تبیان، دستیار زندگی
تغییر مخاطب و تغییر فضای ذهنی کودک باعث می شود خود نویسنده هم تلاش کند و شعر و نوشته خود را با معیارهای روز مطابق کند. همین مهم یک پژوهش مخاطب شناسی لازم دارد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : زهره سمیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مشکل اصلی ادبیات کودک


تغییر مخاطب و تغییر فضای ذهنی کودک باعث می شود خود نویسنده هم تلاش کند و شعر و نوشته خود را با معیارهای روز مطابق کند. همین مهم یک پژوهش مخاطب شناسی لازم دارد.


 ادبیات کودک

کبری بابایی شاعر حوزه ادبیات کودک و نوجوان است. از وی کتابهای نی نی کتاب، من آدم آهنی شدم، ستاره ات گم شد منتشر شده و قرار است به زودی منظومه سه جلدی تازه ای به نام من مترسکم ، همین را از طرف انتشارات فصل پنجم وارد بازار کند. با وی در باره برخی مشکلات ادبیات کودک گفتگوی کوتاه یکردیم که می خوانید.

دنیای کودکان همواره در حال تغییر است و شما هنگام نوشتن برای کودکان چقدر به این تغییرات توجه می کنید و در کارتان در نظر می‌گیرد؟

مخاطب شعر کودک نه تنها نسبت به پنج سال پیش تغییر کرده است بلکه حتی می‌شود گفت روز به روز در حال تغییر است. گاهی هنگام نوشتن مطمئن نیستم که کودک امروزی این شعر من را می‌پسنددد یا نه و این شعر امروز برای کودک امروزی مناسب هست یا نه. تغییر روز به روز فضای ذهنی کودکان و پسند آنها دلایل زیاد و گوناگونی هم دارد که می‌توان به پیشرفت رسانه‌ها، گسترده شدن جامعه و تغییر شرایط زندگی اشاره کرد. همین تغییرات البته باید مورد توجه نویسندگان و شاعران قرار بگیرد تا بتوانند بهتر با کودکان ارتباط بر قرار کنند. تغییر مخاطب و تغییر فضای ذهنی کودک باعث می شود خود نویسنده هم تلاش کند و شعر و نوشته خود را با معیارهای روز مطابق کند. همین مهم یک پژوهش مخاطب شناسی لازم دارد. خود من چون به خاطر شغلم مجبور هستم کنار کودکان باشم تلاش می کنم هر چه بیشتر به آنها نزدیک شوم و فضای زندگی آنها را درک کنم تا بتوانم در شعرم آن را در نظر بگیرم. این نیاز سنجی در شعر کودک بسیار پر اهمیت است و باید نویسندگان ما به آن توجه ویژه داشته باشند.

ادبیات کودک ایران را در مقایسه با ادبیات کودک جهان در چه جایگاهی می بیند؟

متاسفانه یکی از مشکلات ما درحوزه شعر کودک این است که فضای شعر کودک را گسترده نکرده ایم و از فضاها و مفاهیم متنوع بهره نبرده ایم و این مشکل هم به الان بر نمی گردد و مربوط با سال‌های گذشته است . ما هم پای ادبیات جهان حرکت نکرده ایم. همین است که می بینیم  ادبیات کودک کشورهای دیگر بسیار پیشرفته تر از ادبیات کودک  کشور خودمان است.  نویسندگان ما باید دنبال کشف مفاهیم جدید در این حوزه باشند. البته باید در نظر داشته باشید که ما درخیلی از حوزه ها ضعیف عمل کرده ایم و شعر کودک هم مستثنی از این قاعده نیست. در کشور های دیگر برای ادبیات کودکشان برنامه های بلند مدت بیشتری در نظر می گیرند که این برنامه در ایران اصلا وجود ندارد. ناگفته نماند که در یکی دو سال اخیر عده ای تلاش کرده اند، کارهایی انجام دهند. مثل آقای رحماندوست و آقای کشاورز که بسیار هم مفید بوده است اما این حرکت ها باید ادامه دار شود و سایر نویسندگان هم به این حرکت بپیوندند. اگر بین نویسندگان اتحادی صورت بگیرد می توانیم چشم انداز بهتری را برای ادبیات کودک در نظر داشته باشیم.

