تبیان، دستیار زندگی
سلامت جسمانی مانند سلامت شخصیت در زندگی زناشویی آثار متعدد و فراوانی دارد و می تواند موجب ایجاد مشکلاتی در زندگی شود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ازدواج با معلولیت


سلامت جسمانی مانند سلامت شخصیت در زندگی زناشویی آثار متعدد و فراوانی دارد و می تواند موجب ایجاد مشکلاتی در زندگی شود.

ازدواج با معلولیت

منظور از سلامت جسمانی، عدم ابتلای فرد مورد نظر به بیماری های مزمن ناتوان ساز، وخیم و غیرقابل درمان و بیماری های ژنتیکی است که می تواند زمینه ساز ابتلای فرزندان به معلولیت باشد. در مورد مانده، با توجه به اینکه نقص جسمانی او ژنتیکی نبوده و تأثیر چندانی بر زندگی و فعالیت های او نداشته است، شاید تصمیم علی برای ازدواج با او چندان غیرمنطقی نباشد، اما نباید نقش عوامل فرهنگی را در این زمینه نادیده گرفت. متاسفانه با وجود اینکه روند ازدواج معلولان در جامعه در چند سال اخیر از رشد بالایی برخوردار بوده است، باز هم درک این موضوع که معلولان هم مانند دیگر اعضای جامعه حق زندگی و ازدواج دارند، برای عده زیادی از افراد دشوار است و هنوز هم مردم در برخورد با همسرانی معلول و یا زوجی که یکی از آنها سالم و دیگری معلول، شگفت زده می شوند (مخصوصاً اگر مرد سالم وزن دچار معلولیت باشد).

به دلیل این نگرش غلط رایج در جامعه بسیاری از افراد معلول نیز در این زمینه خود را باور ندارند و احساس می کنند در صورت ازدواج، مشکلی هستند که طرف مقابل باید آنها را تحمل کند، در حالی که در بیشتر مواقع چنین چیزی صحت ندارد. بنابراین خوب است فرهنگ سازی در این زمینه ادامه یابد.

 برای بررسی بهتر ازدواج معلولان می توان آن را به دو دسته تقسیم کرد.

ازدواج دو معلول با یکدیگر

 این نوع ازدواج دارای نکات منفی و مثبتی به این شرح است

مزایا

مهم ترین ویژگی مثبت این نوع ازدواج آن است که همسران از شرایط یکسانی برخوردارند و یکی بر دیگری برتری ندارد.

نکته دوم این است که افرادی که دارای شرایط مشابهی هستند، احتمالاً بهتر یکدیگر را درک می کنند.

سومین مزیت این نوع ازدواج این است که اگر میزان معلولیت به قدری شدید نباشد که همسران از عهده انجام کارهایشان بر آیند، معمولاً خانواده های دو طرف با این ازدواج موافق اند و جامعه نیز نسبت به این ازدواج در مقایسه با ازدواج یک فرد سالم با یک فرد معلول پذیرش بیشتری دارد.

زیان  ها

از آنجایی که هر دو نفر، معلولیت دارند (به ویژه معلولیت های شدید) طبعاً محدودیت های آنها، در زمینه شغلی، کسب درآمد، پرداختن به امور روزمره و... نیز به مراتب بیشتر است و به کمک وسیع تری نیاز دارند.

اگر معلولیت زوجین اساس ژنتیکی داشته باشد، احتمال تولد فرزند معلول در این نوع خانواده ها بیشتر است. البته در حال حاضر می توان با استفاده از آزمایش های پیشرفته ژنتیکی پیش از ازدواج و آزمایش های تشخیصی در ماه های اول بارداری، از وقوع این رویداد جلوگیری کرد.

ازدواج فرد معلول با یک فرد سالم

مزایا

در این حالت، چون یکی از دو نفر از سلامت جسمانی کامل برخوردار است، می تواند به همسر معلول خود کمک کرده و تا حد امکان نقص های ناشی از معلولیت وی را جبران کند.

