تبیان، دستیار زندگی
نوشته اند روزی چهار نفر تابوتی را بر دوش گرفته بودند و از میان جمعیت عبور می دادند و مردم نیز به سوی تابوت او زباله و آب دهان می انداختند. كسی پرسید جریان چیست؟ گفتند: این میت سالها تنها مؤذن مسجد شهر بود. در خانه های اطراف مسجد، زنی مسیحی، تنها زندگی م
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کسانی که کور محشور می شوند


در گیر و دار روزمرگی ها و گرفتاری هایمان چقدر وقت برای یاد خدواند متعال گذاشته ایم ؟ شاید در جواب خیلی از ما بگوییم ما که نمازمان را می خوانیم ، اگر باز از ما بپرسند در نمازتان چقدر به یاد خدا هستید ؟ چه باید بگوییم ؟

قیامت

خیلی ها با بی حوصلگی می گویند بابا اینقدر ما گرفتاریم که همان نماز را هم به زور می خوانیم!

ما چرا اینقدر گرفتاریم و هیچ وقت آرامش نداریم اگر تمام دنیا را هم داشته باشیم باز سختی ها و مشکلات دست از سر ما بر نمیدارند ؟می دانید دلیلش چیست ؟

1. زندگانی دشوار و سخت: خداوند متعال در قرآن می فرماید: « وَمَن أعرَضَ عَن ذِكری فَإنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْكاً»؛ (1) « و هر كس از یاد من روی گرداند، زندگی دشواری خواهد داشت.»

عده ای از ما هم نه تنها همان نماز زورکی را هم نمی خوانیم که هیچ و تا اسمی از خدا و پیغمبر می آورند کفرمان در می آید و هر چی از دهنمان در بیاید می گوییم  که چرا چنین است و چنان است ؟ می دانید چرا تحمل این حرف ها برای ما سخت و نامأنوس ؟ چون روح و جان آدمی با چیزهایی خو می گیرد که با آن ها دمخور باشد. مثلا اگر ما با یک انسان فحاش و بد دهن رفیق باشیم فحش و ناسزاگویی برای ما راحت می شود و بر عکس اگر با انسانی با فرهنگ و متدین همنشین باشیم ادب در وجود ما به بار خواهد نشست .

انسان ها به شدت از همنشینان خود تأثیر می پذیرند و حال اگر کسی از یاد خدا و اولیایش روگردان باشد و تحمل نامشان را هم نداشته باشد با چه کسانی همنشین خواهد شد؟

2. همنشینی با شیطان: خداوند می فرماید:« وَمَنْ یعْشُ عَنْ ذِكرِ الرَّحمَنِ نُقَیضُ لَهُ شَیطاناً فَهُوَ لَهُ قَرینٌ»؛(2) «هر كس از یاد خداوند دوری كند، شیطانی را بر او مسلط می كنیم تا همنشین او گردد.»

خداوند متعال در قرآن می فرماید: « وَمَن أعرَضَ عَن ذِكری فَإنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْكاً»؛ « و هر كس از یاد من روی گرداند، زندگی دشواری خواهد داشت

و وقتی همنشین کسی شیطان شد بین او و شیطان دیگر تمایزی نخواهد بود غفلت از یاد خدا آثار شوم زیادی دارد که در این مجال به اختصار چند مورد را ذکر می کنیم باشد که از خواب غفلت بیدار شویم و به سمت بیداری و معنویت قدمی بر داریم .

3. قدرت شیطان بر وسوسه: عن الصادق علیه السلام أنَّهُ قالَ: « لایتَمَكَّنُ الشَّیطانُ بِالوَسوَسَةِ عَنِ العَبدِ إلاّ وَقَد أعْرَضَ عَن ذِكرِ اللهِ وَاسْتَهَانَ بِاَمرِهِ وَسَكَنَ اِلی نَهیهِ وَنَسِی إطِّلاعَهُ عَلَی سِرِّهِ؛ (3) شیطان در كار وسوسه بنده، توانایی نمی یابد مگر آنكه وی از یاد خدا روی بگرداند و دستورش را سبک بشمارد و خاطرش از آنچه نهی فرمود آسوده باشد [و هراسی نداشته باشد] و فراموش كند كه خدا رازش را می داند.»

