تبیان، دستیار زندگی
برای بررسی نقش دانش به عنوان مولفه ای مهم برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی ابتدا باید تاثیر ورود دانش به عنوان عنصری بنیانی در فرآیند تولید در عصر انقلاب دانایی بررسی شود وسپس نتایج و پیامد های ایجاد اقتصاد دانش محور را برشمرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقش دانش در اقتصاد مقاومتی


برای بررسی نقش دانش به عنوان مولفه ای مهم برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی  ابتدا باید تاثیر ورود دانش به عنوان عنصری بنیانی در فرآیند تولید در عصر انقلاب دانایی بررسی شود وسپس نتایج و پیامد های ایجاد اقتصاد دانش محور را برشمرد.

معنای مقاومت

اقتصاد مقاومتی

معنای مقاومت این است که همه در جهت هدف، منافع شخصی و گروهی را فراموش کنند و فقط به منافع عمومی فکر کنند، که بی تردید جا انداختن این اندیشه کار آسانی نیست و نیاز به فرهنگ سازی و ایجاد اعتماد عمومی دارد.به طور حتم دستیابی سریع به این باور نیز امکان پذیر نخواهد بود.هرکس باید به این میزان از خود گذشتگی و احساس مسئولیت برسد که این تحول را از خود شروع کند و نگاه نکند و نگران نباشد که همسایه یا شریک اش هم به این تعهد پایبند است یا خیر؟

در وادی مقاومت سهم خواهی، زیاده خواهی مردود است. در فلسفه مقاومت جهادی در پایان کار و پس از دستیابی به نتایج، دستاوردها توزیع می گردد. آن هم متناسب با تاثیر و صرف وقت و سرمایه.بنابراین در مرحله اول تنها  از خود مایه گذاشتن مطرح است.

برای رسیدن به هدف باید در روش ها و دیدگاه هایمان که تا کنون ما را از این دستاوردها دور ساخته است، تجدید نظر کنیم و به عبارتی در مواردی کوتاه بیاییم.

اگر سرمایه گذاری داخلی و خارجی می خواهیم در طراحی زیر ساخت ها نگاهی متفاوت داشته باشیم.اگر تولید باکیفیت می خواهیم در استاندارد سازی تولیدات بیشتر اهتمام ورزیم. اگر توسعه پایدار می خواهیم عدم تخریب محیط زیست را امری واجب تلقی کنیم.اگر اقتصادی مقاوم و پویا می خواهیم اهداف بلند مدت را فدای اهداف کوتاه مدت نکنیم و در سطح مدیریت اقتصادی کشور  رویه هایی را پیش نگیریم که به شکل صوری و ناپایدار تنها در بهترین حالت در افق زمانی کوتاه مدت مزیت رقابتی را ایجاد می کند.علاوه بر سهم سرمایه،امکانات و مواهب طبیعی به دانش انسانی به عنوان عنصری تعیین کننده و بسیار موثر بر توسعه کشور نگاه کنیم.

برای ایجاد اقتصادی دانش بنیان باید با انقلاب دانایی همسو شده و از ثمرات و نتایج آن آگاه بود تا بتوانیم اقتصادی مقومتی ایجاد کنیم

برای ایجاد اقتصادی دانش بنیان باید با انقلاب دانایی همسو شده و از ثمرات و نتایج آن آگاه بود تا بتوانیم اقتصادی مقومتی ایجاد کنیم.

انقلاب دانایی

انقلاب دانایی خود از دو انقلاب مهم ریشه می گیرد که عبارت اند از انقلاب میکروالکترونیک و انقلاب اطلاعات. و در اثر آن ما به طور همزمان با انقلاب بهره وری و بازدهی صعودی  روبه رو می شویم.به این ترتیب از یکطرف تحولات بی سابق در بنیه تولیدی کشورهایی واقع می گردد که توانسته اند دستاوردهای این انقلاب شگرف را که در آن انسان به مثابه عنصر تعیین کننده در خلق ارزش افزوده جدید ظاهر می گردد، درونی سازند و از طرف دیگر، بازدهی صعودی منشا ایجاد نابرابری دستمزدها میان فعالیت های مبتنی بر دانایی و غیر آن شده است.این سطوح نابرابری بین کشورها و شرکتها در درون یک کشور ایجاد می شود.

