تبیان، دستیار زندگی
مفتیان وهابی به نام بدعت ،مسلمین را کافر دانسته و آنان را با بهانه های واهی،واجب القتل می دانند . از سویی دیگر با افتخار صلیب را که علامت کفر و الحاد است از رئیس جمهور آمریکا به عنوان هدیه پذیرفته و آن را به گردن خویش می نهند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حامد حسینی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وهابیان خود بدعتگذارند

وهابیت


از آنچه گذشت دانستیم که طرح مساله بدعت و انگشت اتهامی که فرقه وهابیت آن را بسوی دیگر مذاهب اسلامی نشانه رفته هیچ پایه و اساسی ندارد و گروهی که به طور مبالغه آمیزی بدعت را مساوی با کفر می دانند هیچ درک درستی از مساله بدعت نداشته، و معنای صحیح و عاقلانه ای برای تعریف و تعیین منطقی مصادیق آن ارائه نمی دهند. افراط در متهم نمودن مسلمانان به بدعت  و تفریط در ارائه مبانی و ریشه های اتهام چیزی است که وهابیت را در پاسخ منطقی به آن عاجز ساخته و به جای گفتگو و پاسخ به شبهات وارده بردلائل بدعت، انبوهی از خشونت های کورکورانه رابه این بهانه  در امت اسلامی رقم زده است.


وهابیت و جایگزینی بدعتها در عبور از سنتها

متفکر و اندیشمند اهل سنت  محمّد بن علوی مالكی در كتاب «التحذیر من المجازفة بالتكفیر» در مخالفت با تکفیر افراطی وهابیان می‌نویسد:

«ما به كسانی مبتلا شده‌ایم كه در توزیع كفر و شرك و صادر كردن احكام با القاب و اوصاف غیر صحیح تخصص دارند، اوصافی كه لایق مسلمان شهادت‌دهنده به توحید و نبوّت پیامبر اسلام ( صلّی الله علیه وآله وسلّم ) نیست، مثل اینكه برخی از آنان به افرادی كه مخالف خود در رأی و مذهب می‌باشند عنوان: تحریف كننده... دجال... شعبده‌باز...بدعت‌گذار... و در آخر مشرك... و كافر را اطلاق می‌كنند....از بسیاری از سفیهانی كه خودشان را به عقیده نسبت می‌دهند شنیده‌ایم كه چگونه امثال این‌گونه الفاظ را بی‌ضابطه و به‌طور گسترده، به كار می‌برند. و حتی برخی از آنها پا از این فراتر نهاده و بر مخالف خود عنوان: (دعوت كننده به شرك و گمراهی در این زمان، و ... را به كار می‌برند.از برخی سفیهان می‌شنویم كه به صورت گسترده امثال این دشنام‌ها و فحش‌ها و الفاظ قبیح را به كار می‌برند، الفاظی كه تنها از افراد كوچه و بازار صادر می‌شود، كسانی كه اسلوب و روش دعوت و طریقه ادب در مناقشه را به خوبی نمی‌دانند...»(1)

مفتیان وهابی به نام بدعت، مسلمین را کافر دانسته و آنان را با بهانه های واهی، واجب القتل می دانند. از سویی دیگر با افتخار صلیب را که علامت کفر و الحاد است از رئیس جمهور آمریکا به عنوان هدیه پذیرفته و آن را به گردن خویش می نهند

وی  در کتابی به نام «منهج السلف فی فهم النصوص» بدعت از دیدگاه وهابیان را مورد نقد قرار داده و می گوید:

«اینكه پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم) یا سلف صالح این كار را انجام نداده دلیل نمی‌شود، بلكه عدم دلیل حرمت است، و دلیل تحریم به ورود نصّی است كه دلالت بر نهی از انجام شیء یا انكارِ كاری از مشرّع اعظم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) دارد یا از كسانی كه جانشین آنان بوده كسانی كه سنّت و روش آنها همان سنّت و روش رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) بوده است...

وی در بخشی دیگر از این کتاب می گوید:

«... و نیز برخی از تندروها در این زمینه زیاده‌روی کرده اند، به این استدلال كه پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم) این عمل را انجام نداده و نیز خلفای راشدین چنین نكرده‌اند، و این حرف از آنان، نادانی گسترده‌ای است كه ناشی از عقل مریض است؛ زیرا ترك یك عمل از آنان گاهی به جهت عذری است كه برای آنان در آن وقت پدید آمده است، یا به جهت آن است كه بهتر از آن را ملاحظه كرده بودند، یا آنكه درباره آن هیچ كس چیزی نمی‌دانست.»

