اجرای طرح مبارزه با دروغ در شهر
به راستی تا به حال دروغ گفتهاید؟ میخواهی راستش را بگو، میخواهی نگو، با خودت...!
راستش به بهانهی پخش سریالی باعنوان "راستش را بگو" هیجان زده شدم، که ای بابا بالآخره سریالی که محوریتش یکی از رذایل اخلاقی ای است که، اگر از جامعه دورباشد، به طور حتم اتفاق خوشایندی برای جامعه حاصل خواهد آورد، سروکلهاش پیدا شدو از یکی از شبکههای صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران این سریال پخش شد. راستش را بخواهید مقاله را به این دلیل اینگونه آغاز کردم که، انتظار مردم شریف ایران از صداوسیما در تولیدات خود این است که دقت نظر و عمل کافی را به خرج دهد و از این فرصت طلایی که به راستی خمینی کبیر (ره) آن را به دانشگاه تشبیه میفرمودند، کمال بهره وری انجام گیرد.
قصد آن نیست، صرفآ به نقد برنامههای صدا وسیما بپردازم، ولیکن بنا براستدلال به آمارهای مستند، وبه احتمال غریب به یقین میتوان، اینگونه مقاله را ادامه داد، سریالهایی با این چنین موضوع که زشتی دروغ را دست مایهای برای تولید قرار می دهندو رذیلتی همچون دروغ را به اندازه توان خود به تصویر میکشند، انگیزه را به دست هر فعال فرهنگی میسپارند برای پرداختن به این سریال وموضوعش، ولواز زمان پخش این سریال گذشته باشد. از آنجمله رذایلی که جا داشت صداو سیما بعداز انقلاب اسلامی به درستی به آن بپردازد میتوان، به رذایلی همچون تجمل گرایی واسراف، طمع، حسد، چشم چرانی، غیبت، تهمت و بسیاری دیگراز این دست اشاره کرد. بدون اشاره به هر گونه نقدی به راین سریال، یک راست به سراغ موضوع آن میرویم.
در واقع فرد با بیان و بروز دروغ آدرس اشتباهی به فرد و یا جمع مقابل خود میدهد که، با طی مسیر توسط آن فرد و یا آن جمع، هزینههای زیادی برای ایشان به بار میآورد، این نگاه سادهای است به آثاری از دروغ
فقط کافیست روی ساعت، چند دقیقهای تصورکنیم از فردا به مدت بیست وچهار ساعت قرار است هیچ دروغی در جامعه ردوبدل نشودو هیچ فردی به فرد دیگری دروغ نگوید واز آن با اهمیتتر آنکه به خودش نیز دروغی نگوید، حال تامل درآثاری که این تصوردارد و تدبر درسرنوشت جامعه که، به کجا می انجامد، با شما!
این سوال نیز برمیآید که، چرا ساختن این چنین سریال ها و تولیداتی که به زبان هنر مطرح میگردد، تا این حد حیاتی میتواند باشد؟ دروغ از همان نقطه آغازین هرارتباط اجتماعی انحراف ایجاد میکند. در واقع فرد با بیان و بروز دروغ آدرس اشتباهی به فرد و یا جمع مقابل خود میدهد که، با طی مسیر توسط آن فرد و یا آن جمع، هزینههای زیادی برای ایشان به بار میآورد، این نگاه سادهای است به آثاری از دروغ.
به راستی تا به حال دروغ گفتهاید؟ میخواهی راستش را بگو، میخواهی نگو، با خودت...! ولی من دروغ هم گفتهام و حالا سعی میکنم برای جبرانش مقالهای تهیه کنم که به سهم خودم تأثیرگذار باشم و صد البته برای جبران، کارهای دیگری هم خواهم کرد. اگر عمری باشد و زمانی برای جبران باقی! به باور این قلم، بهترین سرمایه به دست افراد جامعه، عمر است که در قالب زمان و به شکل تیک و تاک ساعت برگزار میشود، حال تصور آنکه فرد دروغگو چگونه منفعت طلبانه این سرمایهی با ارزش را از دست افراد جامعه میرباید با شما، و از طرفی، این آسیب رسانی را میتوان کمترین گزند فرد دروغگو به افراد حساب آورد.
