یکی دیگر از آداب مباحثه و گفتگو گوش فرا دان به سخن طرف مقابل و شنیدن دلایل وی می باشد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چطور مباحثه کنیم (4)

مباحثه
یکی دیگر از آداب مباحثه و گفتگو گوش فرا دان به سخن طرف مقابل و شنیدن دلایل وی می‌باشد.

در مقالات گذشته در باره جهات موثر در مباحثه صحبت کردیم. این بار پیرامون آداب مباحثه مطالبی خدمت شما کاربر گرامی ارائه می شود.

 

آداب مباحثه:

 

در کتاب آداب المتعلمین که خواجه نصیر طوسی برای آشنایی طلاب مبتدی با آداب طلبگی نگاشته است، مباحثه را لازم می‌شمرد:

 

ولابُدَ لطالب العلم من المطارحَة والمناظَرةِ. فینبغی أنْ یکونَ بالإنصافِ، والتأنّی، والتأملِ. فیحترز عن الشَغَبِ والغَضَبِ، فإنَ المناظرةَ والمذاکرةَ مشاوَرة، والمشاوَرةُ إنّما تکونُ لاستخراج الصوابِ، وذلک إنّما یحصل بالتأمل والإنْصافِ، ولا یحصل ذلک بالغَضَب، والشَغَبِ. وفائدة المطارحة والمُناظرة أقوى من فائدة مجرّد التکرار، لأنّ فیه تکرارا مع زیادةٍ. قیل: <مُطارحةُ ساعةٍ خیر من تکرار شَهرٍ>لکن إذا کانَ مَعَ مُنْصِفٍ، سلیم الطبْع. وإیّاک والمذاکرة مع مُتَعنتٍ، غیر مُسْتَقیمِ الطبع، فإنّ الطبیعةَ مُسْتَرِقَة والأخلاقَ متعدّیَة، والمجاورة مؤثرة.

 

و طالب علم لازم است که به گفت‌گو و مناظره بپردازد. این گفت‌وگو باید هم‌راه انصاف و آرامش و تفکر باشد. از فریاد وخشم باید دوری کرد؛ زیرا مناظره وگفت‌وگو هم‌اندیشی است و هم‌اندیشی برای دریافتن درستی است و رأی درست تنها با تفکر و انصاف  حاصل می‌شود و با خشم و خروش به چنگ نمی‌آید. (1)

 

مهم‌ترین آداب گفتگو عبارت‌اند از:

 

1- جستجوی حق:

 

اولین ادب گفتگوی این است که هدف هر یک از طرفین مباحثه رسیدن به نتیجه‌ی درست و منطقی گفتگو باشد نه گشودن عقده‌های که روزها و هفته‌ها آن را در دل نگاه داشته‌اند. بنابر این اگر یکی از دو طرف صحبت، یا هر دوی شان قبل از آغاز گفتگو خود را صد در صد بر حق و طرف مقابل را صد در صد بر باطل بدانند،‌ چنین گفتگویی هرگز نتیجه نمی‌دهد.

 

البته این در صورتی است که مباحثه روی موضوعات مسلم علمی، عقلی و دینی صورت نگیرد،‌ زیرا مباحثه روی مسلمات چیزی جز ضایع کردن وقت نیست، و کسی که با دلایل روشن، موضوعی علمی، عقلی و یا شرعی اتفاقی و اجماعی را مطرح می‌کند باید خود را بر حق و طرف مقابل خود را بر باطل بداند. و شخص که واقعاً حق‌به‌جانب است هیچ لزومی ندارد با کسی وارد مباحثه شود که حاضر نیست سخن او را بدون چون و چرا بپذیرد. اما در موضوعات اختلافی و قضایای متعلق به استنباطات و برداشت‌های آدمی، باید انسان پیش از شنیدن تمام دلایل طرف مقابل،‌ نظر خود را غیرقابل نقد تصور نكند.

