تبیان، دستیار زندگی
معرفی و شکل گیری باغشاه فین...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معرفی و شکل گیری باغشاه فین



باغشاه فین مجموعه ای شکل یافته در ادوار تاریخی است، چه آنگاه که شکل گیری اش را به دوران آل بویه نسبت می دهند و توسعه اش را مرهون عهد ایلخانان می دانند و چه آنگاه که گفته هایی مبنی بر احتمال وجودش پیش از اسلام را به میان می آورند، هر چند که این گفته ها چندان روشن و دقیق نیز نباشند. اما به هر حال از ابتدای دوره صفویه به همان نسبت که ثبات سیاسی بیشتر گردید، تاریخ باغ فین هم انسجام بیشتری یافت. این دوره، ابتدای قرن دهم هجری(909ه.ق) و مقارن سلطنت شاه اسماعیل صفوی است.

پس از طی دوره بیست و چهار ساله حکومت شاه اسماعیل و در آخرین سال های حکومت شاه طهماسب (984-931 ه.ق) در سال 982 ه.ق زلزله سختی در کاشان حادث گردید که علاه بر قریه فین، باغ را نیز به کلی ویران کرد. این ویرانی حاصل از زلزله و نیز ناآرامی های اطراف کاشان به دوران اتباع محمدخان و دلیجان بیک ترکمان ادامه یافت تا این که شاه عباساول در صدد تعمیر  و مرمت باغ برآمد. حسننراقی در آثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز آورده است :« شاه عباس که درنشیب و فراز کوه، کاخ های شاهانه برافراشته و سرتاسر کشور خویش را با کاشانه های بی شماری آراسته بود، چون بناهای سالخورده و ویران گشته باغشاه کهنه فین را در خور همسری با چشمه دل افروز سلیمانیه و شایسته همت والای خود نمی دید، از این رو به فرمان وی طرح باغ و کاخ جدید بدین گونه پی افکنده شد. مظهر آب آن چشمه را قریب پانصد متر بالاتر از باغشاه قدیم یعنی در مکان کنونی قرار داد و باغشاه جدید را در محدوده زمین های نورگیر به ابعاد 157 متر طول شرقی و غربی و 142 متر عرض شمالی و جنوبی حصاربندی و در چهار گوشه آن برج های گرد و مرتفعی بنا کردند؛ و در مساحت وسیع میان هر دو باغ قدیم و جدید هم خیابان و میدان پهناوری جهت چوگان بازی و قپق اندازی و انواع مسابقه و بازیها تسطیح و آماده نمودند و در خارج حد غربی باغ نیز به جهت رفع مخاطره سیلاب دره های کوه دندانه از محوطه این باغ و بناهای آن سدی معتبر و مستحکم با سنگ و ساروج ساخته شد که بقایای آن پس از گذشت چهارصد سال اکنون هم از نفوذ سیلاب به قریه فین و باغشاه کاملاً جلوگیری می کند و به نام سد شاه عباسی معروف است.» بنابراین هر چند کم و بیش نوشته هایی از سده های قبل از قرن دهم هجری باغ فین وجود دارد – همچون کتاب محاسن اصفهان نوشته مفضل ابن سعد مافروخی و معجم البلدان یاقوت حموی – با توجه به زمین لرزه سال 982 هجری قمری احتمالاً به باغ کهنه مربوط خواهند بود که از زمان شاه عباس چنان که بیشتر اشاره شد باغشاه نو جایگزین آن گردید.

پیش از هر چیز باید بدانیم باغشاه در مکان جدید اگر چه به فرمان سلطان صفوی شکل می گیرد اما با توجه به موقعیت منطقه و نظر به این که مردمان کاشان چنان که یاقوت حموی نیز اشاره می کند که روزهایی از هفته را در باغ های فین  ایام می گذراندند و هوای گرم تابستان های کاشان و فین نیز نیازهای تفرج های تابستانی را گوشزد می نمایند، در منطقه ای در نزدیکی مظهر چشمه سلیمان و در بالا دست مزارع و مساکن روستائیان که مجموعه باغ های فین در آن گسترده شده بودند شکل گرفته است. خواه به گاه شکل گیری باغشاه، این مجموعه خود منظومه ای موجود بوده و یا اینکه فرمان شاه عباس در فین همچون بدیل خود که در اصفهان سر منشاء طرح های شهرسازانه شد در منطقه فین نیز دستمایه ای برای شکل گیری منظومه باغ های فین گردیده باشد، هر چه هست بس بیراه نخواهد بود که در نظر آوریم باغشاه بر بستری از باغ های قدیمی تر ساخته شده تا هم در بهترین نقطه مجموعه گفته شده قرار گیرد و هم توانسته باشد درختانی از باغ های کهن تر را تا سر برافراشتن سروهایش به عاریت گیرد. با وجود قریب وسیع باغ های پیرامون باغشاه هنوز هم که از فراز برج های حدود باغ و یا از بام رفیع کوشک صفوی نظری به پیرامونش بیفکنیم، تک درخت های عظیم الجثه سرو را در اطرافش توانیم یافت که آثاری به جای مانده از باغ های قدیمی منطقه فین اند؛ که یا در پیرامون باغشاه با طرحی و برنامه ای نانوشته شکل گرفته اند و یا این که باغشاه  که شکل گیری اش در مکان جدید مرهون فرمانی ملوکانه بوده ،در میانه این منظومه و مجموعه طرح ریزی شده است.

