تبیان، دستیار زندگی
«آیا ارزشش را دارد؟» مهم نیست در سال های دهه 60 میلادی در ایالات متحده آمریکا باشد یا در سال های دهه80 در چین و یا دهه 90 در هندوستان و یا در اولین دهه قرن بیست و یک در تهران. هربار که ایده سفر انسان به فضا و اولیت های...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بالاخره به فضا برویم یا نه؟


«آیا ارزشش را دارد؟» مهم نیست در سال های دهه 60 میلادی در ایالات متحده آمریکا باشد یا در سال های دهه80 در چین و یا دهه 90 در هندوستان و یا در اولین دهه قرن بیست و یک در تهران. هربار که ایده سفر انسان به فضا و اولیت های برنامه فضایی سرنشین دار مطرح می شود این سوال خود را به همراه آن وارد بحث های عمومی می‌کند.

آیا در زمان ما تلاش برای اعزام انسان به فضا ضروری و یا لازم است؟ آیا اعزام انسان به فضا تنها راه کسب اعتبار و موفقیت در فتح فضا است؟ متاسفانه هیچ اجماعی در هیچ جای جهان در این باره وجود ندارد. موافقین و مخالفین استدلال های مهمی را مطرح می کنند و از سوی دیگر تجربه دیگران پیش روی ما است. تجربه ای که می تواند به سیاستمداران و طراحان برنامه های فضایی_از جمله در کشور ما ایران_ خطرها و فرصت های پیش روی ما در اعزام انسان به فضا را گوشزد کند.

بالاخره به فضا برویم یا نه؟

موافقان چه می گویند؟

«زمین گهواره بشریت است اما هیچ کودکی را نمی توان تا ابد در گهواره خود نگاه داشت» این جمله معروف کسیلوفسکی یکی از بانیان برنامه فضایی شوروی بود و ایده اصلی موافقین سفر انسان به فضا را در دل خود دارد. آینده ما انسان ها در فضا است. کافی است نگاهی به دنیای اطرافمان بیاندازیم. با افزایش بهداشت، عمر متوسط انسان ها افزایش یافته است. جهان با بحران جمعیت و کمبود منابع اولیه دست به گریبان است. آب آشامیدنی محل نزاع جهانی است. جنگل ها و منابع طبیعی زمین از دست رفته و انسان را با خطر مواجه کرده است و تامین غذای انسان ها دشوار شده و منابع معدنی مورد نیاز برای ادامه تمدن به سرعت رو به اتمام می رود و در همان حال جمعیت به شکل انفجار گونه ای در حال افزایش است.

گرمایش جهانی تمام سیاره را زیر سلطه خود قرار داده است. از سوی دیگر فرصت هایی در فضا در اختیار ما است. سیارک های اطراف زمین سرشار از منابع معدنی غنی هستند که معدن کاران فضایی می توانند از آن برای تامین بخشی از منابع مورد نیاز زمین استفاده کنند. ماه و مریخ می توانند میزبان نخستین کلونی های زمینی ها شوند. حتی دانشمندان از الان به فکر زمین سان سازی مریخ هستند، فرایندی طولانی که طی آن مریخ به سیاره ای زیست پذیر و مهاجر پذیر برای زمینیان تبدیل می‌شود.

«زمین گهواره بشریت است اما هیچ کودکی را نمی توان تا ابد در گهواره خود نگاه داشت» این جمله معروف کسیلوفسکی یکی از بانیان برنامه فضایی شوروی بود و ایده اصلی موافقین سفر انسان به فضا را در دل خود دارد. آینده ما انسان ها در فضا است

تلاش برای ساختن پایگاه ها فراتر از مساله فناوری، ضرورتی اخلاقی برای آینده است. از سوی دیگر این تلاش ها دست آوردهای فوری و آنی برای ما دارد. دست یابی به فناوری اعزام انسان به فضا یک کشور را در باشگاه کوچکی از کشورها قرار می دهد و موجی از غرور ملی را ایجاد می کند. برای اعزام انسان به فضا هزاران خرده فناوری باید توسعه یابد و ده ها هزار شغل جدید ایجاد می شود و این برنامه نیازمند توسعه آموزش در مدارس و دانشگاه ها و ترویج علم است و از سوی دیگر محصولات جنبی فراوانی از صنایع غذایی گرفته تا کشاورزی و مهندسی و پزشکی به همراه می آورد که به صورت آنی بشر و البته کشور را منتفع می کند.

با این کار ما وارد بازی جهانی می شویم و در توسعه علم نقش بازی می کنیم. این کار حتی در میان مدت و با افزایش علاقه جهانی به فضا سودهای اقتصادی در بر دارد. نه تنها می توان از این فناوری در مشارکت در پروژه های بین المللی و ملی استفاده کرد که می توان با اهداف توریستی بخش های زیادی از هزینه ها را جبران کرد. تلاش برای اعزام انسان به فضا در این شرایط شاید یکی از بالاترین اولیت های ممکن باشد.

