تبیان، دستیار زندگی
مقررات و قواعدی برای سخن گفتن و ترک سخن وجود دارد، به همین منوال باز هم قاعده ای برای نگاه کردن و چشم از مخاطب بر داشتن وجود دارد و نیز آداب و آیینی برای شروع و خاتمه یک گفتگو در نظر است... که بی آنها ارتباط در مسیر طبیعی خود قرار نمی گیرد و فراگرد به درس
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مریم سمیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ما در گروه به دنیا می آییم


"مقررات و قواعدی برای سخن گفتن و ترک سخن وجود دارد، به همین منوال باز هم قاعده ای برای نگاه کردن و چشم از مخاطب بر داشتن وجود دارد و نیز آداب و آیینی برای شروع و خاتمه یک گفتگو در نظر است..." که بی آنها ارتباط در مسیر طبیعی خود قرار نمی گیرد و فراگرد به درستی هدایت نمی شود.»

ارتباطات انسانی (جلد دوم)

ارتباطات انسانی (جلد دوم) / دکتر علی اکبر فرهنگی/ تهران: خدمات فرهنگی رسا، 1374./ چاپ هجدهم: 1390/ تیراژ: 2000/ 336 صفحه/ قیمت: 5500 تومان

«هرگز در هیچ جامعه دو انسان را نمی توان یافت که به دور از مقررات و انتظارات متداول در جامعه  خود، هر چند که روابط بین آنها قوی و مستحکم باشد، بتوانند به رابطه خود ادامه دهند و بدون دشواری در کنار خویش زیست کنند.» (1) به این ترتیب این گونه می توان نتیجه گیری کرد که از همان ابتدای خلقت انسان، قوانین و مقررات اجتماعی وجود داشته اند که افراد برای بهتر زیستن کنار یکدیگر از آنها پیروی می کردند. طبیعتا برای ارتباطات میان افراد نیز چارچوبی وضع شده است که توجه به آن ضروری است. جلد دوم کتاب ارتباطات انسانی که حاوی پنج بخش است، بیش از هرچیز بر این ضوابط تاکید دارد. «گوفمن در این باره چنین می نویسد؛ "مقررات و قواعدی برای سخن گفتن و ترک سخن وجود دارد، به همین منوال باز هم قاعده ای برای نگاه کردن چشم از مخاطب بر داشتن وجود دارد و نیز آداب و آیینی برای شروع و خاتمه یک گفتگو در نظر است..." که بی آنها ارتباط در مسیر طبیعی خود قرار نمی گیرد و فراگرد به درستی هدایت نمی شود.»(2)

انواع ارتباطات دو نفره و خودگشودگی یکی از مسائل مطرح شده است. میزان خودگشودگی در ارتباط میان دو فرد، طبیعتا در آینده ی آن ارتباط نقش زیادی دارد. این خودگشودگی زمانی رخ می دهد که دو طرف به این کار اقدام کنند. یک سویه بودن باعث شکست ارتباط می شود و فرد انجام دهنده خود را در پوسته ی دفاعی حبس می کند. در صورت ادامه یافتن یک ارتباط موضوع تعهد مطرح می شود. این دو طرف هستند که می بایست در قبال یکدیگر تعهداتی را پذیرا باشند. « برای بسیاری از انسان ها تعهد کامل به شخص دیگر برای همه ی عمر به عنوان زوج، بسیار سخت و گاه هراس انگیز است. هرچند عامل فرهنگ در این مورد نیز کاملا متفاوت عمل می کند و دختران ایرانی به مراتب نسبت به دختران آمریکایی، این تعهد را پذیرا تر هستند، اما پسران هر دو فرهنگ تقریبا نزدیک به یکدیگر می باشند. دختران ایرانی در پاسخ این سوال که "برای شما چقدر قابل تصور است که در زندگی آینده خود فقط به یک شوهر وفادار بمانید...؟" در طیف 5 درجه ای میان بسیار زیاد و خیلی کم تقریبا 70 درصد دختران ایرانی به بسیار زیاد و 18 درصد به  پاسخ زیاد علامت زده اند...برای پسران... در فرهنگ ایران رقم 27 درصد در این مورد به دست آمده است.»(3)

مفهوم ارتباط گریزی مبحثی بسیار جذاب است که در بخش چهار مورد بررسی قرار می گیرد. ترس از صحنه و برقراری ارتباط موضوع جدیدی نیست. ما خود به کرّات این دلهره و ترس را به علت شرایط مختلف درک کرده ایم. ارتباط گریزی به مقدار زیادی به فرهنگ مربوط است. این فرهنگ است که با آموزش های خود، رفتار فرد را در این حیطه شکل می دهد.

پس از بررسی ارتباط دو نفره، بحث ارتباط در گروه های کوچک مطرح می شود. با ورود به عصر فرانوگرایی مفهوم مشارکت و پیوستن به گروه مطرح می شود. در حقیقت برای این که هر فرد نقش خود را به خوبی ایفا کند ناگزیر گروه هایی باید شکل بگیرند. « در حقیقت ما هیچ گاه از گروه جدا نبوده و نمی توانیم باشیم. فقط باید آنها را درک کرده و رفتار مناسب با هنجارهای حاکم بر آنها را نشان دهیم. ما در گروه به دنیا می آییم، در گروه رشد می کنیم...، در آن زندگی می کنیم و در نهایت در آن می میریم. جدایی ما از گروه فقط با مرگ امکان پذیر است.»(4) در بخش دوم این کتاب عوامل مؤثر در کارآمد بودن یک گروه به خوبی بیان شده است.

در یک ارتباط، شکل گیری تعارض طبیعی است. تعارض یک کشمکش مشهود میان افراد است که به علت هدف های ناسازگار و مخالف شکل می گیرد و انواع متفاوت دارد. در صورت عادی همین کشمکش ممکن است باعث پویایی و به حرکت در آوردن گروه در جهت مورد نظر شود. اما اگر کنترل نشود، آثار مخربی بر روابط میان اعضا دارد. راهبردهای مدیریت تعارض برای مخاطب در کتاب به خوبی طبقه بندی شده است.

مفهوم ارتباط گریزی مبحثی بسیار جذاب است که در بخش چهارم بررسی شده است. ترس از صحنه و برقراری ارتباط موضوع جدیدی نیست. ما خود به کرّات این دلهره و ترس را به علت شرایط مختلف درک کرده ایم. ارتباط گریزی به مقدار زیادی به فرهنگ مربوط است. این فرهنگ است که با آموزش های خود، رفتار فرد را در این حیطه شکل می دهد. راه های درمان این معضل در این بخش بررسی شده است.

در بخش آخر این کتاب، نقش انواع هوش از جمله هوش های هیجانی، فرهنگی و عاطفی در ارتباطات مؤثر انسانی تحلیل و تبیین می شود. در برقراری یک ارتباط انسانی مؤثر، تأثیر هوش فرهنگی را نمی توان نادیده گرفت. به دست آوردن این هوش مستلزم کسب دانش از مراودات اجتماعی است. در اصل هوش فرهنگی در طی زمان و از طریق تعاملات فرهنگی شکل می گیرد.

پی نوشت:

(1): صفحه ی 34

(2): صفحه ی 35

(3): صفحه ی 16

(4): صفحهی 97

مریم سمیعی

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان