تبیان، دستیار زندگی
چون شیطان به طور مداوم در میان آدمیزادگان به ایجاد وسوسه می‌پردازد و به صورت مستمر فساد و گمراهی را منتشر می‌سازد ، لذا بر پیروان حق و حقیقت لازم است آنان نیز به طور مستمر به تبلیغ و نشر حق بپردازند و در توسعه و گسترش آن بی تفاوت و ساکت نمانند .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ابزاری برای راندن شیطان!


چون شیطان به طور مداوم در میان آدمیزادگان به ایجاد وسوسه می‌پردازد و به صورت مستمر فساد و گمراهی را منتشر می‌سازد ، لذا بر پیروان حق و حقیقت لازم است آنان نیز به طور مستمر به تبلیغ و نشر حق بپردازند و در توسعه و گسترش آن بی تفاوت و ساکت نمانند .


عبادت

در لغت، یکی از معانی وسوسه، تکرار کاری و استمرار بر آن می‌باشد.شیطان از آن روزی که در پیشگاه خداوند اعلام نمود که مصمم است جامعه‌ی بشریت را گمراه و منحرف نماید، سوگند یاد کرد اسلحه‌ی خود را زمین نگذارد و هیچ گاه در طول پیکار خود خسته و ناامید نگردد، این اعلان، خود دال بر ان است که اصلاً" باطل متوقف نمی‌شود بلکه با سرعت در حال حرکت و توسعه می‌باشد بمانند سرعت آتشی که با خاشاک و چوب خشک افروخته شده باشد.

بدیهی است اگر پیروان حق و حقیقت ساکت بمانند و در برابر آن خاشع و فروتن باشند و هیچ واکنشی از خود نشان ندهند به طور قطع سرعت و انتشار باطل بیش از پیش بیشتر می‌شود، اما وقتی که خدا را یاد نمودند و با تمام قدرت و ابزار ممکن برای رویارویی با دشمن خود آماده و مجهز شدند، تردید نیست که حق بمانند ریزش آبشار از بالای کوه‌ها بر سر آتش باطل جاری می‌شود و با خواست خداوند آن را خاموش می‌کند، و بدیهی است این کار تحقق نمی‌پذیرد مگر با ذکر و یاد خدا در هر زمان و هر حالی.

چنانکه رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) می‌فرماید: «الشیطان جاثم علی قلب ابن آدم، فاذا ذکر الله تعالی خنس، و إذا غفل وسوس» : شیطان بر قلب آدمیزاد چسبیده است پس هرگاه ذکر و یاد خدا را بنماید دور می‌شود و اگر از یاد خدا غافل ماند او را وسوسه می‌کند.

بنابراین چون شیطان به طور مداوم در میان آدمیزادگان به ایجاد وسوسه می‌پردازد و به صورت مستمر فساد و گمراهی را منتشر می‌سازد ، لذا بر پیروان حق و حقیقت لازم است آنان نیز به طور مستمر به تبلیغ و نشر حق بپردازند و در توسعه و گسترش آن بی تفاوت و ساکت نمانند .

در آثار بعضی از سلف صالح آمده است :«شخص مؤمن می‌تواند شیطان را براند و آن را از خود دور سازد آن طوری که شتربان شترش را در سفر می‌راند ، چرا که هرگاه شیطان خود را به او بنمایاند فوری تازیانه‌ی ذکر و یاد خدا را بر سر او فرود می‌آورد و با توجه به توبه و استغفار، به وسیله‌ی طاعت و عبادت او را می‌راند و از خود دور می‌کند، در این صورت شیطان همراه شخص مؤمن در عذاب شدید می‌باشد و بمانند شیطان همراه با شخص فاجر و تباهکار، در کمال راحتی و آرامش نمی‌باشد به همین علت است که شیطان شخص فاجر ، بسیار قدرتمند و جبار می‌باشد.»

رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) می‌فرماید:«الشیطان جاثم علی قلب ابن آدم، فاذا ذکر الله تعالی خنس، و إذا غفل وسوس» : شیطان بر قلب آدمیزاد چسبیده است پس هرگاه ذکر و یاد خدا را بنماید دور می‌شود و اگر از یاد خدا غافل ماند او را وسوسه می‌کند

بدیهی است ذکر و یاد خدا تنها به وسیله‌ی زبان کامل نمی‌شود بلکه همراه با ذکر و یاد قلب کامل می‌گردد، پس ذکر زبان و قلب با هم دو عامل محرکی هستند که پیروان حق را برای عمل در راه  خدا و حرکت به سوی او وادار می‌سازند و اما غافل ماندنشان از ذکر زبان و قلب ، موجب رکود و عدم تحرک ایشان می‌گردد.بنابراین دعاهای نمازگزاران و ریختن اشک ایشان و گرفتن روزه مستحب ، مسیر باطل را تغییر نمی‌دهد و آن را از حرکت باز نمی‌دارد و همچنین خواندن کتاب‌ها و بحث و مناظره‌ی فقه‌ها برای بازداشتن تصمیم طرفداران باطل کافی نیست بلکه تنها چیزی که آنان را متزلزل می‌کند و به وحشت می‌اندازد و تصمیم ایشان را خنثی و بی اثر می‌گذارد، همان عمل مداوم در راه خدا و یا جهاد و کوشش مستمر برای تغییر این پدیده‌ی جاهلی به یک واقعیتی که خداوند دستور تحقق پذیرفتنش را داده است می‌باشد، و این مصداق و مفهوم آن فرموده‌ی خداوند است که برای ارشاد آنان بر تجارتی که ایشان را از عذاب دردناک نجات دهد، می‌فرماید(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَی تِجَارَةٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ) صف/10-11: ای کسانی که ایمان آورده‌اید آیا شما را به تجارت و معامله ای رهنمون سازم که شما را از عذاب دردناک دوزخ رها سازد ؟ ( و آن این است که) به خدا و پیامبرش ایمان بیاورید و در راه خدا با مال و جان خود تلاش و جهاد کنید، اگر بدانید این برای شما( از هر چیز دیگری) بهتر است .

آری این یک مبارزه‌ی مستمری است جهت جنگیدن در برابر شیطان و طرفدارانش، و این راهی است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آن را به مسلمانان صدر اسلام یاد داد، چنان که مصعب بن عمیر را فرستاد که پرچم مبارزه را در مقابل مسیر باطل به حرکت درآورد، تا آنچه را که باطل کاشته است از جایی بکند و به جای آن بذر حق و حقیقت را بنشاند ، و بعد از او سایر صحابه( رضوان الله علیهم ) مطابق آنچه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به ایشان آموخته بود عمل کردند.

عامر شعبی که یکی از تابعین و فقه های گران قدر کوفی است روایت نموده«چند مرد از کوفه بیرون رفتند و در خارج شهر توقف نمودند و عبادت می‌کردند ، خبر این واقعه به عبدالله بن مسعود رسید و عبدالله نزد آنان رفت و از آمدنش به نزد ایشان خوشحال شدند، عبدالله بن مسعود به آنان گفت: چه چیزی شما را بر انجام چنین کاری واداشته است؟! گفتند: دوست داشتیم از دست گروهی از مردم خارج شویم و در اینجا به عبادت بپردازیم. عبدالله بن مسعود گفت: اگر سایر مردم آنچه را که شما انجام داده‌اید آنان نیز انجام می‌دادند پس در این صورت چه کسی با دشمن خدا می‌جنگید؟ و من از اینجا نمی‌روم تا اینکه شما به شهر برگردید.»

بعد از او عبدالله بن مبارک آمد تا اینکه برای فضیل که یکی از افراد بسیار زاهد و عبادت‌کننده بود در تاریخ اسلام، چند شعر بفرستد و او را در آن اشعار تعریف و توصیف نماید به اینکه :«او عبادتگزاری است که با عبادت بازی می‌کند. »

فرآوری : زهرا اجلال

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع :

راه‌های نفوذ شیطان برای فریب انسان ؛دکتر عبدالحمید بلالی ؛ مترجم:محمد صالح سعیدی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.