تبیان، دستیار زندگی
حالا ممکن است کسی بپرسد چگونه جهت زندگی خود را سمت خداخواهی تنظیم کنیم ؟ خیلی ها می روند نزد علما و می گویند ما را نصیحت کنید و هر چه برایشان سخنرانی شود و نکته ها بگویند باز می بینند که این شخص اصلا تغییری نکرده است . امام علی (علیه السلام) تعبیر جالبی د
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لطفا ما را نصیحتی کنید!


امیرالمؤمنین علی(علیه السّلام) فرمودند: اگر کسی از تغییرات و حال به حال شدن امور دنیایی پند و عبرت نگیرد، موعظه‌ها و نصیحت‌های (زبانی) در او اثری نمی‌گذارد.


صراط مستقیم

خیلی از انسان ها در زندگیشان دنبال معنا می گردند و در سر سودای کمال و انسان کامل شدن دارند و به دنبال یافتن راه به هر دری می زنند اما از شاهراه هدایت غافل هستند ، همانطور که خیلی از ما در مسیر زندگیمان به دنبال امور پوچ و بی ارزش از موهبت های زیادی خود را محروم می کنیم مثلا تمام زندگی خود را با دوندگی و  دغدغه می گذرانیم که در نهایت به آرامش برسیم اما تا به خود می آییم که عمر گرانمایه را از دست داده ایم نه آرامشی دیده ایم و نه رفاهی حتی اگر دنیایی ثروت به دست آورده باشیم . چرا که این نگاه ما به امور است که زندگیمان را شکل می دهد، اگر شخصی خدا را وجهه نظر خود قرار دهد همه چیز را از خدا بداند و دنیا را با بالا و پایینش همانطور که هست بپذیرد اوست که هم آرامش دارد و هم دنیا و هم آخرت را به دست خواهد آورد، اما بر عکس کسی که در زندگیش به بیراهه رود و مسیر خدا خواهی و خداجویی را گم کند هرگز روی آرامش را نخواهد دید .

حالا ممکن است کسی بپرسد چگونه جهت زندگی خود را سمت خداخواهی تنظیم کنیم؟ خیلی ها می روند نزد علما و می گویند ما را نصیحت کنید و هر چه برایشان سخنرانی شود و نکته ها بگویند باز می بینند که این شخص اصلا تغییری نکرده است . امام علی (علیه السلام) تعبیر جالبی در این زمینه دارند:

رُوِیَ عَنْ علیٍّ علیه السّلام قال: «مَنْ لَمْ یَعْتَبِرْ بِغِیَرِالدُّنْیَا وَ صُرُوفِهَا لَمْ تَنْجَعْ فِیهِ الْمَوَاعِظُ.» [1]

ترجمه حدیث: امیرالمؤمنین علی(علیه السّلام) فرمودند: اگر کسی از تغییرات و حال به حال شدن امور دنیایی پند و عبرت نگیرد، موعظه‌ها و نصیحت‌های (زبانی) در او اثری نمی‌گذارد.

انسان نباید با این امور دنیایی غافلانه برخورد کند؛ بلکه باید فکر کند و پند بگیرد. واقعاً هم این‌گونه است. در همه امور هم این عبرت‌ها هست. در امور کسب و کار، زندگی، معاشرت و به طور کلّی در همه چیز پند و موعظه و عبرت نهفته است. باید از رویدادها و تغییرات و پستی‌بلندی‌های دنیا عبرت گرفت

شرح حدیث:

این روایت از نظر معانی بسیار قوی و پربار است. مقدمتاً عرض می‌کنم که انسان از نظر درونی به گونه‌ای است که دو دریچه برای ورود ادراکات و دریافت‌های بیرونی دارد. یکی چشم (دیداری) و دیگری گوش (شنیداری). بعضی چیزها را انسان به‌طور معمول می‌بیند و برخی چیزها را می‌شنود. دریافت‌های انسان از طریق دیداری «زبان حال» است و دریافت‌های او از طریق شنیداری «زبان قال» (گفتار) است. تو این دو دریچه را برای دریافت‌هایت نسبت به بیرون داری؛ هم می‌بینی و هم می‌شنوی. امّا بحث در اثرگذاری این دو است.

شبهه‌ای نیست که قوّه بینایی، اثرش بر انسان از قوّه شنوایی بیشتر است. اگر جنبه دیداری‌ات روی تو اثر نگذارد، بدان که جنبه شنیداری هم روی تو اثری نمی‌گذارد. اگر کسی تغییر دنیا و حالی به حالی شدن آن را ببیند و پند نگیرد، یعنی از این «زبان حال» عبرت نگیرد، این را بدانید که زبان قال در او هیچ اثری نخواهد گذاشت. زبان حال دنیا این است که این دنیا جایی نیست که انسان بتواند همواره به آنچه دلش می‌خواهد برسد. دنیا همه‌اش پستی و بلندی است. بی‌خود زحمت نکش! به آن نمی‌رسی! چه مال، چه ریاست و حتی در بُعد جسمی‌اش.

یک روز فردی را می‌بینی که دارای مال و مقام و... است، اما روز دیگر هم‌ او را می‌بینی که زبون و ذلیل شده است. یک روز در اوج عزت است و یک روز در حضیض ذلت! این‌ها را با چشم‌هایت ببین! اگر بنا شود از آنچه که با چشمت می‌بینی و از این دریچه در درون تو وارد می‌شود پند نگیری، بدان که زبان قال هم در تو هیچ اثری نخواهد گذاشت. تمام بیست و چهار هزار پیغمبر هم بیایند به گوشت بخوانند، هیچ فایده‌ای ندارد. یک گوش می‌شود در، یک گوش می‌شود دروازه! البته من یک چیز دیگر می‌گویم و آن اینکه چنین آدمی اصلاً گوشش در ندارد! چون حواسش جای دیگر است. در همان خیالات خودش بازی می‌کند. خدا کند یک گوشش در باشد و بیاید داخل، شاید اثری بگذارد و برود! اینکه از یک طرف بیاید و از آن طرف بیرون رود بهتر است از اینکه اصلاً گوشش دری نداشته باشد!

زبان حال دنیا این است که این دنیا جایی نیست که انسان بتواند همواره به آنچه دلش می‌خواهد برسد. دنیا همه‌اش پستی و بلندی است. بی‌خود زحمت نکش! به آن نمی‌رسی! چه مال، چه ریاست و حتی در بُعد جسمی‌اش

این روایت جمله کوتاهی است، اما خیلی حرف در آن است. «مَنْ لَمْ یَعْتَبِرْ بِغِیَرِالدُّنْیَا وَ صُرُوفِهَا لَمْ تَنْجَعْ فِیهِ الْمَوَاعِظُ». اگر کسی از این تغییرات دنیایی و حالی به حالی شدن‌های دنیا عبرت نگیرد و پند نیاموزد، پندهای زبانی هیچ اثری در او ندارد. وقتی زبان حال در او اثر نمی‌کند، زبان قال هیچ اثری بر او ندارد. انسان نباید با این امور دنیایی غافلانه برخورد کند؛ بلکه باید فکر کند و پند بگیرد. واقعاً هم این‌گونه است. در همه امور هم این عبرت‌ها هست. در امور کسب و کار، زندگی، معاشرت و به طور کلّی در همه چیز پند و موعظه و عبرت نهفته است. باید از رویدادها و تغییرات و پستی‌بلندی‌های دنیا عبرت گرفت. چیزهایی را که با چشم می‌بینی، اگر در درونت به تو پند ندهد، هرچه پند و اندرز به گوش تو بخوانند، اثر نخواهد کرد.

پی نوشت :

[1]. غررالحِکَم و دُرر الکَلِم، صفحه 473، روایت10804.

فرآوری : محمدی

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع : پایگاه اطلاع رسانی آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.