تبیان، دستیار زندگی
ن«شیطان » را می‌توان، عبارت از همه آن نیروها و موجوداتی دانست که انسان را به گناه کردن وامی‌دارند و یا به طور کلی به نحوی از انحاء در انسان، ایجاد بیماری و مرض می‌نمایند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

میخوای بدونی نماز با شیطان چه کار میکند؟


«شیطان » را می‌توان، عبارت از همه آن نیروها و موجوداتی دانست که انسان را به گناه کردن وامی‌دارند و یا به طور کلی به نحوی از انحاء در انسان، ایجاد بیماری و مرض می‌نمایند.


نماز(برنامه صبحگاه)

میخوای بدونی نماز با شیطان چه کار میکند؟

حضرت علی(علیه‌السلام) فرمودند: «نماز، کوبنده شیطان است» (1)

در سپیده دم حیات، هنگامی‌که خدا، انسان را آفرید و از روح الهی خویش، در وجود او دمید، مقرر فرمود تا همگی فرشتگان مقرب درگاهش، آدم ابوالبشر (علیه‌السلام) را سجده کنند.

در این میان «ابلیس» انسان را فاقد لیاقت برای مسجودفرشتگان بودن یافت و از فرمان الهی سر بتافت و به واسطه این تمرد از درگاه الهی رانده شد.

اما شیطان با این که در بسیاری از موارد مترادف با «ابلیس » معرفی شده است، از نظر قرآن و روایات (و با آنچه که خواهیم گفت از دیدگاه علمی) با «ابلیس» به کلی متفاوت است.

بدین معنی که «شیطان » را می‌توان، عبارت از همه آن نیروها و موجوداتی دانست که انسان را به گناه کردن وامی‌دارند و یا به طور کلی به نحوی از انحاء در انسان، ایجاد بیماری و مرض می‌نمایند.

در این مورد حتی بسیاری از روایات اسلامی را می‌توان یافت که در آن‌ها از میکروب‌های بیماری زای انسان نیز با عنوان «شیطان» نام برده شده است و حتی می‌توان ایجاد بیماری‌ها عفونی انسان را نیز به نوعی، ناشی از غلبه شیطان‌هایی به نام باکتری، انگل، قارچ، ویروس، و ... به حساب آورد. به این ترتیب، ابیات مشهور و زیبای زیر:

شیطان که رانده گشت بجز یک خطا نکرد                             خود را برای سجده آدم رضا نکرد

شیطان هزار مرتبه بهتر ز بی نماز                                       کو سجده را بر آدم و این بر خدا نکرد

نمازگزار واقعی، هرگز دروغ نمی‌گوید، هرگز حسادت نمی‌ورزد، هرگز بخل نمی‌کند، هرگز دشنام نمی‌دهد و خلاصه به همین ترتیب از همه حالت‌های نامطلوب روانی و روحی، که شیاطین درونی در صدد اند او را بدان گرفتار نمایند (یعنی همان امراض قلب)، خلاصی پیدا می‌کند، چرا که “ نماز ”‌‌ کوبنده شیطان است

علیرغم آن که حاوی مفاهیم عمیق در جهت توجه دادن، به خطر بزرگ بی نمازی است، از لحاظ به کار بردن کلمه «شیطان» شاید اندکی اشکال داشته باشد، چرا که آن موجودی که در مقابل آدم (علیه‌السلام) حاضر به سجده نشد، «ابلیس » و یکی از فرشتگان الهی بود، اما شیطان‌ها موجودات بسیار متعددی هستند که نه تنها با وسوسه های شیطنت آمیز خود، باعث ایجادبیماری های روحی (گناهان) و بیماری‌های روانی (مثل وسواس) می‌شوند، بلکه بیماری‌های جسمی (مانند انواع بیماری‌های عفونی) را نیز ایجاد می‌کنند.

به هر تقدیر، شاید بتوان « شیاطین » را به عنوان لشکریان بسیار متعدد ابلیس تلقی نمود.

تمام بیماری‌های روانی انسان و حتی گناهانی که مرتکب می‌شود (بیماری‌های روحی) تماماً بر اثر ایجاد تغییر و تحولاتی است که در مواد شیمیایی موجود در دستگاه عصبی او به وقوع می‌پیوندد و بررسی کامل پیرامون این نظریه تحول شگرفی در تمامی عرصه های بشری، اعم از انسان شناسی و فلسفه و روانشناسی و جامعه شناسی و ... ایجاد خواهد کرد، چرا که با این دیدگاه به وسیله قرص و آمپول و با روش دو دو تا چهار تا می‌توان به سراغ مشکلات مزمنی که قرن‌ها بشر را آزرده‌اند رفت و مثلاً ریشه فساد و فحشاء و دروغ گویی و حسادت و ... را بدین طریق خشکاند!

اما همان طور که اشاره کردیم که علم بشر تا رسیدن بهروزی که قادر شود «تعادل ناقل‌های عصبی» را به بهترین شکل در وجودانسانها برقرار سازد، راه درازی در پیش دارد، اما آیین مقدس اسلام وبخصوص پیشوایان بزرگ مذهب تشیع، از قرن‌ها پیش، ضمن قرار دادن «عدل» در کنار اساسی‌ترین اعتقاد دینی خود یعنی «توحید» یک جنبه مهم عدل را برقراری تعادل در وجود انسان دانسته‌اند و برای برقرار نمودن این تعادل روش‌های گوناگونی پیشنهاد کرده‌اند که در صدر این روش‌ها «نماز» قرار دارد.

