الگوى اقتصادى بانوان در قرآن
بر اساس آیات قرآن کریم لازم است دو طرف یک پیمان اقتصادى تا آخر نسبت به پیمان خود وفادار مانده و به محض مشاهده «طرف» مناسبتر، به شکستن یکجانبه عهد خود مبادرت نکنند؛ زیرا خداوند فرموده است: وَ لا تَکُونُوا کَالَّتى نَقَضَتْ غَزْلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ أنکاثاً تَتَّخِذُونَ أیمانَکُم دَخَلاً بَینَکُم أَن تَکُونَ أمَّةٌ هِیَ أَربى مِن أمَّةٍ إنَّما یَبلُوکُم اللّهُ بِهِ...؛ و همانند زنى نباشید که پشمهایى را که میبافت، پس از محکم داشتنش، رشتهرشته وا میتافت، تا سوگندهایتان را دستاویز دغلى کنید، به خیال اینکه امتى از امت دیگر بیشتر و پیشتر است. جز این نیست که شما را به آن میآزماید...
الگو در تربیت اقتصادى
هر چند موارد نادرى را میتوان فرض کرد که فعالیتهاى اقتصادى به صورت فردى است، ولى بیشتر فعالیتهاى اقتصادى با تعامل اجتماعى همراه است.
قرآن کریم در تربیت بانوان، در ابعاد اقتصادى، ضمن صحه گذاردن بر تلاش اقتصادى آنان، به نکات قابل توجهى در مورد چگونگى فعالیتهاى اقتصادى بانوان اشاره میکند که در این قسمت به بررسى این موارد میپردازیم.
تلاش براى تأمین معاش
نمونه تلاش اقتصادى بانوان را در دختران شعیب مشاهده میکنیم. آنان که پدرشان پیر و از کار افتاده بود و مسئولیت سخت دامدارى و آب دادن گوسفندان پدر را بر عهده داشتند؛
وَ وَجَدَ مِن دُونِهِم امْرأتَینِ تَذُودانِ قالَ ما خَطبُکُما قالَتا لا نَسقِى حَتّى یُصدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبونا شَیخٌ کَبیرٌ. (قصص/ 23)
از پسِ مردم، (موسى) دو زن را دید که (چارپایان خود را) جمع میکردند. (موسى) گفت: کار شما چیست؟ گفتند: ما آب نمیدهیم تا آنکه شبانان، (چارپایان خود را از آبشخور) باز گردانند.
زن و فعالیتهاى سخت اقتصادى
ممکن است این سؤال مطرح شود که آیا طبیعت بانوان با انجام فعالیتهاى سخت اقتصادى هماهنگ است و آنان نیز باید در دشوارترین امور اقتصادى دوشادوش مردان به فعالیت بپردازند یا اینکه، با وجود بدون اشکال بودن احراز مشاغل درآمدزا براى بانوان، با توجه به شرایط جسمى آنان، بهتر است در شرایط غیر ضرورى به انجام کارهاى سخت و طاقت فرسا نپردازند؟
به نظر میرسد که شرایط جسمى بانوان، به طور معمول، اقتضاى انجام امورى را که نیازمند طاقت و توان زیاد باشد ندارد، ولى در عینحال مشاهده میکنیم که دختران شعیب، مشکلترین امور اقتصادى را عهدهدار بودند. اما حقیقت آن است که زنان در شرایط عادى از انجام چنین تکالیفى پرهیز نموده و آن را بر عهده مردان میگذارند. در موردى که بیان شد، شرایط اضطرارى حکم میکرد که آنها با وجود بیمیلى، به انجام چنین امورى اقدام نمایند.
