تبیان، دستیار زندگی
سلام به مردم خوب سرزمینم. الان ایرانی های زیادی در سرتاسر دنیا نشسته اند و مراسم را نگاه می کنند. آن ها خوشحالند، نه فقط به خاطر این جایزه وسینما، بلکه بیشتر به این خاطر که در روزگاری که دائم حرف جنگ است و سیاست، نام ایران همراه فرهنگ است
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سینمای ایران بعد از اسکار اصغر فرهادی


سلام به مردم خوب سرزمینم. الان ایرانی های زیادی در سرتاسر دنیا نشسته اند و مراسم را نگاه می کنند. آن ها خوشحالند، نه فقط به خاطر این جایزه وسینما، بلکه بیشتر به این خاطر که در روزگاری که دائم حرف جنگ است و سیاست، نام ایران همراه فرهنگ است. فرهنگ کهن کشورم زیر غبار سیاست پنهان شده و این جایزه را به مردم کشورم تقدیم می کنم که به همه ی فرهنگ ها و تمدن ها احترام می گذارند.


اصغر فرهادی

این متن پیام فرهادی بعد از گرفتن اسکار است. جایزه ای که همه آن را پیش بینی می کردند. پیام فرهادی بعد از گرفتن اسکار مثل پیغامش بعد از گلدن گلوب بوی صلح و دوستی می دهد مثل فیلم هایش و خصوصاً جدایی نادر از سیمین که شاید ظاهری تلخ داشته باشد. با این حال، تعصب مردی به سرزمینی است که آن را نمی خواهد ترک کند. سرزمینی که ترک نمی کند و می خواهد فرزندش را طوری بار بیاورد، که برای این سرزمین، برای همین سرزمین باشد. در رفتار فرهادی در زمان هایی که میان جمع حاضر می شد و جایزه ای می گرفت، این خصلت وطن دوستی دیده می شود. همه جا صحبت از وطن و فرهنگ آن است. در این مدت که فرهادی در جشنواره های متعدد حضور داشت و مصاحبه هایی که با او می شد هرگز سعی نکرد پاسخ کسی را بدهد، از فرصت های به دست آمده برای تسویه حساب های شخصی استفاده کند. حرف اصغر فرهادی به اندازه ی فیلم تأثیرگذارش، به عنوان منش حرفه ای و اجتماعی یک هنرمند و از آن مهم تر یک ایرانی، الگو می شود. نتیجه ی تمام پیام های فرهادی، صلح و همدلی است.

فرهادی به عنوان نماینده ی سرزمینش از فرهنگ های دیگر به احترام یاد می کند. با جدایی نادر از سیمین برگ جدیدی در تاریخ سینمای ایران و شاید هنر ایران گشوده شده. برگی که به یادگاری ها، دست نوشته ها، خاطرات و امضاهای دیگری هم نیاز دارد.

در روند ساخت جدایی نادر از سیمین نکته هایی وجود دارد که خبرسازی جدایی نادر از سیمین را تنها معطوف به رویکرد خاص تاریخی نمی کند. سینمای ایران که از جهت امکانات سخت افزاری چندان امکان تولید پروژه های سنگین را ندارد باید تمرکز بیشتری روی فیلم نامه و عناصر ساختار شناسانه سینمایی داشته باشد. پیش تولید یک فیلم تنها منوط به جلسات فیلم نامه نویس و کارگردان و عوامل نمی شود و یا تمرین های صبورانه و دقیق بازیگران پیش از شروع فیلم برداری.

جدایی نادر از سیمین تلفیقی درست از طبیعت گرایی و درام است. در نوردیدن مرزهای رئالیسم و کلاسیک طوری که رنگ های مدرن آن توی ذوق نزند

فرهادی فیلم نامه ی جدایی نادر از سیمین را به گروهی از اهل فلسفه سپرده و بر اساس نظرات فلسفی که بر محمل اندیشه شکل می گیرند، آن را تغییر داده و چکش زده است. دقت فرهادی در نوشتن فیلم نامه، تنها زاییده ی هوش و نبوغ فرهادی نیست فرهادی دانش آموخته ی کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی است.