شیطان

در بحث تعادل ناقل‌های عصبی می‌توان با یافته های امروزی دانش بشر، از تعادل خارج شدن برخی ناقل‌های عصبی را (مثلاً با فزونی یافتن یک ماده شیمیایی نامطلوب) منجر به ایجاد اختلالات روانی و یا انحرافات در انسان دانست.

بدین معنا که مجموعه ای از «مواد شیمیایی نامطلوب» در دستگاه عصبی انسان حضور می‌یابند که او را به یک بیماری روانی مبتلا می‌سازند و یا او را به حسادت، دروغ گویی، بدبینی و ... وادارمی کنند.

حال با توضیحی که در آغاز پیرامون «شیطان» ارائه نمودیم می‌توانیم با تکیه بر قرآن و روایات معصومین (علیه‌السلام) این «موادشیمیایی بد و نامطلوب» را مصداق دیگری برای «شیطان بدانیم، که همان عامل تمام بیماری‌های جسمی و روانی و انحرافات و گناهان بشر است.»

بدین ترتیب علیرغم نقشی که برای «شیطان» در ایجاد بیماری‌ها در انسان ذکر کردیم، می‌توانیم پیرامون آن بخش از مفاهیم قرآنی که به «امراض قلب» اشاره کرده است، یا آن گروه از آیات شریفه الهی که به بحث پیرامون تأثیرات شیطان بر انسان پرداخته است، به درک بهتری با مدد توجهات علمی برسیم و بفهمیم که شیطان از چه راهی ممکن است در درون انسان بیماری روانی یا روحی (مرض) ایجاد کند.

علم بشر تا رسیدن بهروزی که قادر شود «تعادل ناقل‌های عصبی» را به بهترین شکل در وجودانسانها برقرار سازد، راه درازی در پیش دارد، اما آیین مقدس اسلام وبخصوص پیشوایان بزرگ مذهب تشیع، از قرن‌ها پیش، ضمن قرار دادن «عدل» در کنار اساسی‌ترین اعتقاد دینی خود یعنی «توحید» یک جنبه مهم عدل را برقراری تعادل در وجود انسان دانسته‌اند و برای برقرار نمودن این تعادل روش‌های گوناگونی پیشنهاد کرده‌اند که در صدر این روش‌ها «نماز» قرار دارد

در واقع با یافته های امروز علم بشر ما می‌توانیم نام آن ناقل‌های عصبی نامطلوب و بیماری‌زا را، زیر عنوان کلی «شیاطین» بشناسیم؛ و این همان اعتقاد به ظاهر ساده و از مد افتاده ایست که قرن‌ها، بشر بدان پایبند بوده است و حتی بیماری‌های روانی مثل اسکیزوفرنی را ناشی از تسخیر انسان به وسیله شیاطین و اجنه دانسته است.

اما بدیهی است که علم امروز بشر، هر روز که می‌گذرد این شیاطین، یعنی همان ناقل‌های عصبی نامطلوب و بسیار ریز را، از روش‌های دقیق و پیشرفته علمی، بهتر و بیشتر شناسایی می‌کند و به دام می‌اندازد و بر خلاف روش گذشتگان که با جن گیری یا به شلاق بستن بیماران روانی قصد بیرون راندن اجنه و شیاطین از وجود آن‌ها را داشتند، قصد دارد با روش کاملاً علمی، تیشه بر ریشه شیاطین دستگاه عصبی انسان بزند. هر چند که این رویا شاید در قرن‌های آینده به تحقق بپیوندد.

ولی در این میان راه دیگری نیز برای مقابله شدید با این شیاطین درون موجود است و آن "ایمان مذهبی"‌ و به خصوص نماز است. (2)

نمازگزار واقعی، هرگز دروغ نمی‌گوید، هرگز حسادت نمی‌ورزد، هرگز بخل نمی‌کند، هرگز دشنام نمی‌دهد و خلاصه به همین ترتیب از همه حالت‌های نامطلوب روانی و روحی، که شیاطین درونی در صدد اند او را بدان گرفتار نمایند(یعنی همان امراض قلب)، خلاصی پیدا می‌کند، چرا که "نماز"‌ کوبنده شیطان است و به قدرتمندانه‌ترین شکل ممکن با همه شیاطینی که قصد دارند انسان را دچار بیماری‌های جسمی، بیماری‌های روانی و یا گناهان و انحرافات(بیماری‌های روحی) نمایند، مقابله می‌کند.

پی‌نوشت‌ها:

1- الصلوه مدحره للشیطان، فهرست غررالحکم، صلاه

2- از برخی آیات قرآن و بسیاری از روایات چنین بر می‌آید، که «نماز» و «ایمان» را می‌توان به صورت دو کلمه مترادف و هم معنا، به جای یکدیگر به کار برد، به عبارت دیگر : «نماز عین ایمان و ایمان عین نماز است».

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع :

سایت حوزه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.