تبیان، دستیار زندگی
در این مقاله قصد داریم با در نظر گرفتن موقعیت اجتماعی و خانوادگی زنان در داخل و خارج از خانه ، به سراغ نقش پدر و تاثیر وی در شکل گیری شخصیت کودک و انسجام خانواده برویم ؛ و از زاویه ای دیگر آنرا مورد بررسی قرار دهیم .
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیش به سوی خانواده مشارکتی


در این مقاله قصد داریم با در نظر گرفتن موقعیت اجتماعی و خانوادگی زنان در داخل و خارج از خانه ، به سراغ نقش پدر و تاثیر وی در شکل گیری شخصیت کودک و انسجام خانواده برویم ؛ و از زاویه ای دیگر آنرا مورد بررسی قرار دهیم .

مادر و کودک

مشکلات مادران اجتماعی

سپردن وظیفه مادری و ندیده گرفتن امتیازات اجتماعی زنان و مادران ، هم برای خودشان و هم برای جامعه مضر است . در سال 1986 تحقیقی در مورد وضعیت سلامتی جسمانی زنان و ارتباط آن با فعالیتهای اجتماعی آنها در مرحله فعال مادری صورت گرفت . این تحقیق شامل زنانی بود که در سال 1956 ، یعنی در مرحله فعال مادری خود مورد بررسی قرار گرفته بودند و در سال 1986 بار دیگر همین زنان از لحاظ وضع سلامتی در سنین بالا مورد بررسی قرار گرفتند .

نتایج تحقیق مشخص کرد ، مادرانی که در دوران فعال مادری علاوه بر نقش مادری ، دارای سرگرمیها و فعالیتهای اجتماعی نیز بودند ( تعدد نقشها ) در سنین بالا ، از لحاظ سلامت جسمانی در شرایط بهتری از زنانی قرار داشتند که تنها به دو نقش مادری – همسری اکتفا کرده بودند .

اینجا بر این نکته تاکید می شود که "مادری " اثر مهمی در سرنوشت زنها ، جامعه و نسل آینده دارد به همین سبب با توجه به نتایج تحقیق بالا ، جامعه باید امکاناتی برای زنان فراهم آورد که هم مادری سالم باشند و هم نقش شغلی و اجتماعی خود را به خوبی انجام دهند ، تا عمر مفید زندگی این گروه از جامعه ، که حداکثر 20 سال از زندگی آنهاست ، به آنها امکان دهد هم مادرباشند و هم در صورت لزوم شاغل باشند و هم بتوانند در سایر فعالیتهای اجتماعی شرکت موثر داشته باشند .

در این زمینه طبیعتا باید اقدامات قانونی مانند افزایش مرخصی های زایمان و غیره انجام پذیرد . فعلا مرخصی زایمان در ایران شش ماه است و بسیاری از زنها چون امکانات رسیدگی به نوزاد را ندارند و می خواهند مادری نمونه و موثر باشند ،  از کار دست می کشند . در اکثر کشورها مرخصی یکسال است و در برخی از موارد تا سه سال نیز مادر می تواند با حفظ سمت شغلی خود ، در کنار فرزند خود بماند و او را سرشار از عاطفه ی مادری نماید  .یعنی جامعه او را در تربیت و رسیدگی به کودک همراهی می کند و در عین حال به او اجازه ی اشتغال به کار هم می دهد .

در بسیاری از کشورها هم اکنون زنان و حتی مردان (پدران ) هنگام بیماری کودکشان ، حق استفاده از مرخصی ( استحقاقی ) دارند که به معنای همراهی جامعه با خانواده ای است که فرزند بیمار دارد و مادر یا پدر باید نزد کودک بیمار باشد .

مجموعه ای از اینگونه تسهیلات و قوانین ، نشان دهنده انجام وظیفه دولت و جامعه نسبت به مادران شاغل است . "کار نیمه وقت" و "دورکاری" ، یکی از اقدامات مثبتی است که در ایران صورت گرفته ، اما مشکلاتی دارد که باید رفع شود

حال به سراغ نقش پدر در خانواده می رویم :

جامعه بی پدر

تاکید جامعه بر نقش مادری و فراموش کردن نقش پدری به قدری است که در جامعه شناسی مبحث « جامعه بی پدر » به وجود آمده است . در حالیکه باید دانست کودک در کنار خود به فردی محبوب و صمیمی نیاز دارد که این فرد الزاما و همیشه مادر نیست . پدر نیز وظایفی را به عهده دارد . در جوامعی که آشکار یا پنهان نقش نان آوری مرد به عنوان مهمترین نقش او مطرح می شود ، نقش پدری فراموش می شود .