فرد دروغگو چشم در چشم شما، صداقت را در لحظهای به نابودی میکشاند و بدبینی را در جامعه ترویج میدهد. این ویروس بدبینی است که در کنار بقیه مضرات دروغ فعال میشود. به راستی تا به حال دروغ گفتهاید؟ میخواهی راستش را بگو، میخواهی نگو، با خودت...! و به راستی چه باید کرد؟ به نظر باید اینگونه شروع کرد، که در آغاز به خود و سپس به دیگران دروغی نگفت. با خودمان رو راست باشیم، به همین سادگی!
دروغ را به کشتن دهیم، نه آنکه دروغ همهی ارتباطاتی که میتواند بالقوه پویا و صادقانه شکل گیرد را، به کشتن دهد؛ و ما فاعل آن دروغ باشیم. دروغگو برای خودش منفعتی تعریف میکند که دروغی دست و پا کرده و به جان ما میافتد. افراد جامعه میبایست به این باور برسند که، نفع آنها در منفعت دیگران نیز تعریف می شو دو آن موقع است که دروغگو شاید دست از دروغ بر داردوهمچنین دست از سرکچل ما!
متأسفانه در شهرهای بزرگ شاهدیم طرح مبارزه با موش اجرا میشود، ولیکن طرح مبارزه با دروغ که خطری بالقوه است به اجرا در نمیآید. حال کافی است تصور کنید موشها خطرناکترند یا دروغها.
متأسفانه در شهرهای بزرگ شاهدیم طرح مبارزه با موش اجرا میشود، ولیکن طرح مبارزه با دروغ که خطری بالقوه است به اجرا در نمیآید. حال کافی است تصور کنید موشها خطرناکترند یا دروغها
به راستی تا به حال دروغ گفتهاید؟ میخواهی راستش را بگو، میخواهی نگو، با خودت...! باید فکری اساسی واصولی و اعتقادی اندیشه کرد. همه با هم باید اندیشهای دست و پا کنیم و باور را میهمان دل ...
شاید بهتراست از خانواده شروع کنیم! از آنجاییکه به بچهها میگوییم:((بچه زرنگش خوبه))! ولی هیچ موقع زرنگی را به رایش تعریف نکردهایم! راستی را به رایش ترویج نمیکنیم؟ و بعد هم پای این بچهها به جامعه باز می شو دو تصور منفعتهای دروغ نیز با او بزرگ میشود. به راستی فکریکنیم که چه باید بشود؟ شنیدن راست از دیگران، حق ماست و دیگران نیز حق دارند که از ما انتظار داشته باشند راستش را بشنوند. اینطور نیست؟ وما نیز شاید بتوانیم راستش را نگوییم ولیکن دروغ را نیز نباید ردیف کرد.
وقتی اولین دروغ شلیک میشود تا تیر آخر برای شلیک، ما را تحریک میکند؛ و برای ما چارهای جز این کار نمیگذارد الا ظاهر. به نظر در این برهه از زمان که دشمنان انقلاب اسلامی، مردم شریف ایران را ناامید میخواهند، باید به این رذیلهی اخلاقی بیش از پیش توجه علمی داشت، که اثرات قابل تصوری که به وضع وحشتناکی میتواند ارتباطات اجتماعی را در ابعاد گوناگونش دچار بحران نماید، به راستی و به درستی چگونه میتوان مهارش کرد؟
یقیناَ ترویج باورهای دینی میتواند شاه کلیدی برای این مهم باشد و سوالی که میتوان در این قسمت مطرح کرد آنکه، باورهای دینی و اعتقادی جامعهی امروز ایران عزیز چگونه است؟ و این چگونگی با گذشتهای نه چندان دور مقایسه شود، که این سوال و مقایسه مهم، میتواند جوابهای راهگشایی را برای افراد دلسوز به سرنوشت مردم میهنمان پیدا کند، انشا الله.
البته دانشگاه و صدا و سیمایی میتواند مفید واقع شود که با سوالات جدی و سرنوشت سازی همچون آنچه مطرح شد، روبرو شود و از روبرویی با اینگونه سوالات نهراسد!
علی اصغر معبادی بخش اجتماعی تبیان