وقتى موسى(علیهالسلام) دختران شعیب را در کنار چاه مدیَن مشاهده کرد، که تنها به مراقبت از گوسفندان خود مشغولاند، از آنان پرسید: شما اینجا چه میکنید؟ آنان گفتند: تا چوپانانْ گوسفندان خود را آب ندهند، ما جلو نمیرویم. و سپس گفتند: «و پدر ما، پیرى فرتوت است»1. به نظر میرسد که گفتن این جمله به موسى(علیهالسلام) براى بیان این است که شرایط اضطرارى و ناتوانى پدر باعث شده است تا این دختران چنین کار مشکلى را انجام دهند، کارى که هم بسیار وقت گیر است2، هم بسیار طاقت فرسا.3 شاهد این مطلب آناست که به محض اینکه دختر شعیب قوّت و امانت موسى را آزمود، براى آنکه خود و خواهرش را از انجام این فعالیت توانفرسا، که مستلزم برخورد با مردان بیگانه بود، رهایى بخشد؛ پیشنهاد استخدام او را به پدر داد.
عفاف در فعالیتهاى اقتصادى
نحوه عمل دختران شعیب(علیهالسلام) در آبدادن گوسفندان، نمونه بارز فعالیت اقتصادى با مراعات عفاف کامل است. آنان براى پرهیز از اختلاط بیمورد با مردان بیگانه، مدتى صبر میکردند و حتى نوبت خود را از دست میدادند تا آن چوپانان بیانصاف و بیملاحظه، از آبدادن چارپایان خود فارغ شوند و آنگاه با رعایت عفت و نجابت، به گوسفندان خود آب میدادند. حتى میتوان گفت آن چه که موجب شد تا موسى (علیهالسلام)، با وجود خستگى فراوانِ ناشى از پیمودن راه طولانى مصر تا مدین، به کمک آنان بشتابد؛ همین بود که در رفتار آنان در کنار چاه، حجب و حیاى آنان را مشاهده کرد و آنگاه که ماجرا را پرسید، از کلام آنها نیز دریافت که تعلل آنان در آب دادن گوسفندان به خاطر حجب و عفاف آنان و ظلم و تعدى مردم بوده است.4
نکته مهم در این داستان، آناست که دختران شعیب که انجام این کار را موجب برخورد با نامحرمان میدانستند، هرگز اصل فعالیت اقتصادى خود را متوقف نکردند، بلکه ملتزم بودند که در کار، متانت و عفاف خود را حفظ کنند.
رعایت حلال و حرام
دختران شعیب که از طهارت اقتصادى برخوردار بودند، در طول مدت نسبتاً طولانى انتظار، مراقب بودند که گوسفندانشان با گوسفندان دیگران مخلوط نشود؛4 «وَ وَجَد مِن دُونِهم امرأتَینِ تَذودانِ...» و نه ضررى متوجه آنان شده و نه دیگر گوسفندان را به اشتباه تصاحب کنند.
از جنبه منفى نیز، درخواست نادرست همسران پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در مورد اختصاص غنایم جنگ خیبر به آنان قابل اشاره است که این درخواست با واکنش منفى رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و توبیخ قرآن مواجه شد و خداوند آنان را مخیر به گزینش زندگى با رسول خدا و قناعت به زندگى ساده او یا انتخاب دنیا و زینتهاى آن و جدایى از آن حضرت نمود.6
هوشمندى اقتصادى
دختر شعیب (علیهالسلام) هنگامى که پیشنهاد استخدام موسى (علیهالسلام) را به پدر داد، دو ویژگى را به عنوان بهترین ویژگیهایش برشمرد:
قدرت و امانت؛ «إنَّ خَیرَ مَنِ اسْتَأجَرتَ القَوِیُّ الأمینُ»6 و در این جمله کوتاه، مهمترین و اصولیترین شرایط مدیریت را در این دو ویژگى خلاصه کرد. البته منظور از قدرت، تنها قدرت جسمانى نیست، بلکه مراد قدرت و قوت بر انجام مسئولیت است. بنابراین، در انجام فعالیتهاى جسمى، قدرتمندى به نیروى جسمى و در فعالیتهاى فکرى، قدرتمندى به توان و قوت فکرى مربوط میشود. منطق این زن، که همان منطق قرآن است، آن است که در سپردن مسئولیتها باید دو ملاک مهمِ توانمندى و امانتدارى، یا به تعبیر دیگر تخصص و تعهد مورد توجه قرار گیرد و اگر یکى از این دو ویژگى در فرد کارگزار نباشد، آسیبهاى غیر قابل جبرانى براى کارفرما به بار خواهد آورد. درایت و هوشمندیِ دختر شعیب در آناست که هم این دو عنصر اساسى در سپردن مسئولیت را به سادگى بیان کرد، هم مصداق آن را در وجود موسى (علیهالسلام) یافت و هم این پیشنهاد ارزشمند اقتصادى خود را به پدر ارایه نمود.