باغشاه فین از تبار باغ قلعه های ایرانی است که به دلایل خاص خود بدین گونه و در چنین نظمی شکل گرفته اند اما بدون شک انتخاب این نوع الگوی محصور در پناه دیواری بلند، بی ارتباط با استفاده شاهانه از آن نیست، تا هم در پناه برج و باروی بسترش امن و امانی یافت و هم به واسطه حجم و شکل و ارتفاعش که از درون و برون باغ به رخ کشیدنی است، جلال و شکوهی شاهانه را گوشزد کرد.

آنچه از این دوره شکل گیری باغ مقارن با حکومت شاه عباس اول (1039-996 هجری قمری) به جای مانده اتفاقاً اصل و اساس باغ است، چنان که فضای تجدید شده ای در میانه برج و باروهای باغ شکل گرفته که براساس ساختار و نظم فضایی باغ ایرانی فضایی هندسی و خالص به دست می دهد و در نقطه ای در میانه باغ نیز کوشک یا بنای میانی قرار گرفته است. ساختار هندسی و شکل فضایی باغ و مقایسه همه اینها با استخوان بندی باغ ایرانی گوشزد می کند که کوشک میانی که «شتر گلوی صفوی» نیز نامیده می شود، نقطه ای با اهمیت است. در اینجا نیز همچون دیگر باغ های ایرانی، محورها بخشی از ساختار هندسی باغ اند که علاوه بر این که در پی طرح و شکل هندسی و گاه بس ساده باغ شکل می گیرند، خود نقاطی را نیز در طرح کلی باغ و تحت ساتار و نظام هندسی آن شکل می بخشد تا بتوانند براساس نظام هندسی مذکور بسط  فضاها و شکل گیری نظام معماری باغ را پی افکنند.

با عطف نظر به آنچه گفته شد پربیراه نخواهد بود اگر در نظرم آوریم که در همان زمان شکل گیری باغ  نیز در انتهای محورهای اصلی، فضاهایی مدنظر قرار گرفتند. این فضاها که با تعریف محورها مکان یابی شده بودند، چنان که امروز نیز موجودند خود به تعریف دقیقتر محورها کمک می کنند. گزینه دیگری که در این رابطه می توان قایل شد این است که پدید آورندگان باغ به ترسیم خطوط اصلی بسنده کرده و به شکل گیری آن در طول زمان اعتقاد داشته اند.

از فضاهایی که به حتم در دوران صفویه و به گاه سلطنت شاه عباس اول بنا گردیده می توان از کوشک میانی باغ نام برد که در امتداد محور اصلی باغ و در مقابل سردخانه که خود بعدها گسترش یافته، قرار گرفته است. محل قرار گیری کوشک مذکور که در نیمه بالایی باغ واقع گردیده و عدم وجود اطلاعاتی مبنی بر وجود شاه نشین و یا فضایی مشابه آن که کارکرد بالاخانه باغ را داشته باشد، این نکته را به ذهن متبادر می سازد که کوشک میانی خود کارکرد شاه نشین و بالاخانه باغ را نیز داشته است.

بنای سر در نیز هر چند که در طول دوران حیات باغ و بخصوص در دوران قاجار و به گاه سلطنت فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه تغییراتی را شاهد بوده و توسعه یافته و تکمیل شده، اما به زمان شکل گیری اولیه باغشاه در مکان جدید مدنظر قرار گرفته و بنا گردیده است. این نکته را بخصوص با توجه به اهمیت بنای سردر خانه در سازمان فضایی و عملکردی باغ های ایرانی و نیز با عطف نظر به ساختارهای فضایی و محورهای داخلی باغشاه می توان به خوبی دریافت. لذا اگر بخواهیم  شکلی از باغ دوران صفویه را بازسازی نماییم، سر درخانه با وجود تغییرات زیاد، در آن نمودار خواهد بود. بنای دیگر به حتم به جا مانده از دوران صفویه حمام کوچک باغ است. لذا آنچه شالوده باغ مقارن دوران صفوی است باغی محصور در میان برج و باروهاست که بر مدخلش سردرخانه و در میانه اش کوشک و در جواره اش حمامی قرار گرفته. هر چند که بعید از نظر نخواهد بود اگر تصور کنیم فضاهایی که کاربردی خدماتی داشته اند در جای جای جداره های باغ قرار گرفته بودند، و این البته از ویژگی های باغ ایرانی است که در چهارچوب نظام های خود می تواند فضاهای مورد نیازش را در خود جای دهد.