تبیان، دستیار زندگی
خانواده یکی از نهادهای اصلی جامعه و رکن اساسی آن است.«فیلسوفان و محققان اجتماعی معتقدند که جامعه متشکل از خانواده هاست و مختصات جامعه مورد نظر از طریق روشن شدن روابط خانوادگی موجود در آن توصیف می شود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جوانی ، روی خط قرمز


خانواده یکی از نهادهای اصلی جامعه و رکن اساسی آن است.«فیلسوفان و محققان اجتماعی معتقدند که جامعه متشکل از خانواده هاست و مختصات جامعه مورد نظر از طریق روشن شدن روابط خانوادگی موجود در آن توصیف می شود»

جوانی روی خط قرمز

یک کودک پس از تولد،هنجارها و ارزشهایی را از خانواده می آموزد و بوسیله خانواده جریان فرهنگ پذیری و اجتماعی شدن و جامعه پذیری را می پیماید.در واقع خانواده در تربیت کودک و شخصیت و ویژگیهای اخلاقی او نقش اساسی و مهم ایفا می کند.متاسفانه در جامعه کنونی ما میزان تخلفات،ناهنجاریها و انحرافات اجتماعی بخصوص در جوانان به طرز نامطلوب و قابل توجهی در حال افزایش است. مهم تر آنکه در این زمینه کمتر نقش خانواده ها مورد توجه قرار می گیرد.

«فشارهای درونی،از هم پاشیدگی خانواده و سرخوردگی درحساس ترین دوران سنی یعنی نوجوانی و بلوغ باعث انحراف جوان می شود. در واقع آنان قربانی امیال و خواسته های پدر و مادر شده اند.خلا عاطفی و نابسامان بودن وضع زندگی از نتایج بی توجهی پدر و مادر به وضعیت فرزندان و کشیده شدن نوجوانان به بزهکاری به شمار می رود.»

بی توجهی و ارتباط صحیح نداشتن اولیا با فرزندان،وجود ناپدری یا نا مادری،طلاق و زندانی بودن یک یاهر دوی والدین و توجه نکردن عاطفی از دیگر عوامل اساسی انحراف جوانان هستند.»

یک خانواده با ثبات آرام و صمیمی می تواند مکان امن و راحت و مطمئنی برای جوان باشد و او را برای مقابله با مشکلات و مسائل موجود جامعه آماده می کند. اولین شرط برای حفظ محیط امن و آرام خانواده ،وجود عشق و علاقه بین والدین است. مطالعات نشان می دهد که کودکان، علاقه به یکدیگر و سپس به افراد جامعه را از پدر و مادر می آموزند. همچنین اضطراب،ترس، استرس و فشارهای روانی و دیگر معضلات روانی را که باعث به وجود آمدن انحرافات و جرائم می شود نیز از خانواده به فرزند انتقال می یابد.«مسائل موجود در خانواده و نحوه پرورش والدین از نظر ایجاد رفتارهایی مثل کمرویی،خجالت، ترس،تسلیم و اطاعت یا حالات مشابه آن که ریشه بسیاری از انحرافات رفتاری است نقش غیر قابل انکاری دارد.»

تفریحات خانوادگی،تبغیض و مراقبتهای والدین و نحوه برخورد عاطفی با فرزند نیز بسیار حائز اهمیت است.حتی مراقبتها و سختگیریهای بی مورد و بیش از حد اثر معکوس و نادرست دارد.«مطالعاتی که درباره علل بزهکاری جوانان انجام شده ثابت می کند که عدم توجه خانوادگی و نارساییهای پرورش آن در این مورد از اساسی ترین علل است.»

 تا بدینجا نقش خانواده را در فراهم سازی زمینه های سلامت روحی و روانی جوان بررسی نمودیم . اما پس از آن می خواهیم اسباب انحراف و گمراهی جوانان را مورد بررسی قرار دهیم

1-  اوقات فراغت (بیکاری): زهر کشنده‌ای است که فکر و عقل و نیروی جسمانی را نابود می‌کند و علاج این معضل این است که جوانان در تلاش کاری باشند، مطالعه، نوشتن، تجارت و هر کاری که مناسب با شخصیت آنها باشد و اوقات فراغت آنها را پر کند.

