تبیان، دستیار زندگی
شاید تا خرداد امسال بسیاری از اقتصاددانان بر خلاف مسئولان سیاستگذار یکی از مهم‌ترین مشکلات اقتصاد کشور را پول پرقدرت ایران در مقابل سایر ارزها می‌دانستند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا چین می‌تواند و ما خیر!!


شاید تا خرداد امسال بسیاری از اقتصاددانان بر خلاف مسئولان سیاستگذار یکی از مهم‌ترین مشکلات اقتصاد کشور را پول پرقدرت ایران در مقابل سایر ارزها می‌دانستند.

چین

برآورد‌ها حاکی از این بود که سالانه حدود 10 میلیارد دلار صرف سفرهای گردشگری ایرانیان می‌شد و کشورهای توریسم‌پذیر، ملت ایران را ملتی ولخرج می‌دانستند که بیشتر دنبال لهو و لعب و خریدند. نامولدها به درآمدهای غیر‌قابل‌باور و یک‌شبه دست می‌یافتند و شهرام جزایری‌ها و امیر منصور آریا متولد می‌شدند. همچنین واردات و سود آن باعث شده بود قاچاق انواع کالا به داخل کشور رمق سرمایه‌گذاری در تولید ایران را بگیرد و واردات به عنوان راحت‌ترین راه برای تأمین مایحتاج مردم حتی در کالاهای اساسی استراتژی شد. هنوز استدلال زنگنه وزیر نفت برای توجیه واردات بنزین بر تولید از یاد نرفته است که گفته بود «ایجاد پالایشگاه توجیه ندارد!»

در مقابل چین با پولی که قدرتش را عمدی کاهش داده به نوعی دامپینگ(کاهش مصنوعی قیمت ها) جهانی انجام داده و بازارهای خارجی را حتی در کشور‌های صاحب تکنولوژی از امریکا تا اروپا بر هم ریخته و از آن خود کرده است. برای واژه «جنگ ارزی» در ادبیات اقتصاد بین‌الملل تعریف جامعی ارائه کرده و علاوه بر تأمین نیازهای جمعیت بالای یک میلیارد نفری، خود را به رتبه دومین اقتصاد جهانی ارتقا داده است.

در حقیقت ما طی سال‌های گذشته برای تولید‌کنندگان خارجی یارانه دادیم و تولید‌کنندگان کشورهایی چون چین با آغوش باز پذیرای این یارانه و حمایت از تولید‌کنندگانش شدند.

همین استدلال‌ها کافی است تا ریال و تومان پرقدرت را به عنوان عامل سرطانی برای اقتصاد معرفی کنیم. اما چه شده که اکنون با افزایش قیمت‌های دلار و سایر ارزها همچنان نفس‌های تولید با سرعت بیشتری به شماره افتاده و از صادرات نیز در هراس هستیم؟

آنچه در بازار تقاضای چین با کشور ما متفاوت است، اطمینان تولید‌کنندگان برای وجود بازار و همچنین سیاست‌های باثبات است که با کسری بودجه یا تأمین یارانه نقدی یا هر بهانه دیگری تغییر نمی‌کند

شاید مهم‌ترین دلیل را باید در نبود یک سیستم اقتصادی منسجم و در نتیجه تناقض در قوانین و مقررات تصویبی از سوی دستگاه‌های سیاستگذار دانست اما علاوه بر این می‌توان دلایل دیگری نیز برشمرد که به ترتیب اهمیت به شرح زیر است:

