تبیان، دستیار زندگی
نقدی بر فیلم آمین خواهیم گفت آخرین ساخته ی سامان سالور به نمایش در آمده در جشنواره ی فیلم فجر.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چطور آمین خواهیم گفت


نقدی بر فیلم آمین خواهیم گفت آخرین ساخته ی سامان سالور به نمایش در آمده در جشنواره ی فیلم فجر.


فیلم آمین

"تنهایی"   دلمشغولی و دغدغه ای است که بعد از ساخت چند فیلم، در کار آخر سامان سالور باز هم دیده می شود. بهترین نماد برای نشان دادن تنهایی انسان، نشان دادن لحظه ی مرگ انسان است. لحظه ی مردن نه. وقتی که جان از قالب خارج شده باشد، دیگر این قالب تهی، اسمش آدم نیست. جنازه است. جسد است و حال تنهایی آدم را همین جنازه فقط نشان می دهد.

"آمین خواهیم گفت" در بیان نمادین انسان تنها شباهت های زیادی به "چند کیلو خرما برای مراسم تدفین" دارد." چند کیلو خرما برای مراسم تدفین"  در جشنواره های زیادی به نمایش در آمد و با استقبال مواجه شد. سالور با چند کیلو خرما ..... جایزه ی مهمی مثل یوزپلنگ طلایی لوکارنو را به دست آورد ولی آیا "آمین خواهیم گفت" هم با همین استقبال مواجه می شود؟

اگر بینش تماشا گران و منتقدین ایرانی را ملاک انطباق و پیش بینی استقبال جهانی برای فیلم ها بدانیم ، پاسخ مثبت به این سؤال دچار ابهام خواهد بود.

روایت ضد قصّه الزاما به قضاوت منفی در مورد یک فیلم منجر نمی شود. سالور در "ساکنین سرزمین سکوت" هم روایت ضد قصه ای برای فیلمش دارد حتی در چند کیلوخرما برای مراسم تدفین هم قصه به مفهوم کلاسیک و دراماتیک دیده نمی شود، اما چینبش ها و ترکیب بندهای تصاویر که روال داستان را تشکیل می دهند، در مجموع قابل فهم ، دیدنی و شنیدنی هستند.

قرار است جنازه ای را برای خاکسپاری به روستایی منتقل کنند در مسیر انتقال جنازه به روستا باید از رودخانه ای بگذرند که به جهت خراب شدن پل روی آن، باید از وسیله ای راپل مانند استفاده کنند.راپلی که کابین دارد وحسن نامی (حسن گرگر) مسئول هدایت آن است. ایستگاه تنگ هفت ،مأمن آدم هایی است که در مراوداتشان با همدیگر و به ویژه با حسن گرگر قرار است این تنهایی را نشان دهند. در "آمین خواهیم گفت" راه های مهربانی کردن آدم ها با هم سخت نشان داده می شود. راه گفت و گو کردن، خود ِخود را نشان دادن ،از تنهایی در آمدن و از تنهایی در آوردن کار سختی است.

قطار،رودخانه،جنازه،ایستگاه،وسیله ای غیرمتعارف برای عبور از رودخانه به جای پل،عینک با نمره ی بالای حسن گرگر،دخترکی که خودش را به جای پسر جا می زند،... همه وهمه نماد هستند

سالور در "آمین خواهیم گفت" از نمادگرایی استفاده کرده است و نشانه شناسی این نمادها کارسختی نیست. قطار، رودخانه، جنازه، ایستگاه، وسیله ای غیر متعارف برای عبور از رودخانه به جای پل، عینک با نمره ی بالای حسن گرگر، دخترکی که خودش را به جای پسر جا می زند،... همه و همه نماد هستند و به الزام یا اجبارساختار، در فیلم استفاده نمی شوند برای بازگو کردن پیامی هستند که چند باره تکرار می شود. قطارهایی که در گذرند و قطار مستهلک و از کار افتاده ای که مثل جنازه ی منتظر خاکسپاری است. روستایی که به جهت خراب شدن پل تنها مانده است. همه از نشانه هایی هستند که در بیان داستانی می توانستند شاکله ی فیلم را سروسامان بهتری بدهند.بازی ها درست و حساب شده است.

فیلم آمین

یکدستی اکثریت بازیگران فیلم حاکی هدایت و دیدگاه کارگردان به اصل متن نمایشی است. اما جاهایی که شخصیت های غیر نرمال فیلم از نگاه های خاص فیلم سازی با توجه به قاب بندی ها مطرح می شوند، بیشتر به تیپ نزدیکند. این مفهوم را در بازی فرزاد حسنی می توان دید. پیش از آن که شخصیتی ملموس ساخته شود، بارفتارهای تیپیک مواجه می شویم. این از نوع گریم هم استنباط می شود.

کادرهایی که سالور در فیلمش انتخاب کرده چشم نواز و تأثیر گذارند اما در ترکیب پشت سرهم از عناصر زیبایی شناختی شان فاصله می گیرند و مفهوم سینمایی تصاویر در قالب داستان خود را نشان نمی دهد . تأکید مصر و چند باره ی یک فیلمساز هر چند که در بیان مفهومی انسانی و ارزشی باشد، ناگزیر از تکرار می شود. این، تکرارخود، در برخی جاها، به تکرار نشانه های قدیمی که در گذشته دیده ایم، ظاهر می گردند. استعفای پیرمرد ایستگاه، کپی برداری از سوزنبان طبیعت بی جان شهید ثالث است یا دست کم شباهت های زیادی به ان دارد.

خلاقیت و نگاه ویژه ی سالور در این فیلم چندان، معرفی نمی شود. مایه هایی از عمق در بعضی از صحنه ها وجود دارد اما در مجموع روند اتفاقات و چیبش تصاویر مثل ریختن رنگ های دلفریبی است که تند بودن یا خنثی بودنشان ، ملال آور نشان می دهد.

مجتبی شاعری

بخش سینماو تلویزیون تبیان