تبیان، دستیار زندگی
نحوه عمل دختران شعیب(علیه‏السلام) در آب‏دادن گوسفندان، نمونه بارز فعالیت اقتصادى با مراعات عفاف کامل است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

الگوى اقتصادى بانوان در قرآن


بر اساس آیات قرآن کریم لازم است دو طرف یک پیمان اقتصادى تا آخر نسبت به پیمان خود وفادار مانده و به

محض مشاهده «طرف» مناسب‏تر، به شکستن یک‏جانبه عهد خود مبادرت نکنند؛ زیرا خداوند فرموده است:

وَ لا تَکُونُوا کَالَّتى نَقَضَتْ غَزْلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ أنکاثاً تَتَّخِذُونَ أیمانَکُم دَخَلاً بَینَکُم أَن تَکُونَ أمَّةٌ هِیَ أَربى مِن أمَّةٍ إنَّما یَبلُوکُم اللّهُ بِهِ...؛ و همانند زنى نباشید که پشم‏هایى را که می‏بافت، پس از محکم داشتنش، رشته‏رشته وا می‏تافت، تا سوگندهایتان را دستاویز دغلى کنید، به خیال این‏که امتى از امت دیگر بیشتر و پیشتر است. جز این نیست که شما را به آن می‏آزماید...  (نحل / 92)


قرآن

الگو در تربیت اقتصادى

هر چند موارد نادرى را می‏توان فرض کرد که فعالیت‏هاى اقتصادى به صورت فردى است، ولى بیشتر فعالیت‏هاى اقتصادى با تعامل اجتماعى همراه است.

قرآن کریم در تربیت بانوان، در ابعاد اقتصادى، ضمن صحه گذاردن بر تلاش اقتصادى آنان، به نکات قابل توجهى در مورد چگونگى فعالیت‏هاى اقتصادى بانوان اشاره می‏کند که در این قسمت به بررسى این موارد می‏پردازیم.

تلاش براى تأمین معاش

نمونه تلاش اقتصادى بانوان را در دختران شعیب مشاهده می‏کنیم. آنان که پدرشان پیر و از کار افتاده بود و مسئولیت سخت دامدارى و آب دادن گوسفندان پدر را بر عهده داشتند؛

وَ وَجَدَ مِن دُونِهِم امْرأتَینِ تَذُودانِ قالَ ما خَطبُکُما قالَتا لا نَسقِى حَتّى یُصدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبونا شَیخٌ کَبیرٌ. (قصص/ 23)

از پسِ مردم، (موسى) دو زن را دید که (چارپایان خود را) جمع می‏کردند. (موسى) گفت: کار شما چیست؟ گفتند: ما آب نمی‏دهیم تا آن‏که شبانان، (چارپایان خود را از آبشخور) باز گردانند.

زن و فعالیت‏هاى سخت اقتصادى

ممکن است این سؤال مطرح شود که آیا طبیعت بانوان با انجام فعالیت‏هاى سخت اقتصادى هماهنگ است و آنان نیز باید در دشوارترین امور اقتصادى دوشادوش مردان به فعالیت بپردازند یا این‏که، با وجود بدون اشکال بودن احراز مشاغل درآمدزا براى بانوان، با توجه به شرایط جسمى آنان، بهتر است در شرایط غیر ضرورى به انجام کارهاى سخت و طاقت فرسا نپردازند؟

به نظر می‏رسد که شرایط جسمى بانوان، به طور معمول، اقتضاى انجام امورى را که نیازمند طاقت و توان زیاد باشد ندارد، ولى در عین‏حال مشاهده می‏کنیم که دختران شعیب، مشکل‏ترین امور اقتصادى را عهده‏دار بودند. اما حقیقت آن است که زنان در شرایط عادى از انجام چنین تکالیفى پرهیز نموده و آن را بر عهده مردان می‏گذارند. در موردى که بیان شد، شرایط اضطرارى حکم می‏کرد که آن‏ها با وجود بی‏میلى، به انجام چنین امورى اقدام نمایند.

