تبیان، دستیار زندگی
اگرچه او با رمان «نیمه ی غایب»شناخته شد آن هم وقتی که جایزه ی مهرگان ادب و یلدا را از آن خود کرد و چاپ های متوالی این کتاب به بازار روانه شد ولی حضور او به عنوان یک حرفه ای در حوزه ی ادبیات با انتشار کتاب هایی چون «همخوانی کاتبان»که در زمینه ی نقد توسط نش
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه شفیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تا شما چه بگویید


اگرچه او با رمان «نیمه‌ی غایب»شناخته شد آن هم وقتی که جایزه‌ی مهرگان ادب و یلدا را از آن خود کرد و چاپ‌های متوالی این کتاب به بازار روانه شد ولی حضور او به‌عنوان یک حرفه‌ای در حوزه‌ی ادبیات با انتشار کتاب‌هایی چون «همخوانی کاتبان»که در زمینه‌ی نقد توسط نشر دیگر به بازار روانه شد، «جادوهای داستان» که چهار جستار داستان‌نویسی را دربر می‌گیرد و «یک شیوه برای رمان‌نویسی»؛ او را به سطح دیگری از رفتار ادبی حرکت داد به‌طوری که می‌توان یکی از نمودهایش را در کتاب حاضر با عنوان «پرسه در حوالی داستان امروز» یافت.

پرسه در حوالی داستان امروز

پرسه در حوالی داستان امروز – 15 داستان از 15 نویسنده. زیر نظر حسین سناپور.تهران: انتشارات تجربه. چاپ نخست: 1390. 1100 نسخه. 160 صفحه. 4500 تومان.

«در این داستان‌ها گوشه‌هایی از آشکارترین و نیز پنهان‌ترین جنبه‌های زندگی مردمان هست، چه ماجراهاشان در گذشته‌های نزدیک یا همین روزها اتفاق افتاده باشد و چه در آینده‌های دورِ هنوز نیامده؛ اما هر چه هست، به گمانم خوبی هر داستان خوبی در این‌ها هست، و آن این‌که بخشی اگرچه حتا کوچک از زندگی جمعی‌مان را به ما نشان می‌دهند.»[1]

نخستین کتاب از مجموعه‌یپرسه در حوالی داستان امروزکه پانزده داستان از پانزده نویسنده را در خود جای داده است، زیر نظر حسین سناپور و توسط نشر تجربه انتشار یافت. داستان‌های این مجموعه که نویسنده‌هایشان به جز یکی از ایشان، صاحب کتاب نیستند، در این مجموعه کنار هم نشسته‌اند تا ضرورت چنین رویکردی به ادبیات را یادآور شوند.

« ببین این سفر را چطور کوفتمان کردند. چه طور از چشممان در آوردند. هیچ کس فکرش را نمی کرد. رشت بودیم که برنامه به هم خورد. برنامه سفر ساحلی از پالوس تا آستارا که خودش نقشه اش را از یک ماه پیش کشیده بود. مثل سیل باران می آمد و من از تو می لرزیدم توی آن شرجی هوا.»[2]

ماما (گلناز صالح‌کریمی)، سوختِ چیزایی که بال می‌گیرن می‌رن هوا (عقیل دادی‌زاده)، روی ماه را ابر... نه، مه پوشانده بود (پوپک نوید)، کافه نادری (لیلی مجیدی)، پشت و رو (علی زوار کعبه)، آتش‌بازی (امیرحسین فضل‌آذر شربیانی)، یکی آن پایین مرا دوست دارد (آنیتا یارمحمدی)، داغ (سپیده سیاوشی)، مرز (رضا فکری)، روز پیروزی (مرضیه صادقی، GOD HAS GONE (محمد عطاریانی)، روی یخ صورتی (سمیه امین)، شطرنج (مسعود فدایی تبریزی)، من می‌مردم واسه گردو (احسان کشت‌کار معینی) و دوستی‌ها همه تا دارن (علی بهمرام) داستان‌هایی هستند که همراه با نویسنده‌های خود نخستین تجربه‌ی کتاب شدن را از سر می‌گذرانند.

