علمى كه به آن عمل نشود همانند جهل است
اساساً این شیوه دیرینه اكثریت یهود است كه به عهد خویش پایبند نیستند و هم اكنون نیز به روشنى مىبینیم كه هرگاه منافع صهیونیست ها و اسرائیل غاصب به خطر بیفتد، تمام عهدنامههاى خصوصى و جهانى را زیر پا گذارده، و با بهانههاى واهى همه را به دست فراموشى مىسپارند.
علمى كه به آن عمل نشود همانند جهل است
أَوَ كُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا یُۆْمِنُونَ (بقره 100) وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِیقٌ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتابَ كِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ (بقره 101)
و آیا چنین نبود كه هربار آنها (یهود) پیمانى (با خدا و پیامبر) بستند، جمعى از آنان آن را دور افكندند، حقیقت این است كه بیشتر آنها ایمان ندارند. (بقره 100) ( این آیه، تسلّى خاطر براى رسول خداست كه این گروه در پیمان شكنى و بهانهگیرى، سابقه طولانى دارند و نباید از این لجاجت و بهانهگیرى تعجّب كرد.)
و هنگامى كه فرستادهاى (چون پیامبر اسلام) از سوى خدا به سراغشان آمد، كه آنچه را با ایشان است (یعنى تورات) تصدیق مىكند، گروهى از اهل كتاب، كتاب خدا را پشت سر افكندند، گویى اصلًا از آن خبر ندارند.(101 بقره)
آیه 100 بقره به یكى از اوصاف بسیار بد جمعى از یهود یعنى پیمان شكنى كه گویا با تاریخ آنها همراه است اشاره كرده است.
خداوند از آنها در كوه طور پیمان گرفت كه به فرمان هاى تورات عمل كنند ولى سر انجام این پیمان را شكستند و فرمان او را زیر پا گذاردند.
و نیز از آنها پیمان گرفته شده بود كه به پیامبر موعود (پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله كه بشارت آمدنش در تورات داده شده بود) ایمان بیاورند به این پیمان نیز عمل نكردند.
یهود "بنى نضیر" و "بنى قریظه" هنگام ورود پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به مدینه نیز با او پیمان بستند كه لااقل به دشمنانش كمك نكنند، ولى عاقبت این پیمان را هم شكستند و در جنگ احزاب با مشركان مكه بر ضد اسلام همكارى كردند.
امام صادق علیه السلام در جواب سۆال از تقوى فرمودند: تقوى همچون مراقبت هنگام عبور از منطقه تیغزار و پرخار و خاشاك است
اساساً این شیوه دیرینه اكثریت یهود است كه به عهد خویش پایبند نیستند و هم اكنون نیز به روشنى مىبینیم كه هرگاه منافع صهیونیستها و اسرائیل غاصب به خطر بیفتد، تمام عهدنامههاى خصوصى و جهانى را زیر پا گذارده، و با بهانههاى واهى همه را به دست فراموشى مىسپارند.
علماى یهود، پیش از بعثت پیامبر صلى اللَّه علیه و آله ، مردم را به ظهور و دعوت آن حضرت بشارت مىدادند و نشانهها و مشخّصات او را بازگو مىكردند. با نشانههایى كه در نزد دانشمندان یهود بود، آنان محمّد صلى اللَّه علیه و آله را همچون فرزندان خویش مىشناختند، ولى بعد از بعثت آن حضرت، در صدد انكار و كتمان آن نشانهها برآمدند.
آرى این است نتیجه خودخواهى و دنیاپرستى كه انسانى را كه در آغاز از مبلغان سرسخت حق بوده به هنگام رسیدن به آن در صف دشمنان آشتىناپذیر قرار می دهد.
پیامهای آیه:
1ـ در برخورد با مخالفان، باید انصاف مراعات شود. در آیه پیشین فرمود: اكثر آنان ایمان نمىآورند، تا حقّ اقلّیّت محفوظ بماند. در این آیه نیز مىفرماید: گروهى از آنان چنیناند، تا همه به یك چشم دیده نشوند. «نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ»
2ـ علمى كه بدان عمل نشود همانند جهل است. به علمایى كه علم خود را نادیده گرفته و حقایق را كتمان كردند مىفرماید: «كَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ»
در برخورد با مخالفان، باید انصاف مراعات شود. در آیه پیشین فرمود: اكثر آنان ایمان نمىآورند، تا حقّ اقلّیّت محفوظ بماند. در این آیه نیز مىفرماید: گروهى از آنان چنیناند، تا همه به یك چشم دیده نشوند. «نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ»
عبور از منطقه تیغزار و پرخار و خاشاك
وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَیْرٌ لَوْ كانُوا یَعْلَمُونَ (بقره 103)
و اگر آنها ایمان آورده و پرهیزكار شده بودند، قطعاً پاداشى كه نزد خداست براى آنان بهتر بود، اگر آگاهى داشتند.
«تقوا» تنها به معناى پرهیز از بدىها نیست، بلكه به معناى مراقبت و تحفّظ دربارهى خوبىها نیز هست. مثلًا در جملهى «اتَّقُوا النَّارَ» به معنى حفاظت و خودنگهدارى از آتش، و در جملهى «اتَّقُوا اللَّهَ» به معنى مراقبت دربارهى اوامر و نواهى الهى است. چنان كه در آیه «اتَّقُوا اللَّهَ الْأَرْحامَ» یعنى نسبت به فامیل و خویشان تحفّظ داشته باش.
امام صادق علیه السلام در جواب سۆال از تقوى فرمودند: تقوى همچون مراقبت هنگام عبور از منطقه تیغزار و پرخار و خاشاك است.
پیامهای آیه:
1ـ ایمان به تنهایى كافى نیست، تقوا و مراقبت لازم است. «آمَنُوا وَ اتَّقَوْا»
2ـ پاداشهاى الهى، محدودیّت ندارد. «لَمَثُوبَةٌ» نكره و نشانهى بىنهایت است.
3ـ پاداشهاى الهى، قطعى است. حرف «ل» در «لَمَثُوبَةٌ»
4ـ پاداشهاى الهى، از هر چیز بهتر است. به دنبال كلمه «خَیْرٌ» چیزى نیامده كه این نشانهى برترى مطلق است، نه نسبى.
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
1- تفسیر نور ج1
2- تفسیر نمونه ج1