امام مدینه را مرکز علم حدیث قرار داده بود
امام رضا علیه السلام در مدینه به نشر علوم و ترویج مذهب و عبادت خداوند اشتغال داشت؛ همواره شیعیان و خواص آن حضرت به او مراجعه میکردند و وجود او منشأ برکات بود.
حسن بن علی وشاء میگوید: قبل از این که امام رضا را ملاقات کنم مسائل بسیاری نوشتم و آنها را در کتابی جمع کردم و از احادیث پدران او و جز آن در آن بود. دوست داشتم در جریان امامت، او را امتحان کنم و به یقین برسم.
کتاب را برداشتم و به منزل امام رفتم. در نظر داشتم خصوصی با او ملاقات کنم و کتاب را به او بدهم. لذا در گوشه ای بیرون خانه اش نشستم و به فکر فرو رفته بودم که چه طور اذن حاصل کنم، در حالی که جماعت زیادی اجتماع کرده بودند و به همدیگر حدیث میگفتند. در این هنگام غلامی آمد و در دستش کتابی بود. صدا زد کدام یک از شما حسن بن علی وشاء هستید؟
ایستادم و خودم را به او معرفی کردم، گفتم: حسن بن علی منم گفت: چه میخواهی؟ گفتم سۆالاتی دارم.
غلام گفت: این کتاب را بگیر. امام دستور داده آن را به تو بدهم.
حسن گوید: کتاب را گرفتم و خود را به گوشه ای کشیدم. دیدم آنچه میخواستم در آن ذکر شده و تمامی مسائل، یک به یک جوابش نوشته شده. به امامت او یقین کردم و از مذهب وقف برگشتم .
اباصلت هروی میگوید: از امام رضا شنیدم که میفرمود:
کُنْتُ أَجْلِسُ فِی الرَّوْضَه وَ الْعُلَمَاءُ بِالْمَدِینَه مُتَوَافِرُونَ، فَإِذَا أَعْیا الْوَاحِدُ مِنْهُمْ عَنْ مَسْأَلَه أَشَارُوا إِلَی بِأَجْمَعِهِمْ وَ بَعَثُوا إِلَی بِالْمَسَائِلِ فَأَجَبْتُ عَنْهَا
در روضه ی مبارکه ی نبوی می نشستم و علمای مدینه بسیار بودند. هر وقت یکی از آنها از حل مسائل عاجز میشدند همگی به من اشاره می نمودند و آن مسأله را نزد من می فرستادند و من جواب آنها را میدادم.
منبع: خانه های ماذون
بخش حریم رضوی