، تولیدات کانون