تبیان، دستیار زندگی
برای توجیه و تفسیر قالب خاص هنر اسلامی بازگشت به بن مایه های تفکری آن راه گشاست. در این مقاله به ارتباط میان آموزه های مذهبی تحریم تصویر و نمود ان در آثار هنرهای تجسمی پرداخته شده است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هنر اسلامی و مذهب


برای توجیه  و تفسیر قالب خاص هنر اسلامی بازگشت به بن مایه های تفکری آن راه گشاست. در این مقاله به ارتباط میان آموزه های مذهبی تحریم تصویر و نمود ان در آثار هنرهای تجسمی پرداخته شده است.


هنر اسلامی و مذهب

رشته هایی که مسلمین را به دین اسلام پیوند می دهد، موجودیت هنر آنها را نیز می سازد و جهانی که مسلمین با چنین دیدگاهی نظاره گرند با دنیای مسیحی بسیار متفاوت است.

با اینکه مسلمین زیبایی آفرینش و تنوع صوری بی پایان آنرا تمجید می کنند، ولی مفهوم هماهنگی عالم به آنگونه که در جهان باستان معروف بود، محلی از اعراب نیافت.

این چنین دیدگاهی باعث القای چنان مفهومی گشت که ایشان را از بازنمایی تصویری باز داشت و چنین نمایش تقلیدی از طبیعت را به عملی بیهوده تبدیل کرد.

هنر اسلامی از ابتدا به دنبال بازنمایی واقع گرا و جاودان از جهان فانی نبود، بنابراین نقاشی و پیکرتراشی نتوانست برای خلق چهره مسلمین و مومنین، بازنمایی وقایع تاریخی و یا شواهد راستین از عملکرد حکام مورد استفاده قرار گیرد. نگرش های اعتقادی در دین اسلامی بر چنین تصوری بود که تلاش برای بازنمایی واقعی انسان ، توهینی کفر آمیز نسبت به خداوند یکاست. در کنار ذات باری تعالی که تمامیت مطلق است هیچ شی و جانداری یارای نمایش چهره نداشت. از طرفی هر نوع بازنمایی که به منظور عبادت و ستایش بکار می رفت، خطر بت پرستی را نیز در پی داشت. از این رو از همان صدر اسلام هیچ تصویر واقع نمایانه ای از حضرت محمد و نیاکان وی نیز تهیه نشد و استفاده از این نوع تصاویر نیز برای تبلیغ دین اسلام در تصور هیچ مسلمانی نگنجید و نگنجد.

تحریم معروف تصاویر هنرهای تجسمی در جهانشناسی اسلامی ربطی مستقیم با آرای کتاب مقدس قران نداشت، بلکه زمینه این تحریم تا حدود زیادی به تعریف سهم و نقش هنرها در استخوان بندی جامعه اسلامی بر می گشت.

فارغ از محدودیتی که این نگرش در هنرهای تجسمی ایجاد کرد اما باعث ایجاد میدان وسیعی از تخیل در برابر دیدگان هنرمند مسلمان نیز گشت. بطوریکه هنرمند چندان توجهی به قالب و اشکال طبیعی نداشت و در هنر خود آزادتر بود.

مباحث شمایل شکنی و شمایل پرستی که جهان مسیحیت را در کشمکش های شدید مذهبی فرو برد و تا قرن نهم میلادی حل و فصل نشد، نقش بسیار مهمی در تشکل نگره های اسلامی داشت. شاهد این ماجرا آنکه قبل از قرن هشتم میلادی تقلید از قوالب انسانی با مقاوت چندانی در جهان اسلام مواجه نبود. معهذا در سال 721 میلادی (103هـ.ق) خلیفه اموی یزید دوم بت شکنی را رسما راه انداخت و بت شکنی بدینسان یکی از عناصر مهم تبلیغات خلفا علیه گروه ها و فرقه های مسیحی نیز شد.

ضمنا تحریم خاص تقلید کالبد انسانی و حتی حیوانی همراه با تعالیم هنرمندان و سوق دادن ایشان به  بهره گیری ار نقشمایه های گیاهی و انتزاعی از مجموعه گفتارها و احادیث پیامبر اکرم استخراج گشت.

معروف ترین این احادیث عبارتند از:

« فرشتگان به خانه ای که در آن سگ و یا تصویر باشد وارد نمی شوند.»

« خداوند در روز رستاخیز پیکرتراشان را انسانهایی مستوجب عقوبت به حساب خواهد آورد.»

« آنهاییکه به تصویرسازی می پردازند در روز قیامت عقوبت خواهند دید به انها گفته خواهد شد: به آن چیزی که تصویر کرده اید جان ببخشید و ایشان نمی توانند.»

هنر اسلامی و مذهب

تصویر ناب از این احادیث به تحریم شدید همه بازنمایی های پیکره ای و تصویری انجامید و حال آنکه در تصویر تسامحی از آن تحریم فقط شامل حال تصاویر مذهبی و عبادی گردید. چنان که امروزه روز نیز تصویر پردازی انسانی در اماکن متبرکه و مساجد نیز دیده نمی شود.

فارغ از محدودیتی که این نگرش در هنرهای تجسمی ایجاد کرد اما باعث ایجاد میدان وسیعی از تخیل در برابر دیدگان هنرمند مسلمان نیز گشت. بطوریکه هنرمند چندان توجهی به قالب و اشکال طبیعی نداشت و در هنر خود آزادتر بود.  کم کم بازنمایی تصویری به واسطه ترجمه و ترویج کتب علمی چون طب و داروشناسی و ستاره شناسی لازم الاجرا شد و تلفیق تحریم تصویر با ضرورت زمانه منجر به ایجاد نوع خاصی از تصویر پردازی گشت که در آن بازنمایی اشکال و موجودات بدون سایه روشن و یا جلوه و ظاهر کاملا مسطح رواج یافت.

با رواج و گسترش عرفان و دیدگاه های فلسفی در دین اسلام به تدریج تجسم دنیای مثالی ( عالم ایده افلاطونی) در هنرهای تجسمی جا باز کرد و مباح شد. هدف زیبایی شناسی این هنر بوسیله جزییات فردی حاصل نمی شد بلکه فقط از راه گردنمایی زمینه کاملی از تزیین منتقل می شد که در ان جزییات محو می گردید.

این اصول هیچ گاه از جانب هنرمندان مورد چون و چرا قرار نگرفت چراکه هنرمندان مسلمان از پیام روحانی قران و حدیث کاملا مطلع بودند و خویشن خویش را در هنر فنا می کردند و هنر خود را خدمتی در راه خداوند منان می دانستند که موجب قربت است نه جدایی و محنت.

چنین نگرش های عمیقی در هنر اسلامی که همراه با کرنش کامل هنرمند مسلمان بود سبب ایجاد ایجازی بی نظیر و درآمیخته با تزیین در آثار هنری شد که در جهان بی همتاست.

سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع

هنر اسلامی/ ارنست کونل/ ترجمه یعقوب آژند