2-  استفاده نکردن از تجربه‌ی بزرگان: علاج این مشکل پر کردن خلاء و فرجه مابین قشر جوان و مردان سالخورده است، وهمه باور کنند که پیران و جوانان پیکره‌ی یک اجتماع هستند اگر عضوی از آن فاسد شود به همه اعضاء سرایت می‌کند.

3-  ارتباط با گروه منحرفین و دوستی با آنها: علاج این است که که جوانان افرادی را برای دوستی انتخاب کنند که متدین و صالح و عاقل باشند.

4-  خواندن کتاب‌ها و مجلات فاسد: که جوان را نسبت به دین و عقیده‌اش دچار تردید و شک می‌کند و علاج آن این است که از خواندن چنین کتابهایی پرهیز کند و به مطالعه کتابهای دینی روی آورد.

5-  بدگمانی به دین اسلام: جوانان چنین فکر می‌کنند که اسلام مانع آزادی بوده، و به تهجر و عقب‌گرایی دعوت می‌دهد و مانع بین اجتماع و پیشرفت است این طرز فکر نتیجه‌ی عدم آگاهی و جهالت نسبت به دین اسلام است.

امام علی علیه السلام می فرماید: علاقه به فساد و زمینه شرارت در وجود آدمی نهفته است. اگر انسان به کمک عقل بر آن زمینه غالب شد فرصت رشد نمی یابد و اگر نتوانست غلبه کند آنها خود را نشان می دهند و غرایز انسانی رشد می یابند

6- استفاده بجا و مناسب از راهنمایی به نام عقل:خواهش های فراوان جوانان باید تعدیل گردند، ولی برقراری موازنه بین آنها کار ساده ای نیست؛ بلکه نیاز به حمایت راهنمایی و ارشاد دارد. خداوند جهت ارشاد انسان، دو چراغ هادی برافروخته است که یکی درونی و دیگری بیرونی می باشد. چراغ درونی که در روایات از آن به حجت باطنی تعبیر شده عقل است، و حجت ظاهری و برونی، انبیا علیهم السلام و اوصیا و علما هستند. انسان باید با بهره گیری از راهنمایی این دو چراغ فروزان، راه خود را بیابد و در صراط مستقیم قدم گذارد. در مورد عقل سخن گفتیم و بدین سبب، در این جا به اشاره ای گذرا اکتفا می کنیم. نخست، احادیثی که در درس های پیش خواندیم را مرور می کنیم.

امام علی علیه السلام می فرماید:  علاقه به فساد و زمینه شرارت در وجود آدمی نهفته است. اگر انسان به کمک عقل بر آن زمینه غالب شد فرصت رشد نمی یابد و اگر نتوانست غلبه کند آنها خود را نشان می دهند و غرایز انسانی رشد می یابند (1)، و جای تامل دارد که گناهان و شهوت ها نور این چراغ را کم فروغ کند.

کدام دوست بهتر از عقل می تواند خیرخواه انسان باشد؟ عقل، دوستی است که هرگز توقع ندارد، منت نمی گذارد، چشم داشتی ندارد، دوست کیسه و جیب نیست، دوست موقتیی و گذرا نیست، دوست دغل باز و حیله گر نیست، دوست پست و مقام و جاه نیست، همیشه و همه جا حضور دارد، واقعیت ها را می بیند، آینده را می نگرد، خطر را استشمام می کند و هر لحظه به انسان هشدار می دهد.

پی نوشت :

1-غرر الحکم، ص 105.

 فرآوری : کهتری

بخش خانواده ایرانی تبیان


منابع:

تاب جوان موفق

سایت پیام سقز

کتاب جوان و جوانی- مترجم: محمد جمالزهی

مقالات مرتبط :

جهان را در آغوش بگیر

زندگی، همچون حل مساله‌

خانه ای برای زندگی مجردی!!!

تامین نیاز به حدّ جوانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.