تبیان، دستیار زندگی
آیا می‌توان گفت که جمهوری اسلامی ایران مورد تأیید خدا و قرآن است؟ با استناد به آیات قرآن کریم پاسخ دهید. (این سؤال بسیار در سایت‌ها و محافل مطرح می‌گردد).
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا نظام ما مورد تأیید قرآن هست؟


آیا می‌توان گفت که جمهوری اسلامی ایران مورد تأیید خدا و قرآن است؟ با استناد به آیات قرآن کریم پاسخ دهید. (این سؤال بسیار در سایت‌ها و محافل مطرح می‌گردد).
ایران

ابتدا باید دانست که خداوند متعال بندگانش را به چه امر نموده و از آنها چه می‌خواهد؟ سپس باید توجه داشت که مورد سؤال «جمهوری اسلامی ایران و یا ...»، تا چه میزان در راستای اوامر الهی است، بدیهی است که این میزان هر چه بیشتر و سنگین‌تر باشد، مشمولیت رضایت الهی و انطباق با قرآن کریم در آن بیشتر است.

الف – مهم‌ترین امر خداوند متعال و اولین گام برای کسی که خدا را هدف قرار داده است، اعتقاد و عمل به «لا إله إلاّ الله» می‌باشد. باید همه‌ی بت‌ها، طاغوت‌ها و إله‌های کاذب درونی و برونی نفی ‌شوند، تا پرستش خالصانه‌ی الله جل جلاله محقق گردد.

«هُوَ الْحَی لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» (غافر، 65) ؛ او زنده (و زندگی بخش) است جز او معبودى (خدایی) نیست. پس تنها همو را بخوانید و دین را خالص براى او سازید، سپاس خداى راست كه پروردگار جهانیان است‏

«وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِیعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفاءَ وَ یقیمُوا الصَّلاةَ وَ یؤْتُوا الزَّكاةَ وَ ذلِكَ دینُ الْقَیمَةِ» (البینة، 5) ؛

و آنها (همه‌ی انبیا و رسولان) نفرمودند مگر این كه خدا را خالصانه پرستش كنند، در حالى كه مسلمان باشند [و میل به باطل نكنند]، و نماز را بر پا دارند، و زكات را بدهند، اینست دین درست [و استوار].

پس دعوت به توحید است، یعنی هدف فقط اوست و این مهم محقق نمی‌گردد، مگر این که کفر و شرک از میان برخیزد. چه در درون و چه برون. و مابقی امور از وحی، نبوت، رسالت، کتاب، تبیین جهان، وضع بایدها و نبایدها (حلال و حرام)، احکام عبادی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، قضایی و ...، همه جهت مساعد نمودن زمینه و شرایط فرد و جامعه برای تحقق همین معناست.

ب – بدیهی است که «عبادت» یا بندگی خدا، منحصر در نماز، روزه یا سایر عبادات فردی نیست و احکام الهی نیز محدود به احکام طهارت، وضو، غسل و ...، نمی‌باشد، بلکه همه‌ی شئون زندگی فردی و اجتماعی بشر را در بر می‌گیرد. و نباید مصداق «یؤمنون ببعض و یکفرون ببعض»، بعضی از آیات و احکام را ایمان آورد و پذیرفت و برخی دیگر را نپذیرفت.

هیچ کس مدعی نیست که حکومت و جامعه کاملاً توحیدی و اسلامی شده است و عدل الهی سراسر کشور و زندگی فردی و اجتماعی را فرا گرفته است، شدت ایمان و بصیرت و تلاش در مردم و مسئولین به حدی است که تمامی ظلم ریشه‌کن شده است و...، بلکه هنوز خیلی عقب‌ هستیم و باید بر تلاش خود بیافزاییم

در زندگی اجتماعی، در هر برهه‌ای از زمان، همیشه فراعنه‌ای هستند که به خاطر برخورداری از زر و زور به شکل سنتّی یا مدرن فریاد «الوهیت و ربوبیت» بر‌ می‌آورند. مانند فرعون و داعیه «یا أَیهَا الْمَلَأُ ما عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَیری‏ - این بزرگان قوم، من برای شما معبودی جز خودم نمی‌دانم» و «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى – منم پروردگار برتر شما»‏. و یا مانند امروز که آمریکا (تابلوی انگلیس) ادعای ابرقدرتی یا مالکیت و مدیریت جهان را دارد.

در چنین شرایطی مردمان به دو دسته تقسیم می‌گردند، برخی «ولایت الهی» را می‌پذیرند [که واحد است] و برخی دیگر ولایت دیگران را پذیرفته و به امر طاغوت‌های متفاوت درونی و بیرونی [که کثیر هستند] گردن می‌نهند.

«اللَّهُ وَلِی الَّذینَ آمَنُوا یخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذینَ كَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ» (البقره، 257)

اهل ایمان

ترجمه: خدا سرپرست و كارساز كسانى است كه ایمان آورده باشند، ایشان را از ظلمت‏ها به سوى نور هدایت مى‏كند و كسانى كه (به خدا) كافر شده‏اند، سرپرستشان طاغوت است كه از نور به سوى ظلمت سوقشان مى‏دهد، آنان دوزخیانند و خود در آن بطور ابد خواهند بود.