حضرت محمد

این اندیشمند مسلمان  در کتابی به نام منهج السلف فی فهم النصوص بدعت از دیدگاه وهابیان را مورد نقد قرار داده و می گوید:

جمود فکری و سطحی نگری وهابیان آنقدر زیاد است،  که  رفتار و گفتار آنان، تناقضی آشکار را به نمایش می گذارد. از سویی مفتیان وهابی به نام بدعت، مسلمین را کافر دانسته و آنان را با بهانه های واهی، واجب القتل می دانند. از سویی دیگر با افتخار صلیب را که علامت کفر و الحاد است از رئیس جمهور آمریکا به عنوان هدیه پذیرفته و آن را به گردن خویش می نهند. از سویی مفتیان وهابی عمل کردن به سنت و سیره متشرعه مسلمین را بدعت نام نهاده و از سویی دیگر بدعتهایی در اصول و فروع دین می گذارند که هر انسان عاقلی با شنیدن استدلال ها و فتاوای مفتیان آنها حکم به نقص عقل و یا عقب ماندگی فکری و تمدنی آنها می کند، که بدعت هایی که وهابیان تاکنون در دین از خود ابداع کرده اند، از صدر اسلام تا کنون، بجز در اسرائیلیات و آنچه یهودیان به عمد در اسلام وارد نموده اند، در هیچ جای دیگری یافت نمی شود.

شیخ  محمّد بن علوی مالكی در ادامه گفتار خویش در کتاب  منهج السلف فی فهم النصوص می نویسد:

«... و نیز برخی از تندروها در این زمینه زیاده‌روی کرده اند، به این استدلال كه پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم) این عمل را انجام نداده و نیز خلفای راشدین چنین نكرده‌اند، و این حرف از آنان، نادانی گسترده‌ای است كه ناشی از عقل مریض است؛ زیرا ترك یك عمل از آنان گاهی به جهت عذری است كه برای آنان در آن وقت پدید آمده است، یا به جهت آن است كه بهتر از آن را ملاحظه كرده بودند، یا آنكه درباره آن هیچ كس چیزی نمی‌دانست

وهابیت مانعی عظیم و دشمنی خطرناک دربرابر پایایی و پویایی دین مبین اسلام به شمار می رود، چرا که به بهانه بدعت قتل وکشتار بی رحمانه ای از آنان در دل تاریخ به جای مانده که غارت وخونریزی اهل کربلا و نجف و همچنین حمله و کشتار اهل طائف، و حجاج یمن، را می توان به عنوان نمونه ای کوچک از اقدامات آنان برشمرد. از سویی دیگر همگرایی با کفار مسیحی و یهودی و برقراری ارتباط دوستی با آنان و موضع گیریهای همسو، از جمله موارد یست که باید در آنها تامل و تفکر کرد

از  نظریات این اندیشمند مسلمان ، می توان دریافت که وهابیان با تصورات موهوم و خودساخته و دلائل سطحی در برخی از اعتقادات و احکام الهی تصرف نموده وبا موضع گیریهای عجیب، بدعت های تازه ای را به نام دین بر امت اسلامی تحمیل نموده اند. که این مهم گویای تناقضی آشکار در اندیشه و عملکرد وهابیت است.

دستاویز حکم آنان نیز سابقه نداشتن این افعال در سیره رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) است. البته طبیعی است این افراد امور دنیایی را از این قاعده استثنا می‌کنند و بهره‌مندی از خودروهای گران‌قیمت، خانه‌های فاخر و زندگی‌های مرفه و نیز سخن گفتن کارشناسانه درباره امور دنیایی و تلاش برای رسیدن به بهره‌های دنیایی بیشتر را از مصادیق حکم خود نمی‌دانند!

نتیجه

از خلاصه آنچه گفته شد می توان دریافت که وهابیت مانعی عظیم و دشمنی خطرناک  در برابر پایایی  و پویایی دین مبین اسلام به شمار می رود، چرا که به بهانه بدعت قتل وکشتار بی رحمانه ای از آنان در دل تاریخ به جای مانده که غارت و خونریزی اهل کربلا و نجف و همچنین حمله و کشتار اهل طائف، و حجاج یمن، را می توان به عنوان نمونه ای کوچک از اقدامات آنان برشمرد. از سویی دیگر همگرایی با کفار مسیحی و یهودی و برقراری ارتباط دوستی با آنان و موضع گیریهای همسو، از جمله مواردیست که باید در آنها تامل و تفکر کرد.

پی نوشت ها:

1-       التحذیر من المجازفة بالتكفیر، محمّد بن علوی مالكی، صص 8ـ9.

2-      منهج السلف فی فهم النصوص، ص 412.

3-      . منهج السلف فی فهم النصوص، ص 426.

                                                                                                                                                 سیدحامدحسینی

بخش اعتقادات شیعه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.