در کشور های دیگر برای ادبیات کودکشان برنامه های بلند مدت بیشتری در نظر می گیرند که این برنامه در ایران اصلا وجود ندارد

کودکان بیشتر از شعر خارجی استقبال می کنند یا از شعر ایرانی؟

کودکان بیشتر از شعر ایرانی استقبال می کنند. به خاطر این که شعر خارجی در ترجمه بسیاری از مفاهیم و به خصوص وزن و ریتم خودش را از دست می دهد. شعر ترجمه ویژگی های زبانی ندارد و کودک خیلی با آن ارتباط برقرار نمی کند. با این که شعر خارجی قوی تر هم  هست اما قابل ترجمه نیست و در ترجمه به کلی دگر گون می شود. من فکر می کنم  شعر خارجی برای ادبیات کودک  داخل کشور مشکلات زیادی به بار نمی آورد اما متاسفانه درحوزه ادبیات داستانی مشکل خیلی زیاد است. آثاری که ترجمه و چاپ می شود آثار قوی و خوبی است و از طرف انتشارات قوی هم منتشر می شود و در دسترس کودکان قرار می گیرد اما در حوزه شعر به دلیل این که کودک وزن و ریتم را در شعر می پسندد و این خصوصیت در ترجمه از دست می رود استقبال خوبی از شعر ترجمه نمی شود.

قالبا شعر کودک در یک ریتم و قالب مشخصی سروده می شود که برای کودکان تکراری است و می دانید که کودک باید این فرصت را داشته باشد تا با ریتم ها و وزنها ی مختلف آشنا شود تا بتواند آن ها را در زندگی خودش تجربه کند چرا این قالبها برای شعر کودک شکسته نمی شود؟

ببیند وزن تکرار نمی شود، این قالب شعری است که تکرار می شود. قالب همان قالب چهارپاره است اما قالب چهارپاره می تواند وزن های مختلفی بگیرد. در شعر نوجوان تلاش شده است قالب ها و وزن های مختلف استفاده شود و نوآوری های تازه ای صورت بگیرد اما درشعر کودک هنوز این تنوع قالب و وزن صورت نگرفته است. البته یکی دو نفر از دوستان تلاش هایی کرده اند، مثل آقای تولایی و آقای سید آبادی که دست به نوآوری زده و ساختارهای سنتی را شکسته اند. اما همچنان قالب مرسوم در شعر کودک همان قالب چهار پاره است.

کبری بابایی

فکر می کنید گرایش به قالب چهار پاره گرایشی است که کودکان به شاعر تحمیل می کنند یا خواست شاعر است که به کودک تحمیل می شود؟

اگر شعرهای تازه و در قالب های تازه سروده شود مسلما مخاطب هم از آنها استقبال خواهد کرد ما می توانیم سلیقه مخاطب را پرورش بدهیم. هر چند که علاقه بچه ها به این قالب های مرسوم زیاد است. اما کودک باید قالب ها و ریتم های مختلف را درک و کشف کند تا از آنها لذت ببرد و خواهان آن شود. این مهم به دوش ما نویسندگان کودک است.

درمورد فضاها و سوژه ها هم همین تکرار و موازی کاری صورت می گیرد دلیل این امر چیست؟

در یک سال اخیر تغییراتی صورت گرفته است. اما مرسوم این است که نویسندگان بیشتر دوران کودکی خودشان را به نوشته در می آورند تا دوران کودکی کودکانی که همین حالا دارند زندگی می کند و سلیقه و نوع نگاه متفاوتی دارند. در جشنواره شعر کودک اصفهان شعرهایی شنیدیم که بسیار خوب و تازه بودند و این نشان می داد که به پیشرفتهای تازه ای رسیده ایم و اگر این روند ادامه داشته باشد می توان امیدوار بود شعر کودک از این فضای محدود بیرون بیاید و چشم اندازهای تازه ای پیش رو باز شود.

خانم بابایی کار تازه ای در دست دارید؟

به تازگی یک رمان در قالب طنز به نام "شاه خر نشین یا خر شاه نشین" نوشته ام که هنوز مشخص نیست از طرف کدام انتشارات منتشر شود. مجموعه شعری هم دارم به نام "من مترسکم، همین" که منظومه ای است درباره مترسکی که می‌خواهد پرنده شود و ماجراهایی که برایش اتفاق می افتد. این منظومه هفت شعر به هم پیوسته است  که در حوزه شعر نوجوانان نوشته شده است و قرار است از طرف انتشارات فصل پنجم منتشر شود.

فاطمه شفیعی

بخش ادبیات تبیان