تبیان، دستیار زندگی
روشن است که داستان، این منصب سلطنت را بیهوده به نمرود خلعت نداده است، بلکه هنرمندانه می‌خواهد، توجه را به این موضوع جلب کند که جویندگان متاع‌های فریبنده دنیایی به ویژه طالبان سلطنت و قدرت سیاسی که درصدد این متاع‌ها قرار دارند، دچار حماقت، بلاهت وجود فکری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

داستان کشمکش ابراهیم(ع) و نمرود


آیه 258 بقره علیرغم کوتاه بودن، متن داستانی گسترده و پرمحتوایی را در بردارد که در کشمکش میان ابراهیم(علیه‌السلام) و نمرود برابر پدیده مهم هستی یعنی؛ «میراندن و زنده کردن» عینیت یافته است.


داستان

داستان کشمکش ابراهیم علیه السلام و نمرود در آیه 285 سوره بقره

حکایت نمرود بر اساس تسلسل داستانی در متن قرآن کریم در سوره «بقره» آیه 285 آمده است، علیرغم کوتاه بودن حکایتی که در آن آمده است، متن داستانی گسترده و پرمحتوایی را در بردارد، زیرا دارای شخصیت‌هایی است که مقتضی با شکل یک داستان کوتاه و یا یک حکایت است، متن داستان از این قرار است:

«أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِی حَآجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رِبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْکَ»؛

«مگر آن کس را که خدا به او پادشاهی ارزانی کرده بود، شنیدی که با ابراهیم درباره پروردگارش محابه می‌کرد؟»؛

«إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ»؛

«آنگاه که ابراهیم گفت: خدای من آن است که زنده می‌کند و می‌میراند،»؛

«قَالَ أَنَا أُحْیِی وَأُمِیتُ»؛

«گفت من (نیز) زنده می‌کنم و می‌رانم،»؛

«قَالَ إِبْرَاهِیمُ فَإِنَّ اللّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ»؛

«ابراهیم گفت: خدای یکتا خورشید را از مشرق می‌آورد، تو آن را از مغرب به یار،»؛

فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»؛

«آن کافر حیران شد و خدا گروه ستمگران را هدایت نمی‌کند.»

روشن است که داستان، این منصب سلطنت را بیهوده به نمرود خلعت نداده است، بلکه هنرمندانه می‌خواهد، توجه را به این موضوع جلب کند که جویندگان متاع‌های فریبنده دنیایی به ویژه طالبان سلطنت و قدرت سیاسی که درصدد این متاع‌ها قرار دارند، دچار حماقت، بلاهت وجود فکری هستند

شخصیت‌های این داستان عبارتند از: ابراهیم(علیه‌السلام) و نمرود، همان طور این آیه دارای چنان وضعیتی است که شکل داستانی مزبور آن را اقتضا می‌کند، این وضعیت در کشمکش میان ابراهیم علیه‌السلام و نمرود در برابر پدیده مهم هستی، یعنی «میراندن و زنده کردن» عینیت یافته است.

داستان از چگونگی محیط روانی «کشمکش» ذکری به میان نمی‌آورد و از لحاظ هنری، بدون اینکه وارد جزئیات شود، تنها به بیان نوع کشمکش اکتفا کرده است، اهمیت فکری و هنری این مناقشه و کشمکش در بیان چند حقیقت نمایان می‌شود، از جمله این حقایق این است که متاع‌های فریبنده دنیایی از قبیل سلطنت و امثال آن، بسیاری از انسان‌های ابله را از این که با اندیشه سالم به دنبال کشف حقایق بروند، باز می‌دارد.

داستان، درباره نمرود می‌گوید: «خداوند به وی پادشاهی داده است: مگر آن کسی را نشنیدی که درباره پروردگارش که به او پادشاهی عطا کرده بود با ابراهیم محابه می‌کرد»، روشن است که داستان، این منصب سلطنت را بیهوده به نمرود خلعت نداده است، بلکه هنرمندانه می‌خواهد، توجه را به این موضوع جلب کند که جویندگان متاع‌های فریبنده دنیایی به ویژه طالبان سلطنت و قدرت سیاسی که درصدد این متاع‌ها قرار دارند، دچار حماقت، بلاهت وجود فکری هستند.

اگر در خلال این داستان کوتاه درباره طرز تفکر حکام زمین ـ آنان که نسبت و رابطه‌ای با خداوند ندارند ـ دقت کنیم، به روشنی به میزان حماقت، بلاهت وجود فکری آنان پی خواهیم بود، به گونه‌ای که این حکام وقتی با نخستین کشمکش و جدال روبرو می‌شوند، کاخ اندیشه‌شان فرو می‌ریزد، چنان که این موضوع را در مناقشه ابراهیم علیه‌السلام و نمرود در مسئله زنده کردن و میراندن ملاحظه می‌کنیم.

بخش قرآن تبیان


منبع :خبرگزاری فارس