غیات نهایی، اهداف و منافع این دو گروه نه تنها با یک دیگر متفاوت است، بلکه متضاد و متناقض نیز هست. مشرکین و طاغوتیان می‌خواهند مردمان را به بندگی خود بکشند و موحدین می‌خواهند خود و دیگران را از یوغ این بندگی نجات داده و به سوی خدا دعوت کنند. لذا مقابله و مخاصمه این دو نیز اجتناب‌ناپذیر می‌گردد:

«الَّذینَ آمَنُوا یقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ كَفَرُوا یقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیطانِ إِنَّ كَیدَ الشَّیطانِ كانَ ضَعیفاً» (النساء، 76) ؛ کسانى كه ایمان آورده‏اند، در راه خدا پیكار مى‏كنند، و آنها كه كفر را پیشه خود كرده‏اند در راه طاغوت مى‏جنگند، پس شما اى مؤمنان با یاران شیطان پیكار كنید، كه كید شیطان همیشه ضعیف بوده است‏.

ج – بندگی خدا مستلزم اطاعت از او در تمامی زمینه‌ها و شئون مختلف زندگی فردی و اجتماعی است و این اطاعت در زندگی اجتماعی (و حتی تا حدود بسیاری در زندگی فردی) میسر نمی‌گردد،‌ مگر با استقرار حکومت اسلامی. که تلاش کند اوامر او در مقولات متفاوت را [به جای اوامر فراعنه و طاغوت‌های زمان] به اجر در‌آورد.

مردم ما علیه سلطه‌ی طاغوت (امریکا، انگلیس و صهیونیسم بین‌الملل) قیام کردند و با ساقط کردن نوکر او (شاه و نظام شاهنشاهی) از حکومت بر کشور و ملت، دست او را کوتاه و این بت بزرگ را شکستند. تا اینجا همان نفی إله‌های کاذب [لا إله] است. اما مهم این است که جنبه‌ی اثبات پس از نفی چیست و کدام است؟ آیا به جای حکومت پادشاهی وابسته، نظام‌های دیگر سلطه‌ی کفر، شرک و ظلم، از قبیل سوسیالیستی، کمونیستی، امپریالیستی، کاپتیالیستی، لیبرالیستی و ... را پذیرفتند؟ یعنی از فرعونی به سوی فرعونی دیگر و از بتی به سوی بتی دیگر گرویدند؟! یا با فریاد «الله‌اکبر» - «لا إله الا الله» و پیروی از «ولایت فقه و ولایت فقیه» نظام اسلامی را برگزیدند؟! این هم جنبه‌ی اثباتی «الا الله» بود. یعنی پاسخ مثبت مستقیم به دعوت خداوند متعال که توسط انبیا و رسول و وحی (قرآن کریم) ابلاغ گردیده است.

خدا سرپرست و كارساز كسانى است كه ایمان آورده باشند، ایشان را از ظلمت‏ها به سوى نور هدایت مى‏كند و كسانى كه (به خدا) كافر شده‏اند، سرپرستشان طاغوت است كه از نور به سوى ظلمت سوقشان مى‏دهد، آنان دوزخیانند و خود در آن بطور ابد خواهند بود

د – حال مردم باید در حفظ و اعتلای این نظام و رشد اسلامی بکوشند و جهاد و صبر (استقامت) داشته باشند:

«لكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَیراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون » (التوبة، 74)؛ ولى پیغمبر و كسانى كه با او ایمان آوردند با مال‌ها و جان‌هاى خود جهاد كردند، و خیرات (نیکی‌ها) همه خاص ایشان است، و ایشان، آرى، هم ایشانند رستگاران.‏ ‏

«یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (آل عمران، 200)؛ اى اهل ایمان در كار دین صبور باشید و یكدیگر را به صبر و مقاومت سفارش كنید و مهیا و مراقب كار دشمن بوده و خدا ترس باشید، باشد كه پیروز و رستگار گردید.

مردم در این ایمان، تلاش، جهاد، صبر، استقامت، مقاومت، گرایش به حق تعالی و دین مبین اسلام، تلاش برای اجرای احکام در شئون زندگی فردی و اجتماعی، کفر به طاغوت، تقویت روحیه‌ی «اشداء علی‌الکفار و رحماء بینهم» و ... کم نگذاشته‌اند و هر چه امکان و وسع‌شان بود را به میدان آورده و می‌‌آورند تا گام به گام جلو رفته و ترقی نمایند. و خداوند متعال نیز بیش از وسع و امکان تکلیفی نکرده است و وعده‌ی نصرت داده است. و البته نه در هر برهه، بلکه در هر لحظه شاهد عنایات، الطاف و نصرت الهی نیز بودیم که خود تجلی این تأیید و رضایت است. پس هیچ جای شک و تردیدی از مورد رضایت خدا و منطق با قرآن بودن نداریم، اگر چه هیچ کس مدعی نیست که حکومت و جامعه کاملاً توحیدی و اسلامی شده است و عدل الهی سراسر کشور و زندگی فردی و اجتماعی را فرا گرفته است، شدت ایمان و بصیرت و تلاش در مردم و مسئولین به حدی است که تمامی ظلم ریشه‌کن شده است و...، بلکه هنوز خیلی عقب‌ هستیم و باید بر تلاش خود بیافزاییم.

بخش قرآن تبیان


منبع : سایت ایکس شبهه