در حال حاضر سناپور با ادبیات داستانی خود چون کتاب‌هایی نظیر ویران می‌آیی، سمت تاریک کلمات، شمایل تاریک کاخ‌ها، با گارد باز ولب بر تیغ خود را به‌عنوان نویسنده‌ای در این حوزه تثبیت کرده است اگرچه او با رمان نیمه‌ی غایبشناخته شد آن هم وقتی که جایزه‌ی مهرگان ادب و یلدا را از آن خود کرد و چاپ‌های متوالی این کتاب به بازار روانه شد ولی حضور او به‌عنوان یک حرفه‌ای در حوزه‌ی ادبیات با انتشار کتاب‌هایی چون همخوانی کاتبانکه در زمینه‌ی نقد توسط نشر دیگر به بازار روانه شد، جادوهای داستان که چهار جستار داستان‌نویسی را دربر می‌گیرد و یک شیوه برای رمان‌نویسی؛ او را به سطح دیگری از رفتار ادبی حرکت داد به‌طوری که می‌توان یکی از نمودهایش را در کتاب حاضر با عنوان پرسه در حوالی داستان امروز یافت.

کتاب نخست از مجموعه‌ی «پرسه در حوالی داستان امروز» این امیدواری را زنده می‌دارد که هنوز هم می‌توان چشم‌انتظار کارهایی در راستای ادبیات بود.

پانزده داستان حاضر در این کتاب، از تنوع اندیشگانی، سبکی و روایی قابل توجهی برخوردار هستند و از این جهت این کتاب در جایگاه مناسبی قرار می‌گیرد.

در این کتاب می‌توانید هر نوع نوشتار و رویکردی را با هر داستان‌سرایی بیابید بدون این‌که داستان‌ها از جهان داستانی ما فاصله‌ی زیادی گرفته باشند.

در بازار نشر ما کتاب‌های بسیاری وجود دارد که مجموعه‌هایی را از ادبیات داستانی به‌طور اخص گرد هم آورده‌اند. این گردآوری‌ها معمولن بیشتر به جانب بازار توجه دارند تا به جانب ادبیات و حتا خواننده. در این رهگذر کم‌تر مجموعه‌ی گردآوری‌شده‌ای را می‌توان سراغ گرفت که قصدش معرفی نویسندگان تازه‌کار باشد و یا اگر هم بوده، به‌طور عموم از یک مجموعه‌ی هم‌گن خبر داده است ولی معمولن مجموعه‌های موجود طوری فراهم می‌شوند که بهتر بفروشند تا این‌که هر مقصود دیگری را در نظر آورند این‌گونه است که ما با خیلی از مجموعه‌های ترجمه روبه‌رو می‌شویم که حتا چشم‌انداز جدیدی از ادبیات داستانی را هم پیش روی نمی‌گذارند و یا نام‌های تازه‌ای را معرفی نمی‌کنند گاهی هم مجموعه‌های گردآمده از آثار وطنی، چونان در یک دایره‌ی هم‌طراز در هم تنیده‌اند که اگر نام‌های گوناگونی به دیده نمی‌آمد گمان می‌رفت که دست یک نویسنده در کار است.

کتاب نخست از مجموعه‌ی پرسه در حوالی داستان امروز این امیدواری را زنده می‌دارد که هنوز هم می‌توان چشم‌انتظار کارهایی در راستای ادبیات بود.

«خورشید هنوز آن قدری پایین نرفته بود که توی دلمان خالی شد. مثل صدای انفجار بود، یا ترکیدن یزی شاید، همین‌طور هم توی کوه می‌پیچید و تکرار می‌شد. استوار چرتش پاره شده بود، جستی زد و پرید سمت تنگه. من هم پشت سرش. رسیدیم، عزیزی درازکش افتاده بود روی خرده‌سنگ‌ها، صفری سرش را گرفته بود توی بغلش و گریه که نه، نعره می‌زد.»[3]

«مرد فنجان را می چرخاند طوری که توی نور خوب ببیند. چشم هایش را باریک می کند و بادقت به ته فنجان خیره می شود. با آن یکی دستش گوشه ی سبیلش رامی مالد.

" یه زن می بینم"

جوانی که آن سمت میز نشسته سوت می کشد. با کف دست می زند به پشت جوان کنار دستی اش.»[4]

پی نوشت:

[1]صفحه‌ی 9 کتاب

[2]پویک نویدصفحه 40 کتاب

[3]رضا فکری صفحه‌ی 101 کتاب

[4]صفحه 45 کتاب لیلی مجیدی

فاطمه شفیعی

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان