تبیان، دستیار زندگی
عدالت، آرمانی انسانی است و سابقه ای به قدمت عمر بشر دارد. هیچ چیز به اندازه پایمال شدن حق ضعیف و مظلوم برای فطرت بشر زجرآور و نفرت‌انگیز نیست و هیچ چیز به اندازه بی عدالتی، کینه و دشمنی را در قلب‌ها پدید نمی‌آورد. عدالت آرمانی دینی و الهی است که تمام پیام
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به راستی گمشده بشر امروز چیست ؟


عدالت، آرمانی انسانی است و سابقه ای به قدمت عمر بشر دارد. هیچ چیز به اندازه پایمال شدن حق ضعیف و مظلوم برای فطرت بشر زجرآور و نفرت‌انگیز نیست و هیچ چیز به اندازه بی عدالتی، کینه و دشمنی را در قلب‌ها پدید نمی‌آورد. عدالت آرمانی دینی و الهی است که تمام پیامبران برای تحقق آن رسالت یافته و بسیاری نیز در راه عدالت جان خود را فدا کرده‌اند.


عدالت

از آغاز زندگی بشر، همواره ظلم و بی عدالتی روح بشر را آزرده و او را تشنه جهانی عاری از هر تبعیض و تعدی ساخته است. در طول تاریخ، همه افراد و اقشار و جوامع اعم از کوچک و بزرگ، مؤمن و کافر، مرد و زن، حتی ستمکار و ستمدیده، دانا و نادان خواهان اجرای عدالت بوده و از نقض آن متنفر بوده و می‌باشند.

اهمیت عدالت اجتماعی

ارزش و بزرگی عدالت در سطح اجتماع به حدی است که قرآن آن را به صورت اصلی بنیادین و بدل ناپذیر مطرح کرده و خداوند به طور قاطع به آن فرمان داده و واجب کرده است: «یا داوُودُ إِنّا جَعَلْناکَ خَلیفَةً فِی اْلأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النّاسِ بِالْحَقِّ»؛ «ای داوود! ما تو را خلیفه و (نماینده خود) در زمین قرار دادیم؛ پس در میان مردم به حق داوری کن».(1)

قرآن یکی از اهداف عمده پیامبران را اقامه عدل و قسط می شمارد: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ»؛ «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آن‌ها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند».(2) یعنی تربیت مردم باید به گونه ای باشد که خود آنان مجری قسط و عدل باشند و هیچ چیز از دوستی‌ها و دشمنی‌ها، قرابت و خویشاوندی، دوری و نزدیکی و هرگونه عامل دیگر نباید مانع آن شود؛ چرا که هر گونه انحراف از مسیرعدل، متابعت از هوای نفس و گمراهی است. (3)

تحقق عدالت اجتماعی به عنوان یکی از اهداف بعثت انبیاء، نیازمند فراهم شدن مقدماتی است که روشن‌ترین و ضروری‌ترین مقدمه آن، تشکیل حکومت است. تلاش صادقانه و مستمر انبیاء و جانشنیان آنان برای تشکیل حکومت، تنها ایجاد عدالت اجتماعی در تمام زمینه‌ها بوده است

لزوم رعایت عدالت در شهود،(4) تعدد زوجات،(5)عدالت در گفتار،(6) عدالت به هنگام داوری(7) و قیام به عدالت در تمام مراحل زندگی(8) بیانگر اهمیت عدالت در تمام ابعاد زندگی از دیدگاه قرآن است که هیچ چیز نمی‌تواند جای آن را بگیرد.

جامعه متعادلی که همه افراد از مهم‌ترین ارزش‌های اجتماعی مانند قدرت و ثروت و موقعیت به طور یکسان برخوردار شوند و موقعیت‌ها و ثروت‌ها در اختیار افراد خاصی نباشد، طبعاً میان آحاد افراد جامعه همدلی و روحیه «اخوت» برقرار می‌شود.

نقطه مقابل عدالت اجتماعی و اهمیت و کارکردهای آن، ظلم و بی عدالتی است که باعث هلاکت و نیستی جامعه است. ظلم و پایمال کردن حقوق دیگران، موجب دگرگونی نعمت‌های الهی و نزدیک سازی خشم و غضب الهی،(9) پدید آوردن دشمنی(10) و فرسودگی و اضمحلال تمدن‌ها و آبادانی هاست.(11)

تحقق عدالت اجتماعی به عنوان یکی از اهداف بعثت انبیاء، نیازمند فراهم شدن مقدماتی است که روشن‌ترین و ضروری‌ترین مقدمه آن، تشکیل حکومت است. تلاش صادقانه و مستمر انبیاء و جانشنیان آنان برای تشکیل حکومت، تنها ایجاد عدالت اجتماعی در تمام زمینه‌ها بوده است.(12)

آنان به دنبال ریاست، فزون طلبی و رفاه و آسایش دنیوی شخصی نبودند و حکومت برای آنان هدف نبود؛ بلکه آن را ابزاری برای اجرای قانون و احقاق حق محرومان می‌دانستند: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ»؛ «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آن‌ها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند». (13)

سقوط یک تمدن و متلاشی شدن یک اجتماع پدیده عینی (یعنی نابود شدن انسان‌ها و خراب شدن ساختمان‌ها و...) نیست؛ بلکه سقوط تمدن و ویرانی اجتماع از موقعی آغاز می‌شود که بیماری اختیاری ظلم و تبعیض شروع به گسترش ریشه های خود نماید. خواسته های حیاتی مردم مورد بی اعتنایی قرار گیرد و استثمار و بهره کشی که انسان‌ها را از «کس» به «چیز» پایین می‌آورد، شیوع پیدا کند

نقش عدالت اجتماعی درتکامل و توسعه انسانی

هدف از خلقت انسان رسیدن به کمال است و برای رسیدن به این مقصد، عوامل متعددی چون کار و تلاش و همت بلند و آبادانی و ... نقش دارند، اما آنچه می‌تواند جامعه انسانی را به سوی این هدف سوق دهد و نقش اساسی ایفا کند، عدالت اجتماعی است. ظلم، آفت جامعه و ویرانگر تمدن‌ها و اقوام است. فرد و جامعه ای که با عدالت اصلاح نشود، بازیچه جور و ستم خواهد بود.(14)

تبعیض و ستم، رکود و ایستایی جامعه را به دنبال دارد. فرهنگ، اخلاق، تمدن و تکامل مادی و معنوی آن از حرکت می‌ایستد. تنها در سایه عدالت است که استعدادها شکوفا، خاطرها آسوده و وجدآن ها آرام می‌گیرد، عداوت و دشمنی جای خود را به همدلی و مهربانی و اعتماد می‌دهد و این، یک نتیجه صرفاً اخلاقی نیست؛ بلکه در سطح جامعه و عملکردهای بزرگ سازمان‌ها، گروه‌ها و اقشار نیز رخ می‌نماید.

عدالت گردونه اصلی حیات آدمیان است و چون خاصیت حیات اعتلا و تکامل است، هر فرد یا جامعه ای که عدالت بورزد، محال است که قهقرا و سقوط او را تهدید کند و بالعکس هنگامی که عدالت از قلمرو حیات فرد یا جامعه رخت بر می‌بندد، اعتلا و تکامل او بدون تردید با سقوط و تباهی روبرو خواهد گشت... سقوط یک تمدن و متلاشی شدن یک اجتماع پدیده عینی (یعنی نابود شدن انسان‌ها و خراب شدن ساختمان‌ها و...) نیست؛ بلکه سقوط تمدن و ویرانی اجتماع از موقعی آغاز می‌شود که بیماری اختیاری ظلم و تبعیض شروع به گسترش ریشه های خود نماید. خواسته های حیاتی مردم مورد بی اعتنایی قرار گیرد و استثمار و بهره کشی که انسان‌ها را از «کس» به «چیز» پایین می‌آورد، شیوع پیدا کند.(15)

پی نوشت:

1. ص: 26.

2. حدید: 25.

3. نساء: 135.

4. بقره:282، مائده:95.

5. نساء:3و129.

6. انعام:152.

7. نساء: 58.

8. مائده: 8.

9. نهج البلاغه، نامه 53.

10. غرر الحکم، ج 1، ص103.

11. مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمدپروین گنابادی، ج 1، ص320.

12. امام خمینی، ولایت فقیه، ص 59.

13. حدید: 25.

14. محمدتقی جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج 3، ص 265.

15. همان، ص ص290ـ 285.

زهرا رضاییان

بخش قرآن تبیان