کشور قیمت‌گذار یا قیمت‌پذیر: ایران بر‌خلاف کشوری همچون چین یا کشورهای توسعه‌یافته و حتی برخی کشورهای در حال رشد قادر به قیمت‌گذاری در محصولات قابل عرضه‌اش نیست. قیمت‌گذاری نفت و گاز و فرآورده‌های آن به عنوان مهم‌ترین، بزرگ‌ترین و اصلی‌ترین محصول ایران خارج از اراده کشور است و یا اثر‌گذاری بسیار محدود دارد. در حالی که در چین همزمان با کاهش قدرت یوان، قیمت‌گذاری برای محصولات عرضه شده در اختیار تولید‌کنندگان و چشم‌بادامی‌ها است، این مزیت را با توجه به تولیدانبوه و نیروی ارزان فراهم کرده‌اند. نکته قابل توجه در این باره نیز تفاوت قیمت‌گذاری از سوی داخل و قیمت‌گذاری تولید کننده در عرصه بین‌المللی است زیرا قیمت‌گذاری از سوی دولت معمولاً بی‌توجه به بازار و قیمت‌های تمام شده است. حال آنکه قیمت‌گذاری در عرصه بین‌المللی مطمئنا در جهت کاهش منطقی قیمت‌ها و بر اساس اصل سود در بنگاه لحاظ می‌شود.

تولید

شرایط تولید قابل اطمینان: آنچه در بازار تقاضای چین با کشور ما متفاوت است، اطمینان تولید‌کنندگان برای وجود بازار و همچنین سیاست‌های باثبات است که با کسری بودجه یا تأمین یارانه نقدی یا هر بهانه دیگری تغییر نمی‌کند. بنابراین در کنار کاهش قدرت پول ملی چین تولید‌کننده فارغ از هراس‌های ناشی از سیاست‌ها به برنامه‌ریزی بلند‌مدت و تولید انبوه می‌اندیشد و از این رو مصداق تحقق اصل «‌صرفه ناشی از مقیاس» است.

شاید از همین رو است که هیچ گاه چین نه نگران مصرف داخلی‌اش بوده و نه سیاست ممانعت از صادرات داشته و نه اجازه داده تا قوانینی به تصویب برسد که مخرب تولید باشد و بازدهی در واردات یا صادرات محصولات قیمت‌گذاری شده از سوی دولت را بیشتر کند. البته در این میان توجه به اصل مزیت نسبی در اقتصاد و یا خلق این مزیت در محصولات تولیدی نیز اصلی غیرقابل انکار است. اما خلق مزیت نباید مبتنی بر ایجاد بازارهای انحصاری داخلی یا رانت‌های اطلاعاتی و قیمتی برخی کالاها باشد زیرا در ادامه این روند نه تنها اقتصاد به کژ راهه بیشتر خواهد رفت که حتی با افزایش یا کاهش قدرت پول نه تنها اصلاح نخواهد شد که فرصت و زمینه رانت بیشتر می‌شود.

چین با پولی که قدرتش را عمدی کاهش داده به نوعی دامپینگ(کاهش مصنوعی قیمت ها) جهانی انجام داده و بازارهای خارجی را حتی در کشور‌های صاحب تکنولوژی از امریکا تا اروپا بر هم ریخته و از آن خود کرده است

ترکیدن قدرت پول: در اقتصاد چین به یقین کاهش قدرت پول ناگهانی و ظرف چند ماه نصف نشده است و این نصف شدن در فضای بی‌اطلاعی تولید‌کنندگان صورت نگرفته است بلکه هوشیارانه و کاملاً عامدانه و به تدریج از رشد قدرت پول جلوگیری شده به نحوی که منجر به سلب اعتماد از بازارها نشده است. البته طبیعی است که برخی عوامل سیاسی و بین‌المللی نیز در اثر‌گذاری پول پرقدرت یا کم قدرت در اقتصاد یا قدرت پول هم مۆثر است. کوتاه سخن آن که با توجه به موارد پیش گفته سیاستگذاران اقتصادی باید در مدل منحصر به فرد اقتصادی کشور و شرایط حساس کنونی با احتیاط بیشتری نسبت به بی‌اعتباری پول و یا پر قدرت کردن آن تصمیم بگیرند.

بخش اقتصاد تبیان

منبع :جوان آنلاین