دختران شعیب که انجام این کار را موجب برخورد با نامحرمان می‏دانستند، هرگز اصل فعالیت اقتصادى خود را متوقف نکردند، بلکه ملتزم بودند که در کار، متانت و عفاف خود را حفظ کنند

وقتى موسى(علیه‏السلام) دختران شعیب را در کنار چاه مدیَن مشاهده کرد، که تنها به مراقبت از گوسفندان خود مشغول‏اند، از آنان پرسید: شما این‏جا چه می‏کنید؟ آنان گفتند: تا چوپانانْ گوسفندان خود را آب ندهند، ما جلو نمی‏رویم. و سپس گفتند: «و پدر ما، پیرى فرتوت است»1. به نظر می‏رسد که گفتن این جمله به موسى(علیه‏السلام) براى بیان این است که شرایط اضطرارى و ناتوانى پدر باعث شده است تا این دختران چنین کار مشکلى را انجام دهند، کارى که هم بسیار وقت گیر است2، هم بسیار طاقت فرسا.3 شاهد این مطلب آن‏است که به محض این‏که دختر شعیب قوّت و امانت موسى را آزمود، براى آن‏که خود و خواهرش را از انجام این فعالیت توان‏فرسا، که مستلزم برخورد با مردان بیگانه بود، رهایى بخشد؛ پیشنهاد استخدام او را به پدر داد.

عفاف در فعالیت‏هاى اقتصادى

نحوه عمل دختران شعیب(علیه‏السلام) در آب‏دادن گوسفندان، نمونه بارز فعالیت اقتصادى با مراعات عفاف کامل است. آنان براى پرهیز از اختلاط بی‏مورد با مردان بیگانه، مدتى صبر می‏کردند و حتى نوبت خود را از دست می‏دادند تا آن چوپانان بی‏انصاف و بی‏ملاحظه، از آب‏دادن چارپایان خود فارغ شوند و آن‏گاه با رعایت عفت و نجابت، به گوسفندان خود آب می‏دادند. حتى می‏توان گفت آن چه که موجب شد تا موسى (علیه‏السلام)، با وجود خستگى فراوانِ ناشى از پیمودن راه طولانى مصر تا مدین، به کمک آنان بشتابد؛ همین بود که در رفتار آنان در کنار چاه، حجب و حیاى آنان را مشاهده کرد و آن‏گاه که ماجرا را پرسید، از کلام آن‏ها نیز دریافت که تعلل آنان در آب دادن گوسفندان به خاطر حجب و عفاف آنان و ظلم و تعدى مردم بوده است.4

نکته مهم در این داستان، آن‏است که دختران شعیب که انجام این کار را موجب برخورد با نامحرمان می‏دانستند، هرگز اصل فعالیت اقتصادى خود را متوقف نکردند، بلکه ملتزم بودند که در کار، متانت و عفاف خود را حفظ کنند.

روزی حلال

رعایت حلال و حرام

دختران شعیب که از طهارت اقتصادى برخوردار بودند، در طول مدت نسبتاً طولانى انتظار، مراقب بودند که گوسفندانشان با گوسفندان دیگران مخلوط نشود؛4 «وَ وَجَد مِن دُونِهم امرأتَینِ تَذودانِ...» و نه ضررى متوجه آنان شده و نه دیگر گوسفندان را به اشتباه تصاحب کنند.

از جنبه منفى نیز، درخواست نادرست همسران پیامبر اکرم(صلی‏الله‏علیه‏وآله) در مورد اختصاص غنایم جنگ خیبر به آنان قابل اشاره است که این درخواست با واکنش منفى رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله) و توبیخ قرآن مواجه شد و خداوند آنان را مخیر به گزینش زندگى با رسول خدا و قناعت به زندگى ساده او یا انتخاب دنیا و زینت‏هاى آن و جدایى از آن حضرت نمود.6

هوشمندى اقتصادى

دختر شعیب (علیه‏السلام) هنگامى که پیشنهاد استخدام موسى (علیه‏السلام) را به پدر داد، دو ویژگى را به عنوان بهترین ویژگی‏هایش برشمرد:

قدرت و امانت؛ «إنَّ خَیرَ مَنِ اسْتَأجَرتَ القَوِیُّ الأمینُ»6 و در این جمله کوتاه، مهم‏ترین و اصولی‏ترین شرایط مدیریت را در این دو ویژگى خلاصه کرد. البته منظور از قدرت، تنها قدرت جسمانى نیست، بلکه مراد قدرت و قوت بر انجام مسئولیت است. بنابراین، در انجام فعالیت‏هاى جسمى، قدرتمندى به نیروى جسمى و در فعالیت‏هاى فکرى، قدرتمندى به توان و قوت فکرى مربوط می‏شود. منطق این زن، که همان منطق قرآن است، آن است که در سپردن مسئولیت‏ها باید دو ملاک مهمِ توان‏مندى و امانت‏دارى، یا به تعبیر دیگر تخصص و تعهد مورد توجه قرار گیرد و اگر یکى از این دو ویژگى در فرد کارگزار نباشد، آسیب‏هاى غیر قابل جبرانى براى کارفرما به بار خواهد آورد. درایت و هوشمندیِ دختر شعیب در آن‏است که هم این دو عنصر اساسى در سپردن مسئولیت را به سادگى بیان کرد، هم مصداق آن را در وجود موسى (علیه‏السلام) یافت و هم این پیشنهاد ارزشمند اقتصادى خود را به پدر ارایه نمود.

