تبیان، دستیار زندگی
معرفی و مرور داستان «گاوخونی» نوشته ی جعفر مدرس صادقی
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قصه ای که باید چندبار خواند


معرفی و مرور داستان «گاوخونی» نوشته ی جعفر مدرس صادقی


گاوخونی

خصیصه ی غالب نوشته های جعفر مدرس صادقی  وفاداری به اصل قصه گویی است. آنچه در داستان های مدرس صادقی بیش از هر چیز مهم است خود قصه است. سرراست و بی لکنت تعریف کردن داستانی که در ظاهر مثل قصه های زندگی آدم های معمولی است. مثل قصه ی همه ی خوانندگان داستان های مدرس صادقی، ولی بعدتر معلوم می شود که فضای وهم آلود آدم ها به  رویاهای ما و بعضی وقت ها به کابوس های ما بیشتر شباهت دارد. قصه های ساده ای که حال آدم هایش شبیه ماست ولی فضایی که تجربه می کنند انگار کُنه اندیشه و عمل قصه های زندگی ما می شود. پرداختن به همه ی وجوه نویسنده و کتاب هایش در این مجال اندک، ممکن و البته معقول نیست. حتی بررسی داستانی که دلت می خواهد دیگرانی که نخوانده اند، هم به خواندنش ترغیب شوند کار سختی است. باید طوری داستان را معرفی کنی، که تعریفش نکرده باشی. باید از قصه ای بگویی، که در ادبیات داستانی فارسی یک اتفاق محسوب می شود.

شاید یکی از دلایل جهانی نشدن ادبیات داستانی فارسی همین باشد، گذشته از قابلیت های زبانی و ظرفیت های ادبی که برای ادبیات فارسی باید بازخوانی شود یا جوان بودن داستان نویسی در ایران باید کم همتی نویسندگان ایرانی در شکل گیری اثری جامع را وجه عمده ای بدانیم. هر چند سال یکبار، رمان یا داستانی نوشته می شود که ارزش و قابلیت بررسی های مکرر و همه جانبه را داشته باشد. و  گاوخونی یکی از همین معدود آثاری است که در صورت تکرار شکل گیری شان، می توانیم به آینده ی ادبیات داستانی ایران، امیدوار باشیم.

جعفر مدرس صادقی از نظر داشتن اسباب و مصالح یک نویسنده، غنی است. اشراف به ادبیات کلاسیک و کهن فارسی از نمونه های تصحیح و بازخوانی متون گذشته ای که به سر و سامان دادن آن ها، اهتمام داشته، مشخص است. مدرس صادقی دانش آموخته ی زبان انگلیسی است. و در این مورد تنها به استناد مدرک آکادمیک نیست که او را آشنا به نوشته های اصیل غیرفارسی می دانیم. ترجمه هایی در این زمینه دارد که از بهترین ترجمه های معاصر است. با این حال در داستان هایش خبری از بیانیه های عرفانی و فلسفی و اخلاقی نیست.

حتی داعیه های مصلح اجتماعی در داستان هایش دیده نمی شود. فقط قصه اش را تعریف می کند و آنچه موقعیت های ایجاد شده و یا ناگزیر شخصیت های داستان هایش می سازد، بدون عمدی برجسته در ناخودآگاه خواننده اش ته نشین می شود.

گاوخونی داستان برگزیده ی ده سال ادبیات داستانی ایران است

در "گاوخونی" هیچ کدام از شخصیت ها، ادای آدم هایی نیستند که خیال اسطوره شدن داشته باشند. آدم ها ساده اند، حتی اتفاقاتی که برایشان پیش می آید ساده است. پیچیدگی فقط روان شناسی است که نوع روایت نویسنده از آدم ها، به خواننده منتقل می کند. رئالیسم جادویی مدرس صادقی در گاوخونی کپی برداری نسخه ی آمریکای لاتینی نیست.

رئالیسم جادویی گاوخونی، منحصر به نویسنده اش است. شاید دیگرانی آمده باشند و این گونه ی ادبی را در مسیر ادبیات داستانی فارسی جاری کرده باشند ولی این نوع خاص در گاوخونی بومی است. شبیه آن چیزی است که در زندگی همه ی ما وجود دارد. تا حدودی زمان وقوع داستان مشخص است اما یادآور دوره ی تاریخی به خصوصی نیست که اثر را تاریخ مصرف دار کند.

بیهوده گویی ها، بیهوده زیستن ها، تلاش های مذبوحانه از سرگم بودن شخصیت ها و سرنوشتشان، برای نویسنده نیست. عملی است که منطبق بر شیوه های فکری اتخاذ شده از طرف شخصیت های داستان انتظار می رود.

گاوخونی داستان برگزیده ی ده سال ادبیات داستانی ایران است و لزوم توجه و پرداختن به آن را بیشتر نشان می دهد.

از کتاب گاوخونی جعفر مدرس صادقی، فیلمی با همین عنوان ساخته شده. فیلمی که چندان موردتوجه قرار نگرفت. بهروز افخمی کارگردان فیلم گاوخونی سعی کرده به اصل داستان وفادار بماند و شاید همین امر، باعث شد که نتیجه ای که توقع می رفت به دست نیاید.

داستان گاوخونی داستان پرحجمی نیست اما تا امروز چند برابر صفحات خود کتاب در مورد آن مطلب نوشته اند و شاید در آینده برای خوانندگانی که متعلق به نسل های بعد از روزگار ما خواهند بود وجوهی از گاوخونی روشن شود که در زمان ما مغفول مانده.

مجتبی شاعری

بخش ادبیات تبیان