بورس ارز خوب است یا بد؟
این روزها، دولت برای بهبود بازار ارز به دنبال ایجاد بورس ارز است. این طرح مانند بسیار تصمیمات دیگر موافقان و مخالفانی دارد....
بورسی برای ساماندهی بازار ارز؛جایی که به کشف یک قیمت نهایی برای ارز منجر شده تا دیگر سفته بازی مفهومش را در مبادلات ارزی از دست بدهد؛ اینها تعاریفی است که در وصف مزایای بورس ارز میشود، مکانی که قرار است نام پنجمین بورس کشور را به خود اختصاص دهد.
نگاهی به نکات مثبت بورس ارز
نکتهای که تمامی اهالی بازار سرمایه کشور بر آن تأکید دارند این است که قرار نیست در فاز اول بورس ارز راهاندازی شود بلکه گام نخست برای تشکیل این بازار معامله گواهی ارزی در بورس اوراق بهادار تهران است، اوراقی که در گامهای بعدی یکی از ابزارهای قابل معامله در بورس ارز خواهد شد.
اما موضوع بسیار با اهمیت در ورود این ابزار جدید معاملاتی به بورس تهران این است که با مبادله گواهی ارزی راه برای راهاندازی بورس ارز هموار شده و نوسانگیران و سودجویان بازار ارز از آن خارج میشوند. مواردی از جمله عرضه کنندگان و امکان معامله ارز برای اشخاص حقیقی به غیر از صادرکنندهها و واردکنندهها هم سایر سیاستگذاریهایی خواهد بود که توسط بانک مرکزی مشخص خواهد شد.
از سوی دیگر راهاندازی بورس ارز مزیتهای زیادی برای این بازار خواهد داشت؛ شفافیت معاملات نخستین و مهمترین مزیتی است که با راهاندازی بورس ارز به همراه خواهد آمد چراکه معاملات از طریق سیستم نرم افزاری انجام شده و امکان دخل و تصرف هم در معاملات وجود نخواهد داشت.
با راهاندازی بورس ارز و شفافیت ایجاد شده ناشی از آن امکان تخلف هم در بازار ارز حذف میشود چراکه هر گونه تخلفی در بازار ارز قابل پیگیری خواهد بود. اتفاقی در بورس تهران هم روی داده است به طوری که تخلفات کارگزاران به سازمان بورس ارجاع شده و از طریق مکانیزم قانونی پیگیری میشود.معاون سازمان بورس تصریح کرد: در این بازار حتی مسافران هم میتوانند ارز مسافرتی خود را از این مرجع تهیه کنند.
در گام نخست صادرکنندهها و وارد کنندهها با ارائه دارایی ارزی خود به بانکها یا صرافیها گواهی ارزی دریافت میکنند و این گواهی را نزد شرکت سپردهگذاری مرکزی سپرده میکنند پس از آن گواهی مربوطه قابل معامله در بورس خواهد بود.
سازمان توسعه تجارت بر اساس اولویت بندی شرکتهایی را که نیاز ارزی دارند، معرفی کرده و این شرکتها پس از خرید گواهی ارزی در بازار سرمایه و ارائه آن به بانکها و صرافیها ارز مورد نیازشان را دریافت میکنند.
در فاز اول راهاندازی بورس ارز تقاضاهای کاذب از بازار ارز حذف میشود و در عین حال تقاضاهای واقعی تقویت میشوند. همچنین صادرکنندگان کالا و خدمات و اشخاص حقوقی یا حقیقی دارنده ارز از طریق در اختیار گذاشتن یا سپرده کردن ارز خود نزد بانک یا صرافی میتوانند با ارائه مستنداتی چون منشأ و مقصد ارز، نوع و حجم ارز مورد عرضه و تکمیلی فرم تأیید شده توسط سازمان بورس، گواهی ارزی بگیرند.
صادرکنندگان در یک جریان اتفاقی ارز خود را به وارد کنندگان یا متقاضیان می فروشند که باید با کمک اتاق های بازرگانی و دولت وارد شبکه های سازمان یافته تجارت بین المللی شوند
در این میان بانک یا صرافی پس از کنترل ارز فروشنده و اخذ تعهدات لازم اقدام به صدور گواهی ارزی برای فروشنده کرده و اطلاعات گواهی ارزی صادره را به شرکت سپردهگذاری مرکزی ارسال میکند.
