تبیان، دستیار زندگی
همه بازیگران حرفه‌ای كه نقش‌های مختلف را اجرا می‌كنند همیشه منتظر فرصت‌های طلایی در زندگی خود هستند؛ فرصت‌هایی كه به آنها اجازه می‌دهد خلاقیت‌های خود را به نمایش بگذارند و در نقشی متفاوت بازی كنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرصتی برای دیده شدن

نگاهی به سریال شیدایی


همه بازیگران حرفه‌ای كه نقش‌های مختلف را اجرا می‌كنند همیشه منتظر فرصت‌های طلایی در زندگی خود هستند؛ فرصت‌هایی كه به آنها اجازه می‌دهد خلاقیت‌های خود را به نمایش بگذارند و در نقشی متفاوت بازی كنند.


سریال شیدایی

بازیگران حرفه‌‌ای معمولا نقش‌های خوب را به اصطلاح «بو» می‌كشند.

برای این گروه از بازیگران مهم نیست كه در یك تله‌فیلم بازی كنند یا در یك فیلم سینمایی و یا در یك سریال كه در قسمت‌های زیادی تولید می‌شود.

حتی گاهی اوقات برای آنها مهم نیست كه نقش اصلی را بازی می‌كنند و یا نقش پیشنهادی به آنها یك نقش فرعی است. برای برخی از بازیگران حتی كارگردان هم در اهمیت دوم قرار دارد. مهم نقش است كه چقدر بازیگر را درگیر می‌كند.

سریال «شیدایی» كه از شبكه 3 سیما در حال پخش است، هم نویسنده خوب و كاربلدی دارد و هم كارگردانش آنقدر تجربه دارد كه می‌داند یك داستان عاشقانه را چگونه باید با چاشنی دلهره جذاب كند.

بازیگران حرفه‌ای در چنین اثری، راحت‌تر می‌توانند نقش خود را پیدا كنند و با خلاقیت خود، بضاعت داستان و شخصیت‌پردازی و راهنمایی‌های كارگردان نقشی متفاوت را بازی كنند؛ نقشی كه تاكنون كمتر به آنها پیشنهاد شده و آنها همیشه مترصد بوده‌اند آن را به عنوان نقشی تازه تجربه كنند.

وقتی نقش‌ تازه باشد، بازیگر هم برای اجرای آن انرژی زیادی پیدا می‌كند. سریال شیدایی این امكان را برای چند بازیگر به وجود آورده است.

بازیگر صورت‌سنگی در نقش پدری مهربان

بعد از بازی در فیلم‌های برگزیده‌ای مانند طلسم، ایستگاه، مردی كه موش شد و باشو غریبه كوچك به عنوان بازیگری به مردم معرفی شد كه چهره خاصی دارد و بیشتر نقش آدم‌های بی‌عاطفه را بازی می‌كند؛ شخصیت‌هایی كه صورتی چون سنگ دارند؛ صورت‌هایی كه هیچ حسی مبنی بر صمیمیت را در آنها نمی‌توان دید.

پرویز پورحسینی اما این شانس را یافت كه در فیلم ـ مجموعه مریم مقدس(س) نقش حضرت زكریا را بازی كند.

پورحسینی در زمان اكران این فیلم در یادداشتی كه در اختیار روزنامه جام‌جم گذاشت از این نقش به عنوان نقشی كه از آسمان رسیده است، یاد كرد.

بازیگران حرفه‌ای در چنین اثری، راحت‌تر می‌توانند نقش خود را پیدا كنند و با خلاقیت خود، بضاعت داستان و شخصیت‌پردازی و راهنمایی‌های كارگردان نقشی متفاوت را بازی كنند؛ نقشی كه تاكنون كمتر به آنها پیشنهاد شده و آنها همیشه مترصد بوده‌اند آن را به عنوان نقشی تازه تجربه كنند.

نقش زكریا باعث شد تا چهره متفاوتی از پورحسینی به مردم معرفی شود.

پورحسینی با بازی در سریال مختارنامه و نقش میثم تمار نشان داد كه چهره‌اش از دهه 60 تاكنون بسیار تفاوت كرده و دیگر آن مرد صورت سنگی نیست.

خطوط چهره او منعطف شده و حالا می‌تواند نقش مردانی مهربان و با ایمان را بازی كند.