 

ما در این باره گفته‌های ارزشمندی از علمای بزرگ امت به میراث برده‌ایم. چنان چه همه‌ی پیشوایان مذاهب شعار شان این بود كه:

 

«قولی صواب یحتمل الخطأ وقول غیری خطأ یحتمل الصواب»

(گفته‌ی من درست است، در حالی که احتمال خطا را دارد؛ و گفته‌ی طرف مقابلم خطا است اما احتمال دارد که درست باشد)

 

مسلماً اگر ما با این تصور با یگدیگر گفتگو کنیم، به احتمال زیاد نتیجه‌ی مطلوب را از مباحثه‌ی خود به دست می‌آوریم؛‌ اما اگر یکی از طرفین مباحثه و گفتگو، رأی و نظر خود را حق مطلق بداند و یا از قبل تصمیم گرفته باشد که به هیچ صورت سخن طرف مقابل را قبول نکند، و یا به دلیلی مانند،‌ بزرگی سن و یا مقام بالاتر و یا هم معلومات بشتر خود را در جایگاهی قرار دهد که باید طرف مقابل سخن او را و لو با ادب و منطق رد نکند، چنین مباحثه‌ای هرگز به نتیجه نمی‌رسد و اگر انسان عاقلی به چنین مباحثه‌ای فراخوانده شود باید به اهل آن سلام بگوید. (2)

 

2- گوش دادن به سخن و دلایل طرف مقابل:

    

یکی دیگر از آداب مباحثه و گفتگو گوش فرا دان به سخن طرف مقابل و شنیدن دلایل وی می‌باشد؛ چون اگر هدف از گفتگو رسیدن به یک نتیجه‌ی عملی و قابل پیمایش باشد، باید گفتگو به گونه‌ی صورت گیرد که هر یک از کسانی که می‌خواهند در نتیجه‌ی بحث تصمیمی بگیرند

 و یا دنبال كاری بروند، از یک طرف دلایل خود را بیان نموده باشند و از طرفی دلایل طرف مقابل را خوب شنیده و هضم نموده باشند، و در نتیجه‌ی تبادل آراء و نظرات به رأی و نظر درست که به هر دو طرف قابل قبول باشد

 

 و هر یک به درست بودن آن قناعت نموده باشد دست پیدا کنند؛ چون اگر مباحثه روی موضوعی باشد که در نتیجه‌ی آن هر دو طرف مکلف به انجام عملی مشخص باشند،‌ اما در وقت گفتگو یکی از طرفین به دلیل این که بزرگ‌تر است و یا معلومات بیشتر دارد به طرف مقابل خود اجازه‌ی حرف زدن را ندهد و یا حاضر نباشد دلایل وی را بشنود، مسلم است که از چنین گفتگویی اثری مثبت در میدان عمل به دست نمی‌آید.

 

«کسی در مجلس عطاء صحبت می‌کرد، فردی سخن او را قطع نمود، عطاء عصبانی شده گفت: این چه اخلاقی است، این طبیعت را از کجا آورده‌اید؟! سوگند به خدا احیاناً کسی سخنی می‌زند که من به حقیقت آن از وی داناترم، و چه بسا که آن سخن را از من شنیده باشد، اما من ساکت می‌شوم و چنان وانمود می‌کنم که گویا هیچ وقت این سخن را نشنیده‌ام«

 

3- اجتناب از سرزنش و توهین:

 

انسان موجودی است محترم، و هر فرد انسانی حق دارد که در جامعه‌ی انسانی محترمانه زنده گی کند؛ و بر همه‌ی انسان‌ها واجب است که احترام شخصیت انسانی دیگران را رعایت کنند؛

 

 از نظر فطری نیز هیچ انسان با شخصیتی نمی‌تواند سرزنش و توهین دیگران را تحمل نماید. بنابراین یکی از آداب گفتگوهای انسانی این است که طرفین احترام یکدیگر را زیر پا نکنند؛‌ چه اگر در مباحثه‌ای یکی از دو طرف به خود حق دهد که طرف دیگر را سرزش کند و یا وی را تحقیر نماید، در چنین فضایی مباحثه نتیجه نمی‌دهد.

 

رسول معظم اسلام صلی الله علیه وسلم در این زمینه بهترین الگو برای یک فرد مسلمان می‌باشند، پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم وقتی با کسی صحبت می‌کردند –ولو آن کس کافر و مشرک می‌بود و در تعریف و توصیف خرافات خود سخن می‌گفت- رسول الله صلی الله علیه وسلم با احترام و تا زمانی که خود آن شخص ساکت می‌شد

 

به گفته‌های وی گوش می‌دادند و هر وقت وی سخنش را خاتمه می‌داد،‌ از او اجازه خواسته با کلمات جامع،‌ کوتاه و مستدل قسمتی از سخنش را که معقول و صواب بود می‌پذیرفتند و تأیید می‌کردند و بخش‌های که اشتباه و خطا بود با دلیل و در آرامش کامل رد می‌کردند.


منابع:

 1 . پایگاه روات حدیث

2  . برگرفته از پایگاه اصلاح آنلاین – مقاله امین الله معتصم

تهیه و تولید: محمد حسین امین گروه حوزه علمیه تبیان