تبیان، دستیار زندگی
از عایشه نقل شده است که: «والله ما فقد جسد رسول الله و لکن عرج بروحه»؛ به خدا سوگند که پیامبر با روحش عروج نمود. بر این اساس گروهی معتقدند که معراج حتماً با روح پیامبر بوده است نه با جسد و جسم رسول خدا(ص). در تفسیر المیزان آمده است که این روایت از درجه‌ی
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معراج پیامبر،‌ در خواب یا بیداری؟!

معراج

در مقاله‌ی قبل به بررسی مسئله‌ی معراج پیامبر و موارد و مسائل پیرامون آن پرداختیم و معلوم گردید که در این زمینه اختلاف نظرهای جدی در میان اندیشمندان اسلامی وجود دارد. به طوری که حتی برخی این مسأله را انکار می‌نمایند و دیگرانی نیز که آن را می‌پذیرند برخی آن را رۆیای در خواب می‌دانند و برخی دیگر در نحوه‌ی آن در بیداری و چگونگی آن که با جسم بوده یا روح اختلاف نظر دارند. در این مقاله می‌کوشیم برخی از نظرات متقن تر و صحیح‌تر را از میان نظریات مطرح در این باره با توجه به آراء بزرگان شیعی بدست آوریم.

معراج خواب نبوده!

با توجه به اشاره ای که به مسأله ی معراج در خود قرآن کریم شده است لذا نمی‌توان این موضوع را انکار نمود و لذا خوارج که به انکار این موضوع دست زده‌اند کاملاً برخلاف آیات قرآنی عمل نموده‌اند.

امّا در اینکه آیا معراج امری بوده است که در خواب روی داده یا در بیداری رسول اکرم(صلی الله علیه و آله)؟ در مقاله‌ی قبلی به بیان استدلال علامه‌ی طباطبایی پرداختیم که با توجه به مضمون آیات معراج، نمی‌توان این مسأله را در خواب دانست. استدلال علامه (ره) در این باره به طور خلاصه آن است که:

دلالت آیه بر ثنای خدای سبحان در کنار طرح مسأله ی معراج، نمی‌تواند امری رۆیایی و در خواب باشد. زیرا قدرت نمایی پروردگار در این موضوع امری نیست که در خواب ارزش فوق‌العاده داشته باشد. در واقع خواب دیدن پیامبر دلالت بر قدرت نمایی عجیب خداوند نمی‌کند و لذا نمی‌تواند معراج تنها رۆیایی در خواب بوده باشد.

در خبری از عایشه نقل شده است که:به خدا سوگند که پیامبر با روحش عروج نمود. بر این اساس گروهی معتقدند که معراج حتماً با روح پیامبر بوده است نه با جسد و جسم رسول خدا(صلی الله علیه و آله). در تفسیر المیزان آمده است که این روایت از درجه‌ی اعتبار ساقط است زیرا تمام راویان حدیث و تاریخ‌نویسان اتفاق کلمه دارند به اینکه معراج پیامبر قبل از هجرت به مدینه واقع شده است در حالی که ازدواج رسول خدا(صلی الله علیه و آله) با عایشه بعد از هجرت و در مدینه اتفاق افتاد، آن هم بعد از گذشتن مدتی از هجرت

دلیل دیگر مفسران شیعی!

علاوه بر این تاریخ اسلام نیز گواهی صادق بر این موضوع است که نمی‌تواند معراج امری در خواب باشد. زیرا در تاریخ می‌خوانیم هنگامی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) مسأله ی معراج را مطرح فرمودند مشرکان به شدت آن را انکار کردند و آن را بهانه ای برای کوبیدن پیامبر(صلی الله علیه و آله) دانستند. این مسأله گواهی می‌دهد که پیامبر هرگز مدعی خواب یا مکاشفه‌ی روحانی نبوده وگرنه این همه سروصدا نداشت. بر این اساس ادعای فرقه‌ی جهیمه که این موضوع را در خواب تعبیر می‌نمایند، کاملاً نادرست و با دلایل عقلی و نقلی قابل دفع است.

برخی از دلایل قائلان به رۆیا بودن معراج پیامبر(صلی الله علیه و آله):

در اینجا برای آنکه به خوبی دلایل این گروه را مورد بررسی قرار دهیم و ضعف نظریه آن‌ها را بیان نماییم به بررسی این دلایل می‌پردازیم.

می‌گویند آیه‌ی شریفه «ما جعلنا الرّۆیا الّتی اریناک إلاّ فتنةً للناس؛ یعنی قرار ندادیم آن رۆیا را چنانکه نشان تو دادیم مگر آزمایشی برای مردم.» (اسراء- 60)

به موضوع معراج اشاره دارد و به تصریح آیه رۆیا و خواب بوده است  و لذا معراج در خواب بوده نه در بیداری.

تأویل آیه!

معراج

باید توجه نمود که تفسیر و تأویل قرآن به دستور خود قرآن که می‌فرماید: و ما یعلم تأویله إلاّ الله و الرّاسخون فی العلم.» (آل عمران / 7) دردست راسخون در علم است که به اجماع فقهاء و علماء مفسرین ، راسخون در علم ، پیامبر(صلی الله علیه و آله) و خاندان او هستند که آیه‌ی تطهیر در شأن آن‌ها نازل  شده است. بر این اساس باید تفسیر رۆیا را از آن‌ها پرسید و اخبار و احادیث بسیار مفید و متواتر از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت او در دست می‌باشد که این رۆیا را به معنی خواب دیدن تفسیر نکرده‌اند. از این موضوع جالب توجه تر آن که اساساً آیه‌ی مورد استدلال ربطی به معراج پیامبر(صلی الله علیه و آله) ندارد. جمعی از مفسران شیعه و اهل تسنن نقل کرده‌اند که این رۆیا اشاره به جریان معروفی از پیامبر(صلی الله علیه و آله) است که حضرت در خواب دیدند میمون‌هایی از منبر ایشان بالا می‌روند و پایین می‌آیند. بسیار از این موضوع غمگین شدند به طوری که پس از آن کمتر می‌خندیدند. این میمون‌ها تفسیر به بنی‌امیه شده است که یکی پس از دیگری بعد از پیامبر بر مردم حکومت کردند در حالی که از یکدیگر تقلید می‌کردند و افرادی فاقد شخصیت بودند و حکومت اسلامی و خلافت رسول خدا را به فساد کشیدند.

بیداری و معراج!

بر این اساس با توجه به ضعف دلایل منکران معراج پیامبر و کسانی که معراج را رۆیا می‌دانستند ،می‌توانیم نتیجه بگیریم که معراج امری واقعی بدون انکار بوده است که در حالت بیداری برای پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) اتفاق افتاده است. امّا آیا این معراج و سفر با روح تنها بوده یا جسم هم ، در همه‌ی مراحل همراه روح بوده است. به عبارت دیگر کیفیت معراج پیامبر در بیداری چگونه بوده است.

در تاریخ می‌خوانیم هنگامی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) مسأله ی معراج را مطرح فرمودند مشرکان به شدت آن را انکار کردند و آن را بهانه ای برای کوبیدن پیامبر(صلی الله علیه و آله) دانستند. این مسأله گواهی می‌دهد که پیامبر هرگز مدعی خواب یا مکاشفه‌ی روحانی نبوده وگرنه این همه سروصدا نداشت. بر این اساس ادعای فرقه‌ی جهیمه که این موضوع را در خواب تعبیر می‌نمایند، کاملاً نادرست و با دلایل عقلی و نقلی قابل دفع است

یک روایت و یک تئوری!

در خبری از عایشه نقل شده است که: «والله ما فقد جسد رسول الله و لکن عرج بروحه»؛ به خدا سوگند که پیامبر با روحش عروج نمود. بر این اساس گروهی معتقدند که معراج حتماً با روح پیامبر بوده است نه با جسد و جسم رسول خدا(صلی الله علیه و آله). در تفسیر المیزان آمده است که این روایت از درجه‌ی اعتبار ساقط است زیرا تمام راویان حدیث و تاریخ‌نویسان اتفاق کلمه دارند به اینکه معراج پیامبر قبل از هجرت به مدینه واقع شده است در حالی که ازدواج رسول خدا(صلی الله علیه و آله) با عایشه بعد از هجرت و در مدینه اتفاق افتاد، آن هم بعد از گذشتن مدتی از هجرت. بر این ساس عایشه نمی‌تواند از کیفیت دقیق معراج رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) خبر موثقی بدهد. به علاوه درباره‌ی این حدیث آمده است که عایشه زمانی این مطلب را ارائه نمود که ظاهراً جنجالی در میان مسلمانان در مورد مسأله ی معراج رخ داده بود و برای خاموش کردن این جنجال و از جنبه‌ی سیاسی عایشه چنین خبری را ذکر نمود.

چکیده ...

بر اساس آنچه ذکر شد معلوم می‌شود که معراج در خواب نبوده است بلکه در بیداری پیامبر(صلی الله علیه و آله) اتفاق افتاد. کیفیت روحانی یا جسمانی بودن آن نیز براساس روایات شیعی متفاوت از اهل تسنن است امّا نمی‌توان به طور صریح جسمانی بودن آن را انکار نمود. در مقاله‌ی بعدی به دلایل موافقان و مخالفان جسمانی بودن معراج می‌پردازیم.

ن. رادفر               

بخش اعتقادات شیعه تبیان


فهرست منابع و مآخذ

1- معراج پیامبر(صلی الله علیه و آله) – علیرضا زکی زاده

2- تفسیر المیزان – علامه طباطبایی – ج 13

3- تفسیر نمونه – زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی – ج 12

4- تفسیر صافی – فیض کاشانی – ج 1

5- اسرار الآیات – صدرالدین شیرازی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.