تبیان، دستیار زندگی
این کتاب شامل بیست و شش افسانه از اقوام مازندرانی است که توسط طیار یزدان پناه لموکی جمع آوری و در قالب داستان نوشته شده است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه شفیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

افسانه های مازندران


این کتاب شامل بیست و شش افسانه از اقوام مازندرانی است که توسط طیار یزدان پناه لموکی جمع آوری و در قالب داستان نوشته شده است.

افسانه های مازندران

افسانه های مازندران. طیار یزدان پناه لموکی. نشر چشمه.چاپ اول. تهران1390. 1500نسخه.192صفحه.4500تومان.

«مرد جوان از بی پولی و بی کاری دیگر به ستوه آمده بود. به هر دری می زد نتیجه نداشت. ناگزیر به تنها راه مانده برای زنده ماندن تن داد و آن، دزدی بود. یک چندی گذشت او پر می پرید تا این که شبی به دست گزمه ها گرفتار آمد.»[1]

اشتراوس اسطوره شناس آلمانی درباره شکل گیری افسانه ها معتقد است افسانه ها اسطوره های ضعیف شده هستند. هر گاه اسطوره ای کارکرد و موقعیت تاثیر گذاری خود را از دست بدهد و باور مردم نسبت آن کم رنگ شود آرام آرام به شکل افسانه درآمده و زندگی خود را تحت این قالب ادامه می دهد تا جایی که شاید دوباره قدرت اولیه خود را باز یابد.

افسانه ها حاوی باورهای عمیق مردم هستند و از این رو سینه به سینه در زبان جاری و شفاهی مردم نقل می شوند. ماندگاری اسطوره ها و افسانه ها نیز به خاطر فرهنگ شفاهی مردم است.

از دل این افسانه ها می توان حقیقت تاریخی انسان هایی پی برد که سالیان سال پیش از ما زندگی می کرده اند.

افسانه ها به نوعی اسناد تاریخی محسوب می شود و حفظ و نگهداری و جمع آوری آنها یک ضرروت است. فرهنگ جمع آوری این آیین ها و افسانه چندان وقتی نیست که باب شده و از این رو بسیاری از آنها از یاد ها رفته اند. آن تعدادی هم باقی مانده است گاه با دستکاری های غلط مخدوش شده اند.

در مقدمه کتاب آمده است افسانه ها آینه ی تمام نمای رنج ها و نیازهای بشری است و راه درازی پیموده اند تا به دست ما رسیده اند. هنوز تفسیر قاطعی از چگونگی شکل گیری اسطوره ها و افسانه ها وجود ندارد و اسطوره شناسان به تعریف قطعی از این موضوع نرسیده اند و می توان گفت تحقیقات پیرامون این مهم تازه آغاز شده است.

در مقدمه کتاب آمده است افسانه ها آینه ی تمام نمای رنج ها و نیازهای بشری است و راه درازی پیموده اند تا به دست ما رسیده اند.

از آنجایی که افسانه ها جزو باورهای نهادینه شده یک قوم و ملت بوده اند نمی توان آنها را با قصه هایی چون آلیس در سرزمین عجایب و یا شازده کوچولو مقایسه کرد. ذات چنین داستان ها و قصه هایی این است که ساخته و پرداخته یک ذهن است در صورتی که افسانه های قومی خاستگاه مشخصی نداشته و در باور جمعی شکل می گیرند.

در پیشگفتار کتاب که به قلم حسن اکبریان طبری نوشته شده است آمده که شازده کوچولو و آلیس در سرزمین عجایب در واقع با الهام از افسانه های قومی و بومی نوشته شده اند. در پیشگفتار کتاب توضیحاتی درباره افسانه ها به قلم حسن اکبریان طبری آمده است و در پیش سخن نویسنده نیز توضیحات دیگری درباره چگونگی گرد آوری افسانه های این کتاب آورده شده است.

افسانه های این کتاب در دسته بندی افسانه های اجتماعی، قومی – آیینی، قومی( کاسپیان و سکایی) باورهای آیینی، روان درمانی،  طنز اجتماعی- اخلاقی و آیینی- اجتماعی تقسیم شده اند. این کتاب شامل 26 افسانه مازندرانی است که برخی از آنها عبارتند از: در شمایل گرگ، روباه روباه است، هوشیار زن، مِه مَه خاتون، دهش، گوهر شب چراغ، آل کلاه طلا، زخم سخن ...

خواندن افسانه های قوم های مختلف ایرانی خالی از لطف نیست و می تواند زیر لایه هایی از فرهنگ ایرانی را آشکار کند. ضمن این که افسانه های قوم های مختلف ایران مشابهت هایی نیز با هم دارد و از این جهت می توان به شناخت بیشتر افسانه های مرسومی که هر کدام از ما در ضمیر خود داریم و یا به گوشمان خورده کمک کند. نویسنده تلاش کرده افسانه ها را در قالب داستان مدرن بنویسد تا برای خواننده امروزی جذاب تر و قابل درک تر باشد. کلمات بومی و نا آشنا در پاورقی کتاب به تفصیل توضیح داده شده و این خواندن داستان ها را ساده تر می کند.

« شغال سر حال، سبک و تیز پا از بیشه به در آمد. چشم انداز نگاهش مرغزاری بود گسترده در پیش رو. دیدگانش را در اطراف گرداند و بعد با احتیاط از کناره رو به بالا شد. پنهان از هر نگاهی در سایه سار نیزار در سر اندیشه شکار داشت. احساس قدرت و چابکی می کرد. با این همه از شتاب پرهیز داشت تا این که صداهایی کنجکاوی اش را جلب کرد.»[2]

پی نوشت:

[1]صفحه 135 کتاب

[2]صفحه 29 کتاب

فاطمه شفیعی

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان