تبیان، دستیار زندگی
اسلام قوانینى درباره مسائل اقتصادى و جزائى و نظامى و قضائى دارد كه نه اجازه مى‏دهد آن احكام تعطیل شود و نه اختیار اجراى آن را به دست افراد جاهل به احكام مى‏سپارد، بلكه اجراى آن را تنها به دست فقهاى عادل و اسلام شناسان با تقوى سپرده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ولایت فقیه تداوم خط امامت‏

آیا جامعه اسلامی در زمان غیبت نیاز به حاکم و حکومت ندارد؟

ولایت فقیه


امام زمان علیه السلام با خط مبارك خود پیامى براى یكى از نوّاب خود نوشتند كه در آن سفارش شده بود:

«امّا الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الى رواة حدیثنا فانّهم حجّتى علیكم و انا حجّة اللّه»  در حوادث جامعه و پیش آمدها، به علما و دانشمندانى كه علوم ما را نقل مى‏كنند مراجعه كنید كه من آنها را به عنوان حجّت در میان شما قرار دادم و خودم حجت خدا هستم. (وسائل‏الشیعه، ج 27، ص 140)


علّت غیبت امام دوازدهم، عدم آمادگى مردم براى پذیرش رهبرى امام است. خداوند آن حضرت را براى زمان مناسب ذخیره فرموده است، تا زمانى كه رشد و فرهنگ مردم به جایى برسد كه بتوانند نور امامت را درك و از آن بهره‏گیرى نمایند.از سوى دیگر در زمان غیبت حضرت مهدى علیه السلام ما را به حال خود رها نكرده‏اند، بلكه ما را به پیروى از فقها و اسلام شناسان عادل و با تقوا كه نوّاب عام آن حضرت هستند، سفارش كرده‏اند.

بنابراین بر ما لازم است كه در حوادث و مشكلات گوش به فرمان حكم خدا كه از طریق فقیه جامع الشرایط عادل به ما ابلاغ مى‏شود، باشیم.

ولایت فقیه و نقش آن‏

نقش ولایت فقیه همان نقش امامت و تدوام خط انبیاست.

اسلام قوانینى درباره مسائل اقتصادى و جزائى و نظامى و قضائى دارد كه نه اجازه مى‏دهد آن احكام تعطیل شود و نه اختیار اجراى آن را به دست افراد جاهل به احكام مى‏سپارد، بلكه اجراى آن را تنها به دست فقهاى عادل و اسلام شناسان با تقوى سپرده تا در تمام حوادث طبق قانون خدا حكم كنند و اطاعت از آن فقها را همچون اطاعت از امام معصوم و رسول گرامى واجب دانسته است.

اسلام قوانینى درباره مسائل اقتصادى و جزائى و نظامى و قضائى دارد كه نه اجازه مى‏دهد آن احكام تعطیل شود و نه اختیار اجراى آن را به دست افراد جاهل به احكام مى‏سپارد، بلكه اجراى آن را تنها به دست فقهاى عادل و اسلام شناسان با تقوى سپرده

آیا مسلمانان نیاز به حكومت و نظام ندارند؟ آیا جامعه و كشور اسلامى نباید حفظ شود؟ آیا حفظ مرزها لازم نیست؟ آیا قوانین در كشور اسلامى نباید اجرا شود؟ آیا حقّ مظلوم نباید از ظالم گرفته شود و ظالم به مجازات برسد؟ آیا صداى اسلام نباید به همه دنیا برسد؟ آیا تلاش انبیا و امامان تنها براى زمان خود آنان بود یا براى همه زمان‏ها و مكان‏ها؟

اگر جواب مثبت است و اسلام نیاز به نظام و حكومت و جامعه و قانون دارد و حفظ حقوق و مرزها مطرح است، باید در زمان غیبت نیز حكومت اسلامى باشد. زیرا بدون یك تشكیلات حساب شده و دقیق به خصوص در زمان ما كه تمام مخالفان اسلام داراى تشكیلاتى بس بزرگ و دقیق هستند، هرگز نمى‏توانیم از قانون و مكتب و مرز و جان و مال و آبروى خود دفاع كنیم و اگر حكومت لازم است، حاكم هم لازم است. زیرا حكومت بدون حاكم محال است.

