تبیان، دستیار زندگی
امروزه مسائل مختلفی را دخیل در ریزش مخاطب عنوان می کنند دلایل اقتصادی و مدیریتی اما عامل فنی سینمایی که به سطح دانش فیلم سازان بر می گردد از بقیه ی موارد اهمیت بیشتری دارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دکوپاژ و میزانس در سینما (1)


امروزه مسائل مختلفی را دخیل در ریزش مخاطب عنوان می کنند دلایل اقتصادی و مدیریتی اما عامل فنی سینمایی که به سطح دانش فیلم سازان بر می گردد از بقیه ی موارد اهمیت بیشتری دارد.


دکوپاژ و میزانس در سینما (1)

قبول! تلویزیون هست- شبکه های زیادی هم دارد و تقریباً همه یشان 24 ساعت برنامه دارند- ماهواره هم بله برای خیلی ها هست. رایانه و شبکه های اجتماعی، بازی های رایانه ای و البته گرفتاری هم هست. اما غیر از ایران هم این پدیده ها رشد کرده چه بسا گستردگی بیش تری هم دارد. اما سینما مخاطبش را حفظ کرده. سینمای هند سالانه نزدیک به هشتصد فیلم تولید می کند البته هشتصد فیلم سینمایی فیلم 35 میلیمتری. سینمای هند رسماً یک صنعت است قضاوتی از سطح این سینمای به خصوص نمی کنیم.

اما این سینما، سینمای سرپایی است و حتی توان رقابت با سینماهای دیگر را دارد. اشتباه نکنیم نگفتیم که در این رقابت برنده می شود ولی حضور مداوم در میدان رقابت هم امتیاز بزرگی است. سینمای هنگ کنگ دست کم فیلم های رزمی خوبی می سازد. ملاک خوبی و بدی در این بحث بیشتر متکّی به جذب مخاطب است. سینمای ژاپن، سینمای اروپا و در این چند وقت اخیر سینمای کانادا و استرالیا فیلم های زیادی می سازند. حتی سینمای آمریکای لاتین متأثر از نقش جهانی ادبیات لاتین، به مقیاس های بهتری در سینما دست پیدا کرده اند.

سینمای ایران علی رغم حضور متفاوت تری در جشنواره های مهم بین المللی ظرف 30 ساله گذشته هنوز، رویه ی پیوسته ای در جذب مخاطب ندارد. چه مخاطب جهانی چه مخاطب داخل کشور.

دکوپاژ (چینش پلان های یک سکانس)، میزانسن (تعیین حرکت بازیگران در هر صحنه) قاب بندی ها، حتی دقت در نوع صدابرداری امروز تفاوت چندانی در سینما و تلویزیون ما ندارد.

حتی اگر بپذیریم که در همه ی جهان، دولت ها بودجه ی خاصی را به عنوان سوبسید (یارانه) به سینما اختصاص می دهند، اما باید پذیرفت که اقتصاد صنعت سینما، در اکثریت قریب به اتفاق جاها، وابسته به حضور مخاطب است. آمار فروش فیلم ها و گمانه زنی ها در مورد هزینه های تولید، بیلان سودده از این سینماها به دست می دهد. در مورد علل اقتصادی، مدیریت سینما، نفوذ تلویزیون، در دسترس بودن فیلم ها به صورت لوح های فشرده- که طبیعتاً هزینه ی دیدن یک فیلم را پایین می آورد- باید در مجال دیگر صحبت کرد، خصوصاً از این نوع بررسی ها (آسیب شناسی) بسیار خوانده و شنیده اید. قصد نگارنده بررسی (آسیب شناسی) دوباره و البته ملال آور ریزش مخاطب سینما به دلیل حضور رقبای سینما نیست. نکته ی مهمی که از این نظرگاه مغفول می ماند زبان سینماست که این روزها در فیلم هایی که اکران می شود شنیده و دیده نمی شود.

چرا در اروپا، هند و آمریکای شمالی به عنوان بازارهای شاخص صنعت سینما، با وجود رقبای شناخته شده ی سینما، هنوز مخاطب برای دیدن فیلم  زمان و پول، هزینه می کند اما در ایران این اتفاق کمرنگ تر شده. تماشاچی وقتی همان فیلمی که در سینما دیده را یکبار دیگر بر صفحه ی تلویزیون می بیند و تفاوت چندانی حس نمی کند و این، چند بار اتفاق می افتد حتی اگر آگاهانه به نرفتن به سینما تصمیم بگیرد در ناخودآگاهش این حس ته نشین می شود. مثل خیلی از ما، وقتی که دچار بیماری می شویم  با مراجعه به پزشک درصدد معالجه نیستیم. چون بدون صرف زمان، هزینه ی ملاقات با پزشک و سیاه شدن یک برگ از دفترچه ی درمانی مان به تجربه های قبلی خودمان و دیگران مراجعه می کنیم. داروهای باقی مانده در خانه را مصرف می کنیم یا دست کم از داروخانه، داروی موردنظر را تهیه می کنیم.

دکوپاژ و میزانس در سینما (1)

چون تفاوتی در تسریع زمان درمان یا کیفیت درمانی در مراجعه به پزشک ندیده ایم.

دکوپاژ (چینش پلان های یک سکانس)، میزانسن (تعیین حرکت بازیگران در هر صحنه) قاب بندی ها، حتی دقت در نوع صدابرداری امروز  تفاوت چندانی در سینما و تلویزیون ما ندارد. مخاطب عادی شاید تعاریف دقیق و علمی را نداند. حتی بعد از دیدن فیلمی دلایل تأثیر پذیری را نتواند بازگو کند اما در هنر برای رسیدن به هر زبانی که حتماً محتوای خاصی را دربر می گیرد جمله سازی ها و ترکیب های متفاوتی در نظر گرفته می شود. مثلاً وقتی فیلمسازی به تن قهرمانش لباسی با رنگ خاکستری یا طوسی می پوشاند بی آنکه مخاطب منتظر معرفی بیشتری باشد

روحیه ی انزوا یا فقر (از هر جنسی) را در بررسی درونگرایانه ی قهرمان می پذیرد. این رعایت در مورد میزانسن و قاب بندی هم وجود دارد.

فیلم سازی که در تمام مدت فیلمش، از نمای بسته (کلوزآپ) هیچ یک از شخصیت هایش استفاده نمی کند تأکید بر اتفاقات داستان دارد تا قهرمان ها و ضد قهرمان هایش، عمق دادن به تصویر، استفاده ی مناسب از گستردگی پرده ی عریض در سینماست که مفهوم پیدا می کند هرچند که در ساخت سریال ها یا فیلم های تلویزیونی اگر این اصول رعایت شود در جذب مخاطب تأثیر بهتری خواهد داشت. با این حال، فیلم های سینمای امروز دراکثر موارد طوری دکوپاژ می شوند که این پرده ی عریض که ویژگی جادو و مسخ کردن تماشاچی را داشت، فاقد کارکرد مبنایی اش می شود. در شماره های بعد همین عنوان، بحث های فنی تری از دکوپاژ و میزانسن های ویژه ی سینما را یادآوری می کنیم.

ادامه دارد...

مجتبی شاعری

بخش سینما وتلویزیون تبیان