بررسی نکات منفی و مشکلات طرح
این طور که به نظر می رسد این بورس برای پاسخ به مشکلات ناشی از تحریم راه افتاده است، اما در همین فضا سه تقاضا وجود دارد؛ که امروز با استفاده از ارز حاصل از صادرات به این تقاضاها پاسخ داده می شود و یکی از این تقاضاها، وارداتی است که ارز مرجع به آن اختصاص داده نمی شود.
قاچاق کالا به داخل کشور و خروج سرمایه به خارج از کشور نیز دو تقاضای دیگری هستند که با استفاده از ارز حاصل از صادرات به آن پاسخ داده می شود و اگر بازار بورس در داخل کشور تشکیل شود، عملا دولت قصد دارد با این کار، دو تقاضای اخیر یعنی قاچاق کالا و خروج سرمایه از کشور را حذف کند.
برای جلوگیری از قاچاق کالا و نیز خروج سرمایه ها می توان راهکارهای بهتری در نظر گرفت، فرضا در مورد قاچاق؛ زمانیکه نرخ ارز افزایش یافته و در بسیاری موارد هیچ توجیه اقتصادی نیز وجود ندارد، چرا تعرفه ها را کاهش داده نمی شوند؟
تقاضا راه خود را پیدا می کند؛ کسانیکه قصد خروج سرمایه های خود از کشور را دارند به هر نحویکه بتوانند این کار را انجام میدهند و این موضوع باعث افزایش تدریجی شکاف بین نرخ آزاد با نرخ بورس ارز خواهد شد.
در صورت به وجود آمدن نرخ سومی در بورس، نتیجه آن فرار نرخ آزاد از نرخ بورس خواهد بود که مدیریت کردن آن خود مشکل جدیدی به مشکلات ارزی بانک مرکزی اضافه خواهد کرد.
تورم ، شاخص های اقتصادی کشور و همه تصمیم گیری های فعالان و شهروند اصولا به نرخ بورس توجهی نخواهد کرد و نرخ بازار آزاد را مد نظر قرار می دهد. لذا مشکلات اقتصادی کشور که ریشه در مساله ارز دارند، در درازمدت و میان مدت با بازار بورس ارز قابل حل نیستند.
همچنین در صورت تشکیل بورس ارز ، نقل و انتقالات ارزی شناسنامه دار شده و تحریم کنندگان ما مسیر این نقل و انتقالات را شناسایی کرده و درواقع به اطلاعات مربوط به صرافان کشور و حساب های بانکی ما در خارج از کشور راحت تر دسترسی پیدا کرده و آنها را بلوکه خواهند کرد.
هزینه صادرکننده و وارد کننده فقط نرخ ارز نیست بلکه هزینه زمانی این پول نیز برای آنها مهم است. در سیستم بورس ارز در خوشبینانه ترین حالت، یک هفته طول خواهد کشید تا صادرکننده به پول خود دسترسی پیدا کند و در شرایطی که بنگاهها مشکل نقدینگی دارند این هزینه زمانی قابل قبول نیست و صادرکنندگان از آن استقبال نمی کنند.
در این بین سوالی به این شکل مطرح است که آیا فروش ارز در بورس ارز برای صادرکنندگان مثل موضوع پیمان سپاری اجباری خواهد بود یا خیر و اگر این کار اجباری شود، صادرکننده با چالش های زمان پیمان سپاری ارزی مواجه خواهد شد.
در چهار سال گذشته به دلایل مختلف نرخ های صادراتی مندرج در اظهارنامه های گمرکی افزایش داده شده است و امروز کالای صادراتی ما از نرخی که در اظهارنامه گمرکی قید می شود عموما پایین تر است و اگر قرار باشد که مبنای جابجایی یا معامله ارز، همان نرخ های اظهارنامه باشد صادرکنندگان ما با چالش های جدی مواجه شده و شاید به دادگاه احضار شوند که مابه التفاوت نرخ ارز صادراتی و نرخی که در اظهارنامه قید شده را خروج غیرقانونی ارز از کشور انجام داده اند.
همچنین این سوال مطرح است که آیا دولت یا وزارت اقتصاد و دارایی می خواهد جابجایی ارز را ضمانت کند ؟ چه ضمانتی وجود دارد که صراف هایی که در این سیستم کار می کنند ورشکسته نشوند یا مشکلات دیگری به وجود نیاید؟ و یا مشابه همان اتفاقی که سال گذشته برای دو صراف بزرگ و باسابقه در امارات افتاد و باعث شد چندین نفر در بازار تهران سکته قلبی کنند پیش نیاید؟!