بالاخره به فضا برویم یا نه؟

مخالفان چه می گویند؟

مخالفان سفرهای سرنشین دار هم گفته کسیلوفسکی را تکرار می کنند. آنها هم در ضرورت اینکه انسان باید قدم از گهواره بیرون بگذارند شکی ندارند اما در روش ها اختلاف نظرهای جدی ای با هواداران این پروژه دارند. آنها استدلال می کنند قبل از اینکه بشر پای خود را بیرون از گهواره بگذارد باید جای پای خود را بشناسد.

امروز و در آغاز قرن 21 می دانیم که سفر انسان به فضا امکان پذیر است و فرستادن انسان به مدار زمین را اگر به عنوان یک پروژه مستقل و تنها و ایزوله بنگریم، هیچ دست آوردی ندارد. بودجه ای که برای این چنین ماموریتی خرج می شود سرسام آور است. زمانی که آمریکایی ها پروژه آپولو را برای ارسال فضانورد به ماه به انجام رساندند بودجه ناسا به 5 درصد بودجه دولت فدرال رسید. امروزه بودجه ناسا تنها نیم درصد بودجه فدرال است و از این بودجه یک سوم آن به بخش ماموریت های غیر سرنشین دار اختصاص پیدا می کند اما همین مقدار اندک تولید علمی بیش از هر حوزه دیگری را انجام می دهد.

سفاینی مانند ویجرها قدم از منظومه شمسی بیرون گذاشته اند. مریخ به قلمرو دایمی مرکز جی پی ال در آمده است، ماهواره های مداری دیدگاه ما از زمین، ماه و اعماق کیهان را تغییر داده اند. ماموریت های روباتیک در عین حال علاقه عظیمی به وجود می آورند در توسعه علم نقش بازی می کنند و برای موفقیت در آن کماکان باید روی توسعه علم و بهبود سیستم آموزش در مدارس و دانشگاه ها و توسعه ریاضیات و علوم سرمایه گذاری کرد.

امروز و در آغاز قرن 21 می دانیم که سفر انسان به فضا امکان پذیر است و فرستادن انسان به مدار زمین را اگر به عنوان یک پروژه مستقل و تنها و ایزوله بنگریم، هیچ دست آوردی ندارد. بودجه ای که برای این چنین ماموریتی خرج می شود سرسام آور است

فناوری های استفاده شده در این ماموریت ها و پرتابه های مروبط به آن می توانند ایده های لازم برای سفرهای انسانی در هر زمانی که ضرورت ایجاد کرد را تولید کنند. چرا وقتی می توان ده ها ماموریت مهم و پیشرفته روباتیک در سراسر منظومه شمسی را سامان بدهیم که اتفاقا به اعتبار علمی ما و باز شدن درها به سوی مشارکت های بین المللی کمک بیشتری می کند وقت و سرمایه مان را روی پروازهای سرنشین دار مداری متمرکز کنیم که امروزه حتی شرکت های خصوصی نیز آن را انجام می دهند؟

حتی اگر به فکر زمین سان سازی مریخ و یا ساخت شهرک در ماه هستید مجبورید در ابتدای راه از لشکری از روبات های کارگر استفاده کنید که بتوانند زیر ساخت های لازم را برای شما طراحی کنند. چه نیازی به سرمایه گذاری فوری و ابتدایی در زمینه پروازهای سرنشین دار است وقتی می توان گام های محکم تر و موثر تری برداشت؟

بالاخره به فضا برویم یا نه؟

راه کدام است؟

جهان ما در حال تغییر است. کشورهای نوظهور و قدرت های جدید در عرصه اقتصاد و فناوری طلوع کرده و در حال طلوع هستند. فضا یکی از عرصه های ظهور این قدرت ها است و همیشه در، برای همکاری های مشترک باز است. ایرانیان تجربه بی نظیر و راضی کننده مشارکت در پروژه شتاب دهنده بزرگ هادرونی در سرن را که منجر به کشف بوزون هیگز شد، به تازگی تجربه کرده اند. این همکاری ها و در مقیاس های بزرگ تر می تواند در برنامه های فضایی روباتیک / سرنشین دار با قدرت های نوخواسته در این حوزه تعریف شود. راهی که ما را از تجربه دیگران (و بر عکس) بهره مند می کند. با هزینه ای کمتر در پروژه ای بزرگتر حضور پیدا می کنیم و البته همزمان می توانیم به گام های مطمئن و کوچک خود در تثبیت حضور منطقی در فضا ادامه دهیم.

فضا آخرین مرزهای کشف نشده پیش روی انسان است و ما و همه انسان ها باید در آن حضور داشته باشند. اما فتح فضا روشی مدرن و مبتنی بر توسعه همه جانبه خواهد بود و به همین دلیل به ویژه بدون سرمایه گذاری در ریشه های چنین برنامه ای – مدارس و دانش آموزان – موفقیت های آینده در این حوزه می تواند موقتی و مقطعی باشند.

بخش دانش و زندگی تبیان

برگرفته از جام جم