پورحسینی در پرونده كاری خود سریال‌هایی مانند شب دهم و اولین شب آرامش را هم دارد. این بازیگر پیشكسوت در این دو سریال نقش مردانی پابه سن گذاشته را بازی كرد كه در جوانی در عشق خود ناكام مانده بودند اما تصمیم گرفته بودند بقیه عمر خود را با وفاداری به عشق گذشته سپری كنند.

سریال «مثل هیچكس» اما امكان خوب دیگری را برای پورحسینی فراهم كرد. او در این سریال عاقبت توانست نقش «پدر» را تجربه كند.

سریال شیدایی

پدری كه عموی خانواده داداشی هم بود و باید به عنوان فردی عاقل میان اعضای خانواده آشتی برقرار می‌كرد.

پورحسینی را این روزها در نقش «مَمد تقی» در سریال شیدایی می‌بینیم. او در این سریال فرصت این را یافته تا نقش پدری را بازی كند كه عاشقانه فرزندانش را دوست دارد.

جان پدر به جان عاطفه و طاها بسته است. محمدتقی سپاهان مرد كارخانه‌دار و ثروتمندی است كه نمی‌تواند از كنار درد‌ قلب طاها و عشق او به سادگی بگذرد.

پرویز پورحسینی، در شیدایی آنقدر نقش پدر را خوب و باورپذیر بازی می‌كند كه بیننده با او هم می‌خندد هم گریه می‌كند. هم خشمگین می‌شود و هم برای او دل می‌سوزاند.

پورحسینی با نقش سپاهان در شیدایی نشان داده كه در سن 70 سالگی هنوز به دنبال نقش‌هایی است كه تازگی دارند و او آنها را تجربه نكرده‌ است.

گریه مرد مقتدر

آرش مجیدی با سریال رستگاران به مردم معرفی شد. او در این سریال نقش پلیس جوانی را بازی می‌كرد كه اقتدار در صورت و صدایش نمایان بود.

همین اقتدار و نحوه ارائه آن از مجیدی بازیگری محبوب ساخت اما در ادامه راه نقش‌هایی كه این بازیگر اجرای آنها را به عهده گرفت كمتر رنگ و بوی آن اقتدار را داشتند.

در سریال «زیرهشت » او مرد مقتدری بود كه در ادامه داستان قافیه را باخت و به مردی روانی تبدیل شد.

سریال شیدایی

در سریال ارمغان تاریكی هم او مردی مهربان بود كه با عشق همراه شد و تا آخر هم با او ماند و حتی خودخواسته چشم از دیدن، بست و رُل مرد نابینا را برای همسرش بازی كرد تا زنی كه عشق را به او شناسانده بود به روال طبیعی زندگی برگردد.

«ارمغان تاریكی»، مجیدی را به عنوان بازیگری كه نقش مردان خانواده را خوب بازی می‌كند، به كارگردانان و تهیه‌كنندگان معرفی كرد.

آرش مجیدی در سریال شیدایی هم همان مرد خانواده است؛ مردی كه می‌خواهد خانواده خود را در حریم امن محافظت كند.

در شیدایی زمانی كه یحیی وارد قصه شد، می‌توانستی اقتدار را در بازی مجیدی ببینی اما با ورود خواهرش، افسانه، ‌یحیی تبدیل به مردی دلسوز شد كه نمی‌خواهد دل هیچكس را برنجاند.

شاید نقش یحیی برای مجیدی كوچك باشد. البته هنوز تا پایان داستان شیدایی راه زیادی در پیش است اما از هم‌اكنون معلوم است كه قرار نیست یحیی تغییر مسیری در رفتارش بدهد.

فرصتی برای دیده شدن

اندیشه فولادوند، با بازی در سه‌گانه «ستاره‌ها» ساخته فریدون جیرانی به شهرت رسید.

این بازیگر 28 ساله تاكنون در فیلم‌هایی مانند سنگ كاغذ قیچی، 4 انگشتی، سن‌پترزبورگ و نفرین بازی كرده است.

اما واقعیت این است كه عموم مردم او را به عنوان بازیگر نمی‌شناسند.

محمدمهدی عسگرپور با سپردن نقش افسانه كه نقشی منفی هم هست این امكان را برای فولادوند به وجود آورد تا مخاطبان فراگیر تلویزیون او را بشناسند و در مقابل بازی خوب او در شیدایی واكنش نشان دهند.

او توانسته به مردم بقبولاند كه افسانه شخصیتی منفی است و همین می‌تواند موفقیت او را در تلویزیون رقم بزند.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع:طاهره آشیانی / جام جم