قرار نیست در فاز اول بورس ارز راهاندازی شود بلکه گام نخست برای تشکیل این بازار معامله گواهی ارزی در بورس اوراق بهادار تهران است، اوراقی که در گامهای بعدی یکی از ابزارهای قابل معامله در بورس ارز خواهد شد
راهکار دور زدن تحریم و مدیریت تجارت خارجی ما در شرایط فعلی، چابک تر کردن بازار است. صادرکنندگان در یک جریان اتفاقی ارز خود را به وارد کنندگان یا متقاضیان می فروشند که باید با کمک اتاق های بازرگانی و دولت وارد شبکه های سازمان یافته تجارت بین المللی شوند.
ترجیح ما به عنوان صادرکننده این است که ارز را به واردکننده ای که مایحتاج کشور را وارد می کند در سیستمی که خود با اختیار و طیب خاطر انتخاب کرده است، بفروشیم نه با اجبار و پیمان سپاری.
بر اساس همین توضیحات است که بخش خصوصی انتقاداتی را به اجرای بورس ارز وارد می داند. اسدالله عسگراولادی از دلایل مخالفت بخش خصوصی با بورس ارز گفت و هشدار داد: ایجاد بورس ارز رانت جدیدی برای فساد ایجاد میکند.
تا زمانی که مسئله نقل و انتقال ارز به کشور مشکل، سیستم بانکی شفاف تر نشده است و راهی برای انتقال ارز پیدا نکردهایم، تشکیل بورس ارز مضر است.
وی افزود: این بورس باعث میشود تا تمام ارزی که وجود دارد به دست معاندین و دشمنان بیفتد، چرا که دشمنان در حال حاضر به دنبال بستن راههای نقل و انتقال ارز به کشور هستند.
عسگراولادی به عنوان دلیل سوم برای مخالفت با بورس ارز گفت: باتوجه به معرفی که از بورس ارز شکل گرفته است، به نظر میرسد بیشتر معاملات دراین بورس به شکل دولتی باشد.
وی افزود: در حال حاضر ارز 1226 تومانی به واردکنندهها نمیدهند و به برخی موسسات خاص داده میشود که این موسسات با دریافت ارز 1226 تومانی این ارز را در بورس عرضه میکنند.
عسگراولادی گفت: در این بورس هیچ جایی برای مسافرین ، بیماران، دانشجویان و ارز قاچاق دیده نشده است. وی یکی دیگر از دلایل مخالفت تشکیل بورس ارز را شناسایی کانالهای ورود ارز به داخل کشور اعلام کرد و گفت: در حال حاضر اعتمادی که بین صراف و تاجر وجود دارد باعث نقل و انتقال ارز میشود، اما با راهاندازی بورس ارز مشخص نیست آیا این ارز در بورس به ریال تبدیل شده و به دست تاجر میرسد یا خیر.
عسگراولادی یکی دیگر از دلایل مخالفت خود را بدین صورت اعلام کرد که در حال حاضر صادرکنندگان ظرف دو ساعت ارز خود را میفروشند اما اگر بورس ارز راهاندازی شود 15 روز طول میکشد تا بروکراسی حاکم بر بورس، ارز مورد نظر را به صادرکننده به صورت ریال پرداخت کند.
وی افزود: ایجاد بورس ارز رانت جدید و کانال جدید برای فساد ایجاد میکند و ممکن است صادرکنندگان از صادرات صرفنظر کنند تا دولت بفهمد اشتباه میکند.
قطعا اینکه برای بورس ارز نکات منفی ای ذکر می شود به معنای رد کلی اجرای چنین طرحی نیست.اگر با پرهیز از شتاب زدگی و با توجه به نظرات کارشناسان این بازار مهم سرمایه شروع به کار کند، چه بسا که بسیاری از مشکلات را با جمع آوری نقدینگی از بازار و وراد کردن آن به یک جریان پرسود بر طرف شود. شاید در این حوزه هم حلقه مفقوده همان مدیریت و سیاست گذاری درست باشد. همان طور که ذکر شد ایجاد شفافیت در نقل و انتقال ارز و رفع رانت از این بازار می تواد در عدم ایجاد فساد راهگشا باشد و برای این منظور باید دست دلالان از بازار ارز برچیده گردد.
فرآوری: ریحانه حمیدی فر بخش اقتصاد تبیان
منابع : فارس/خبرآنلاین/شبکه ایران