نقش پدر، تنها در سالهای نوجوانی و جوانی فرزندان ، به صورت عامل هدایتگر پذیرفته شده است . در حالیکه کودک از همان نوزادی به الگوی پدر ، رابطه با او در نظافت و تغذیه ، حمام کردن ، درآغوش گرفتن ، صحبت کردن نیازمند است .تاکید بر نقش پدر به معنای آزادی زن از وظایفش نیست بلکه برای ایجاد رابطه ای میان پدر و کودک است که اگر در همان کودکی ایجاد نشود ، در دوره نوجوانی و جوانی چندان موفق نیست .

رهایی پدر از مسئوولیت کار خانه و رسیدگی به فرزندان ، نگرشی است که در تمام کشورها وجود دارد . مردها به عنوان پدر نه تنها نقش و مسئوولیت برجسته ای نسبت به نوزاد و کودک ندارد ، بلکه در انجام فعالیتهای خانه نیز به همسر خود کمکی نمی کند . به طور معمول کمک آنها به دنبال درخواست مستقیم یا هنگام مشغله ی زیاد همسر است .

پدر و کودک

اگر در جامعه نگرش مرد نان آور ، زن کدبانو رواج داشته باشد ، و مردها حیطه وظایف خود را در خارج از خانه و مسئوولیت خانواده را تنها بر دوش همسران خود بگذارند ، نمی توان از وجود یک خانواده هسته ای با ویژگی صمیمیت ، محبت، همکاری و مشارکت ، در آن نام برد . زیرا این نگرش ، خود مانعی در جهت رشد نقش پدر و همچنین مسئوول دانستن مرد در برابر وظایف خانگی است .

نتیجه این پدیده برقرار ماندن اقتدار مرد در خانه است . روان شناسان در بررسیهای خود راجع به خانواده، بدین نتیجه رسیدند که مردها ، به سبب عدم شرکت در امور خانه ،چه زن خانه دار باشد چه شاغل ، قادرند موقعیت اقتداری خود را در خانواده حفظ کنند .

به همین سبب ، زمان کار مصرف شده برای انجام کار منزل را به خوبی می توان به عنوان مقیاس روابط قدرتی در خانواده در نظر گرفت.  بنابراین اگر هدف ، رسیدن به خانواده مشارکتی است ، این نگرش عمومی را باید.

تقویت کرد که "پدری " نیز مانند " مادری" در زندگی کودک اهمیت دارد . علاوه براین باید مردها به مشارکت در امور خانواده ، برعهده گرفتن وظایف و مسئوولیتهای خانگی ترغیب شوند .

تغییر نقش مردان در خانواده

هر چند که در دوران گذشته مردها در خانواده صاحب اقتدار بودند ، اما اقتدار آنها همواره در طول تاریخ دگرگون شده است .

قوانین خانواده ، ازدواج و طلاق و همچنین قوانین مدنی بسیاری از کشورها نیز با دادن حقوقی بیشتر به زنان و کودکان و و همچنین محدودیت حقوق مردان از قدرت مرد کاستند .حتی در قوانین خانواده بعضی از کشورها الزام نان آوری و مسئوولیت خانواده تنها برای مرد نیست ؛ زن و شوهر هر دو موظف به انجام این وظیفه هستند .

بتدریج و به آهستگی نگرشهای جدید در مورد نقش مرد و نقش پدر در جامعه بوجود می آید . پدر دیگر تنها از لحاظ عقلی و منطقی با فرزندان ارتباط ندارد ، بلکه ارتباط او مانند مادر ، ابعاد احساسی و عاطفی شدید دارد . در چنین رابطه ای طبیعتاَ اقتدار معنا و مفهوم خود را از دست می دهد .

سرور حاجی سعید

بخش خانواده ایرانی تبیان


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.