پیش از حضور فرهادی در سینما و حتی تلویزیون، نویسنده ی نمایش های رادیویی بوده است مشق های زیاد فرهادی در نوشتن نمایش نامه و تسلطش بر گونه های دراماتیک هنر بی تأثیر در ساختارشناسی ویژه ی فرهادی در سینما نیست.

بسیاری از فیلم های ایرانی امروز بر اساس غلیان و هیجان فیلمسازانی شکل می گیرد که پختگی و دانش در کارشان دیده نمی شود. آدم های احساساتی که با دیدن چند فیلم طغیانی در روح احساس می کنند و این دست مایه ساختن فیلم می شود.

 اسکار اصغر فرهادی

دانش دراماتیک فرهادی در تمام فیلم هایش دیده می شود. فرهادی فیلم بد نساخته است شاید بعضی از کارها برجسته تر شده باشد اما به همه ی کارها که دقت می کنی اضافات و هیجانات شخصی نمی بینی مثل حرف های فرهادی. دفاع از خود یا تهاجم و حمله به شخص یا گروهی. در اوایل دهه ی شصت که سینمای ایران، حضور در جشنواره ها و مجامع جهانی را تجربه می کرد نام هایی مثل امیر نادری، عباس کیارستمی، ابراهیم فروزش و ابوالفضل جلیلی بر سر زبان ها افتادند، سینمایی شکل گرفت که بعدها به سینمای جشنواره ای موسوم شد و طبیعی بود که از نسخه ی اسم های یاد شده تقلید شود این اتفاق باعث افتراق میان گونه های سینمایی شد. سینمای قصه گو، به عنوان سینمایی سخیف تلقی شد انگار که فیلم هایی که قصه ی سرراست تعریف کنند شأن و اعتبار هنری درخوری ندارند اما حالا فیلمی از ایران، بهترین فیلم سال می شود- نه فقط به جهت اسکار، که تقریباً بهترین جوایز جهانی را در یک سال گذشته از آن خود کرده است- که سینمای قصه گو دارد.

جدایی نادر از سیمین تلفیقی درست از طبیعت گرایی و درام است. درنوردیدن مرزهای رئالیسم و کلاسیک طوری که رنگ های مدرن آن توی ذوق نزد.

الگو پذیرفتن و نه کپی برداری از کار فرهادی نه  فقط در چارچوب های بصری و داستانی جدایی نادر از سیمین باید اتفاق بیافتد. الگوبرداری از کار فرهادی در کسب دانش، دقت و وسواس در روند ساخت و اشراف به انواع ادبی و هنری.

با گرفتن این جایزه، مردم بسیاری از دنیا، جدایی نادر از سیمین را خواهند دید. در جدایی نادر از سیمین تصویری که از ایران و مردم آن نشان داده می شود، جامعه ای فقر زده نیست که همه، فقط برای فراهم کردن مایحتاج در تلاشند. دغدغه ی آدم های فیلم، مضامین عمیق تری از زندگی انسانی است. همه درگیر اخلاقند. درگیر اخلاق و اعتقادشان.

اعتقادی که خودساخته باشند و یا آن را تعلیم دیده باشند. همین یک مورد از فیلم فرهادی کافی بود که زن پرستار و فقیر فیلم ،زنی ایرانی است که بر سر اعتقادش می ماند حتی اگر قرار باشد هزینه ی گزافی برای آن بپردازد.

فرهادی در فیلم هایش اداهایی را در نمی آورد که خودش را ملزم به آن ها نداند.

صلح و دوستی پیام فرهادی، بیش از جایزه هایش کام مردم را شیرین کرده است.

شیرینی که با ادامه فیلمسازی موقر در سینمای ایران مدام خواهد شد.

مجتبی شاعری

بخش سینما و تلویزیون تبیان