تحول دیگری که در اثر اقتصاد دانش محور پدید آمده ، تحولی است که در مولفه ها و مبانی قدرت ملی و از جمله توان رقابت اقتصاد ملی پدیدار می گردد.برای مثال در حالیکه در طی قرون و اعصار گذشته همواره جمعیت،وسغت سرزمین،تعداد و میزان قدرت نیروهای مسلح،تولید ناخالص ملی و قدرت تولید کالاهای استراتژیک مولفه های اصلی قدرت ملی محسوب می شدند، ورود به عصر اطلاعات و برخورداری از دستاوردهای انقلاب فناوری اطلاعات، قدرت نهادی،ظرفیت های نوآوری ،پایه های علمی،نگرش آرمانی و بالاخره نوع ارتباطات مردم با دولت را به عنوان مبانی جدید قدرت ملی و توان رقابت اقتصادهای ملی مطرح ساخته است.

با ورود دانش به تابع تولید و محور قرارگرفته انسان و توانایی های مغزی او برای تولید، دانش به موتور و قلب تپنده تولید و خلق ارزش افزوده تبدیل می شود

در اقتصاد دانش محور فعالیت های اقتصادی زمان زدایی و مکان زدایی می شوند و در اثر انقلاب دانایی مفاهیمی مانند برون سپاری و تمرکز بر مراکز سودآوری برای استمرار تولید موجه مورد توجه قرار می گیرد.

با ورود دانش به تابع تولید و محور قرارگرفته انسان و توانایی های مغزی او برای تولید، دانش به موتور و قلب تپنده تولید و خلق ارزش افزوده تبدیل می شود.

اقتصاد مقاومتی

ارتباط دانش و اقتصاد ایران

نکته مهم این است که آنچه به عنوان انقلاب دانش و شرکت های دانش بنیان و آثار و پیامدهای آن مطرح است هنوز در بسیاری از کشور های پیشرفته صنعتی هم خصلت فراگیر و عمومی پیدا نکرده ، تا چه رسد به کشوری مانند ایران که در آن به واسطه ملاحظات واقتضائات سیاستگذاری در قالب یک اقتصاد سیاسی رانتی،انگیزه های دانایی و بهره وری به صورت نهادمند تضعیف می شوند و گستره و عمق این روند، در دوران شکوفایی درآمد نفتی ابعاد به واقع نگران کننده ای  پیدا می کند.طرح این مسئله عمدتا با این انگیزه صورت می پذیرد که یکی از خطیرترین عرصه های  انجام مسئولیت های دینی و ملی در این شرایط برای ما فهم درست و به موقع از تحولاتی است که جهان در معرض آن قرار دارد تا بتوانیم فاصله میان خود و کشورهای پیشگاه در عرصه اقتصاد و تولید را کوتاه کنیم.در بحث ایجاد اقتصاد مقاومتی تا آنجا که به بهره وری وکارایی در اقتصاد و رقابت بین شرکت ها در تولید مربوط می شود وجود عنصر دانش نقش بسیار برجسته ای ایفا می کند به صورتی که در اثر استفاده از این عنصردر کنار سرمایه و نهاده مدیریت کارا می توان به سودآوری و صرفه های ناشی از مقیاس و ایجاد اقتصادی پویا و مقاومتی امیدوار بود. استفاده از این عنصر بویژه در شرایطی که تحریم ها و ناملایمات خارجی و داخلی بیش از پیش در شکل گیری مشکلات اقتصادی تاثیرگذار شده است، برای ایجاد فضای رقابتی بین بنگاهها و افزایش بهره وری و کارایی برای افزایش تولید، امری مهم و ضروری است.

سیده زینب لواسانی 

بخش اقتصاد تبیان