این نوع ازدواج فقط برای فرد معلول مفید نیست، بلکه موجب تعالی روانی طرف مقابل نیز می شود. چنین فردی که برخلاف اکثر افراد جامعه در انتخاب همسر، ملاک های باطنی را بر ملاک های ظاهری ارجحیت داده است، با زندگی با انسانی که به رغم محدودیت هایش در یک زمینه خاص، در ابعاد دیگر موفق عمل کرده است، از الگوی مناسبی بهره مند شده و می تواند با دید وسیع تری به زندگی و دنیا بنگرد.

زیان ها

شاید بتوان گفت مهم ترین پیامد منفی این نوع ازدواج، پذیرفته نشدن آن توسط جامعه و خانواده است. معمولاً خانواده ها تمایل ندارند فرزند سالمشان با فردی که دچار نوعی معلولیت ولو کوچک است ازدواج کند، به ویژه اگر فرد معلول زن باشد. زیرا سلامت جسمانی یکی از ملاک های انتخاب همسر است که برای مردان از اولویت بیشتری برخوردار است. روان شناسان تکاملی که عقیده دارند در طول تاریخ تکامل بشر فقط رفتارهایی پایدار مانده اند که موجب بقای نسل انسان می شوند.

ازدواج با معلولیت

در توضیح این مطلب می گویند: از آنجایی که سلامت جسمانی یکی از عوامل نشان دهنده قدرت باروری زنان بوده است، مردان در طول تاریخ به طور ناخودآگاه هنگام انتخاب همسر به این ملاک اهمیت داده اند و این موضوع موجب بقای نسل آن ها شده است.

اما چون وظیفه باروری به عهده مردان نیست، زنان نسبت به این ملاک چندان سخت گیر نبوده اند.بنابراین احتمال اینکه زن تندرستی، مرد معلولی را برای ازدواج انتخاب کند، بیشتر از این است که یک مرد سالم، یک زن معلول را به همسری برگزیند.

این موضوع موجب شده که نگرش جامعه هم در مورد معلولیت زن و مرد متفاوت باشد که نمونه ای از آن را در جواب مادر علی آنجا که می گفت «زن و مرد با هم فرق دارند» دیدیم. در مورد افرادی که معلولیت های حادی دارند که بر زندگی آنها تأثیر منفی می گذارد، احتمالا مخالفت خانواده صحیح است. اما اگر معلولیت، مانند معلولیت مائده ژنتیکی نبوده و به حدی هم نباشد که برای فرد یا اطرافیانش مشکلی جدی ایجاد کرده، یا محدودیت های متعددی را بر فرد معلول و خانواده اش تحمیل کند، در صورت موافقت خانواده ها این ازدواج مانعی ندارد. تنها مشکلی که بر سر راه این ازدواج وجود دارد برخورد افراد جامعه است، که البته نباید آن را دست کم گرفت.

ممکن است زوج سالم در مواقع خاصی (مثلاً زمان عصبانیت) موضوع معلولیت همسرش را مطرح کرده و موجب رنجش وی شود.

اگر فرد معلول از عزت نفس بالایی برخوردار نباشد همیشه نگران این موضوع است که مبادا همسرش وی را ترک کند، بنابراین آرامشش را از دست می دهد.

بسته به نوع معلولیت فرد مورد نظر، فعالیت های همسران محدود می شود، مثلاً فردی که با یک شخص ناشنوا ازدواج کرده نمی تواند از گوش دادن موسیقی با وی لذت ببرد. البته همیشه فعالیت های مشترک لذت بخشی برای جایگزین شدن وجود دارند.

با توجه به آنچه گفته شد، نمی توان گفت کدام یک از این دو نوع ازدواج بر دیگری برتری دارد. این موضوع به فرهنگ جامعه، فرهنگ دو خانواده، میزان معلولیت، شرایط اقتصادی و ویژگی های شخصیتی همسران بستگی دارد. چیزی که مبرهن است، این است که در این نوع ازدواج ها، مراجعه به روان شناس و مشاور و استفاده از کمک های افراد آگاه و با تجربه ضروری است.

بخش کلوب ازدواج تبیان


برگرفته از سپیده دانایی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.