نحوه عمل دختران شعیب(علیه‏السلام) در آب‏دادن گوسفندان، نمونه بارز فعالیت اقتصادى با مراعات عفاف کامل است. آنان براى پرهیز از اختلاط بی‏مورد با مردان بیگانه، مدتى صبر می‏کردند و حتى نوبت خود را از دست می‏دادند تا آن چوپانان بی‏انصاف و بی‏ملاحظه، از آب‏دادن چارپایان خود فارغ شوند و آن‏گاه با رعایت عفت و نجابت، به گوسفندان خود آب می‏دادند

الگوى منفى این ویژگى را نیز می‏توان در زنى یافت که با رنج و زحمت فراوان به انجام فعالیت اقتصادى می‏پرداخت و پس از آن‏که کارش به پایان می‏رسید، نتیجه زحماتش را به هدر می‏داد:

وَ لا تَکُونُوا کَالَّتى نَقَضَت غَزلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ أنکاثاً...؛ و همانند آن زن مباشید که رشته‏اى را که محکم تافته بود، از هم گشود و قطعه‏قطعه کرد... .(نحل / 92)

از امام باقر (علیه‏السلام) روایت شده که او زنى از قبیله بنی‏تمیم بود و نامش «ریطة بنت کعب بن سعد» و زنى احمق بود که مو را می‏تافت و سپس بافته خود را می‏گشود و باز دوباره همین عمل نابخردانه را تکرار می‏کرد.8

البته قرآن کریم این مَثَل را براى اهمیت دادن به پیمان‏هاى اجتماعى مورد استفاده قرار داده و فرموده است مانند آن زن نباشید و گره پیمان‏هایى را که با نام خدا محکم کرده‏اید، نگشایید، ولى، این نکته اقتصادى نیز به دست می‏آید که هر فعالیت اقتصادى باید هدفمند بوده و براى نیل به رشد اقتصادى انجام شود. هم‏چنان که لازم است این روند تا به دست آمدن نتیجه، تداوم یابد و پس از رسیدن به نتیجه مطلوب از ثمرات به دست آمده حراست شود و از انجام هر کارى که دستاوردهاى حاصل را از بین برد، پرهیز شود.

نتیجه دیگرى که از این آیه گرفته می‏شود این ‏است که لازم است دو طرف یک پیمان اقتصادى تا آخر نسبت به پیمان خود وفادار مانده و به محض مشاهده «طرف» مناسب‏تر، به شکستن یک‏ جانبه عهد خود مبادرت نکنند؛ زیرا خداوند فرموده است:

وَ لا تَکُونُوا کَالَّتى نَقَضَتْ غَزْلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ أنکاثاً تَتَّخِذُونَ أیمانَکُم دَخَلاً بَینَکُم أَن تَکُونَ أمَّةٌ هِیَ أَربى مِن أمَّةٍ إنَّما یَبلُوکُم اللّهُ بِهِ...؛ و همانند زنى نباشید که پشم‏هایى را که می‏بافت، پس از محکم داشتنش، رشته‏رشته وا می‏تافت، تا سوگندهایتان را دستاویز دغلى کنید، به خیال این‏که امتى از امت دیگر بیشتر و پیشتر است. جز این نیست که شما را به آن می‏آزماید... (نحل / 92)

پی نوشت‏ها:

1ـ چون آنان تا تمام چوپانان نمی‏رفتند، گوسفندان خود را آب نمی‏دادند: لا نسقى حتى یصدر الرعاء... .

2ـ این مطلب از آن‏جا برداشت می‏شود که دختر شعیب با دیدن آب کشیدن موسى از چاه او را فردى نیرومند دانست. (تفسیر قمى، ج 2، ص 138).

3ـ تفسیر المیزان، ج 16، ص34.

4ـ قصص/ 23.

5ـ تفسیر مجمع البیان، ج 7، ص 387.

6ـ احزاب/ 28 و 29.

7ـ قصص/ 26.

8ـ تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 82.

بخش قرآن تبیان


منبع : مجله یاس  ؛ مقاله هادى حسین خانى