اكنون كه اسلام براى اجراى قوانین خود هم نیاز به حكومت دارد و هم حاكم، باید ببینیم حاكم چه شرایطى باید داشته باشد. آیا لازم است حكم خدا را عمیقاً بداند یا نه؟ آیا عدالت داشته باشد یا نه؟ آیا آشنا و آگاه به مسائل و حوادث باشد یا نه؟ اگر پاسخ مثبت است و به حاكمِ اسلام شناس با تقوا و سیاستمدار نیاز است، این همان است كه ما آن را ولایت فقیه مى‏نامیم.

امام رضا علیه السلام مى‏فرمایند:هیچ ملّت و امّتى بدون رهبر نیست و قوام جامعه وابسته به وجود رهبر است، تا به فرمان او هم بیت المال جمع و تقسیم شود و هم با دشمنان خدا به نبرد برخیزند و هم مردم را تشكّل داده و از تفرقه و تشتّت حفظ كند. اگر جامعه چنین رهبرى نداشته باشد، از هم مى‏پاشد و قوانین خدا و دستورات رسول‏اللّه و احكام الهى تغییر مى‏كند

كسانى كه ولایت فقیه را قبول ندارند باید یكى از نظریه‏هاى زیر را بپذیرند:

1- اسلام تنها نماز و روزه و یك سرى عبادات فردى و اخلاقیات است و در مسائل مهم اجتماعى، حقوقى، قضائى، سیاسى و اقتصادى دخالتى ندارد.

2- اسلام تنها براى زمان رسول‏اللّه بوده است و بعد از آن دیگر جاى قوانین مهم اجتماعى تنها در لابلاى كتاب‏هاست.

3- اسلام داراى قوانین حكومتى و اجتماعى مى‏باشد و شرایطى براى مجریان آن قرار نداده و هركس گرچه جاهل و فاسق باشد مى‏تواند زمام امور را به دست بگیرد.

آیا جامعه اسلامى در زمان غیبت حضرت مهدى علیه السلام نیاز به حاكم و حكومت‏ ندارد؟! (كتاب البیع امام خمینى قدس سره، ص 462، به نقل از وافى، ج 1، ص 62)

البته بر اساس روایات نیز اسلام بار حكومت را به دوش فقیه عادل گذارده كه در اینجا به یک مورد از آن اشاره می کنیم:

*امام رضا علیه السلام مى‏فرمایند:هیچ ملّت و امّتى بدون رهبر نیست و قوام جامعه وابسته به وجود رهبر است، تا به فرمان او هم بیت المال جمع و تقسیم شود و هم با دشمنان خدا به نبرد برخیزند و هم مردم را تشكّل داده و از تفرقه و تشتّت حفظ كند. اگر جامعه چنین رهبرى نداشته باشد، از هم مى‏پاشد و قوانین خدا و دستورات رسول‏اللّه و احكام الهى تغییر مى‏كند. (بحارالانوار، ج 6، ص 60)

مشاهده مى‏کنیم كه مسئله رهبرى و حكومت در بیان امام رضا علیه السلام به عنوان مهم‏ترین مسئله زندگى مطرح شده و ناگفته پیداست كه گرفتن مالیات به نفع محرومان و تقسیم عادلانه آن و نبرد با مخالفان و تشكل افراد جامعه چیزى نیست كه تنها مربوط به زمان حضور امامان معصوم باشد و در زمان غیبت جامعه را به حال خود رها و حكومت و حاكمى براى مسائل فوق لازم نباشد.

                                                                                                                                               فرآوری: اسفندیاری

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منابع:

1-      اصول عقائد ـ محسن قرائتی

2-      وسائل‏الشیعه، ج 27

3-      بحارالانوار، ج 6

4-      كتاب البیع امام خمینى قدس سره، ص 62

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.