الگوى منفى این ویژگى را نیز میتوان در زنى یافت که با رنج و زحمت فراوان به انجام فعالیت اقتصادى میپرداخت و پس از آنکه کارش به پایان میرسید، نتیجه زحماتش را به هدر میداد:
وَ لا تَکُونُوا کَالَّتى نَقَضَت غَزلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ أنکاثاً...؛ و همانند آن زن مباشید که رشتهاى را که محکم تافته بود، از هم گشود و قطعهقطعه کرد... .(نحل / 92)
از امام باقر (علیهالسلام) روایت شده که او زنى از قبیله بنیتمیم بود و نامش «ریطة بنت کعب بن سعد» و زنى احمق بود که مو را میتافت و سپس بافته خود را میگشود و باز دوباره همین عمل نابخردانه را تکرار میکرد.8
البته قرآن کریم این مَثَل را براى اهمیت دادن به پیمانهاى اجتماعى مورد استفاده قرار داده و فرموده است مانند آن زن نباشید و گره پیمانهایى را که با نام خدا محکم کردهاید، نگشایید، ولى، این نکته اقتصادى نیز به دست میآید که هر فعالیت اقتصادى باید هدفمند بوده و براى نیل به رشد اقتصادى انجام شود. همچنان که لازم است این روند تا به دست آمدن نتیجه، تداوم یابد و پس از رسیدن به نتیجه مطلوب از ثمرات به دست آمده حراست شود و از انجام هر کارى که دستاوردهاى حاصل را از بین برد، پرهیز شود.
نتیجه دیگرى که از این آیه گرفته میشود این است که لازم است دو طرف یک پیمان اقتصادى تا آخر نسبت به پیمان خود وفادار مانده و به محض مشاهده «طرف» مناسبتر، به شکستن یک جانبه عهد خود مبادرت نکنند؛ زیرا خداوند فرموده است:
وَ لا تَکُونُوا کَالَّتى نَقَضَتْ غَزْلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ أنکاثاً تَتَّخِذُونَ أیمانَکُم دَخَلاً بَینَکُم أَن تَکُونَ أمَّةٌ هِیَ أَربى مِن أمَّةٍ إنَّما یَبلُوکُم اللّهُ بِهِ...؛ و همانند زنى نباشید که پشمهایى را که میبافت، پس از محکم داشتنش، رشتهرشته وا میتافت، تا سوگندهایتان را دستاویز دغلى کنید، به خیال اینکه امتى از امت دیگر بیشتر و پیشتر است. جز این نیست که شما را به آن میآزماید... (نحل / 92)
پی نوشتها:
1ـ چون آنان تا تمام چوپانان نمیرفتند، گوسفندان خود را آب نمیدادند: لا نسقى حتى یصدر الرعاء... .
2ـ این مطلب از آنجا برداشت میشود که دختر شعیب با دیدن آب کشیدن موسى از چاه او را فردى نیرومند دانست. (تفسیر قمى، ج 2، ص 138).
3ـ تفسیر المیزان، ج 16، ص34.
4ـ قصص/ 23.
5ـ تفسیر مجمع البیان، ج 7، ص 387.
6ـ احزاب/ 28 و 29.
7ـ قصص/ 26.
8ـ تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 82.
بخش قرآن تبیان
منبع : مجله یاس ؛ مقاله هادى حسین خانى