قساوت قلب

4. قساوت قلب: عن الباقر علیه السلام أنَّهُ قالَ: «إیاكَ وَالغَفلَةَ فَفیها تَكُونُ قَساوَةُ القَلبِ؛ (4) از غفلت بپرهیز كه در آن سنگدلی و قساوت قلب است.»

5. تباهی اعمال: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: « إیاكَ وَالغَفْلَةَ فَإِنَّ الْغَفْلَةَ تُفسِدُ الاعْمالَ؛ (5) از غفلت دوری كن چرا كه غفلت اعمال را فاسد و تباه می گرداند.»

6. نادانی و جهل: عن أمیر المؤمنین علیه السلام أنَّه قال:« مَن غَفَلَ جَهِلَ؛ (6) هر كس غفلت ورزد نادان می ماند.»

هیچ گروهی نیست كه در مجلسی گرد هم آیند و خدا را یاد نکنند و ما را یاد نكنند مگر آنكه آن مجلس در روز قیامت سبب حسرت و اندوه آنها خواهد گردید

پیامدهای اخروی

1. نابینایی در روز محشر: «وَ نَحشُرُهُ یومَ القِیامَةِأعْمی»؛ (7) روز قیامت نابینا محشورش می كنیم.»

2. حسرت و اندوه در روز قیامت: قال ابو بصیر قال ابو عبد الله علیه السلام: «مَا اجْتَمَعَ قَومٌ فی مَجْلِسٍ لَمْ یذْكُرُوا اللهَ وَلَم یذكُرُونَا إلاّ كانَ ذلكَ المَجلِسُ حَسرَةً عَلَیهِم یومَ القِیامَةِ؛ (8) هیچ گروهی نیست كه در مجلسی گرد هم آیند و خدا را یاد نکنند و ما را یاد نكنند مگر آنكه آن مجلس در روز قیامت سبب حسرت و اندوه آنها خواهد گردید.»

3. فراموشی در قیامت: « نَسُوا اللهَ فَنَسِیهُم»؛ (9) «خدا را فراموش كردند، پس خدا هم آنان را فراموش نمود.»

4. عذاب دردناک الهی: « وَالَّذینَ هُم عَن آیاتِنا غَافِلُونَ * اُولئِكَ مَأْویهُمُ النَّارُ بِما كَانُوا یكْسِبُونَ»؛ (10) « و همانان كه از آیات ما غافلند، اینان به خاطر كار و كردارشان، جایگاهشان دوزخ است.»

عاقبت پیروی از شیطان

نوشته اند روزی چهار نفر تابوتی را بر دوش گرفته بودند و از میان جمعیت عبور می دادند و مردم نیز به سوی تابوت او زباله و آب دهان می انداختند. كسی پرسید جریان چیست؟

گفتند: این میت سالها تنها مؤذن مسجد شهر بود. در خانه های اطراف مسجد، زنی مسیحی، تنها زندگی می كرد و او روزی هنگام اذان گفتن، چشمش به او می افتد و شیطان او را وسوسه می كند. او نزد زن مسیحی رفته و از او خواستگاری می كند، اما زن نمی پذیرد و می گوید: فقط در صورتی كه او دست از اسلام بردارد حاضر به ازدواج است و می گوید وی باید « زُنّار» (11) ببندد. مؤذن نیز قبول می كند؛ زنار می بندد و شراب می نوشد و روزی كه قصد آن زن را می نماید، زن به وعده خود عمل نكرده و از دست او فرار می كند. مؤذن از دیوار خانه زن بالا می رود اما با گردن به زمین می افتد و می میرد و اكنون نیز مردم او را این گونه تشییع می كنند. (12)

پی نوشت:

1) طه / 124.

2) زخرف / 36.

3) همان، ج1، ص 178.

4) بحار الانوار، ج78، ص 164.

5) تمیمی الامدی، غرر الحكم و درر الكلم، شرح آقا جمال خوانساری، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم، 1373 ش، باب غفلت.

6) همان.

7)طه / 124.

8) بحار الانوار، ج75، ص468.

9) توبه / 67.

10) یونس / 7 و 8.

11) كمربند یا گردنبند مخصوص مسیحیان.

12) مصابیح القلوب، ص 71.

فرآوری : محمدی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 71

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.