تبیان، دستیار زندگی

شادترین شاعر در زندگی

منوچهری دامغانی شاعرقرن پنجم، در عصر غزنویان و سلطان محمود می زیسته ، سبک شعرش، سبک خراسانی یا ترکستانی است، شاعران سبک خراسانی بسیار مشهور هستند از جمله: استاد فردوسی ، رودکی ، انوری ، فرخی، کسایی ، او درقصیده ومسمط صاحب نظر است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مینا بای
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شادترین شاعر در زندگی

 

در شعرشاعران پارسی گو   اشعار فراوان از شاعران در قرون مختلف  وجود دارد، که در قالب های مختلف شعری  همانند: مثنوی ، غزل ،قصیده ،دوبیتی ، رباعی ،قطعه ،مسمطو موارد دیگر سروده شده ودر سبک هایی  همانند: خراسانی ،عراقی ،هندی، بازگشت ،معاصر و نیز به شیوه سنتی عروضی  وشیوه نو و سپید توسط شاعران بیان شده است .

شاعران هرکدام با توجه به روحیات و خلقیات  مختلفی که دارند، در شهرهای مختلف و در قرون متفاوت اشعاری بس شیوا و نغز داشتند، اما به راستی شور و شوق زندگی در شعر کدام شاعر پارسی گو ست ؟ قطعا همه شاعران شعرهای بس زیبا در جشن ها واعیاد و شادی و سرورها سرودند ، و به مناسبت های مختلف در بیان اعیادی مانند جشن نوروز، جشن مهرگان که همان جشن برداشت محصول، جشن سده  طلایه دار نوروز ، عید فطر ، عید قربان ،عید غدیر، سرودند  و یا در ستایش گل و گلستان و بستان اشعاری زبیا سرودند و یا در مصایب و سوگواری ها نیز بدین مناسبت های مذهبی نیز  اشعار فراوانی  در سوگواری ونوحه سرایی در دفتر شعرشان ثبت هست ، که  این امر کاملا طبیعی است ،چون شاعران از محیط اطراف خویش الهام می گیرند و با شور و شوق زندگی زیست می کنند .

اما کدام شاعر اساسا شور و شوق زندگی و شادابی و نشاط را از سایر شاعران در قرون گذشته تا حال  بیشتر داشته  ،شاید قدری پاسخگویی  به این موضوع دشوار باشد، چون بایست اشعار و ابیات تمام شاعران مورد بررسی و رسیدگی دقیق قرار گیرد ، ضمنا معیار و ملاک شادابی و نشاط و شور وشوق زندگی با توجه به سلایق وعلایق بسیار متفاوت است، اما در نگاه نخست شاعرانی چون مولانا ، سعدی ، منوچهری ،عنصری و.... نسبت به سایر شاعران روحیه شوق زندگی  و شوق  پرواز شاعرانه بیشتر داشتند. در بین شاعران  شاید بتوان با جرات گفت :  منوچهری دامغانی بیشتر با شور و نشاط زندگی  به وجد آمده ، و اشعاری با این مضامین و مفاهیم  سروده .

قطعا هر شاعری که بیشتر در وصف طبیعت و اوصاف زیبایی و اشعار با نشاط  سروده باشد، مد نظر همگان است  ، شاید هم علت شور و  شوق زندگی در منوچهری این بوده که چون خودش به سن کهولت ، سالخوردگی، بیماری ،فرسودگی ،خستگی جسمی و روحی،افسردگی، پژمردگی، حرمان ناامیدی و بی نوایی  نرسیده ، لذا طبیعی است که در اشعارش نسبت  به سایر شاعران شور وشوق بیشتری موج می زند . البته برای شناخت روحیات هر  شاعر، بهتر است  زمان او رابخوبی شناخت و از وقایع  هم عصر شاعر و حوداث روزگار او مطلع شد ،لذا می توان  از شعرش پی به افکار و اقوال و ابیات واشعار او برد .

قطعا همه شاعران شعرهای بس زبیا در جشن ها و اعیاد وشادی وسرورها سرودند و به مناسبت های مختلف در بیان اعیادی مانند جشن نوروز ،جشن مهرگان جشن برداشت محصول ، جشن سده طلایه دار نوروز ، عید فطر ، عید قربان ، عید غدیر سرودند و یا در ستایش گل وگلستان و بستان اشعاری زبیا سرودند .

منوچهری دامغانی شاعر قرن پنجم، در عصر غزنویان  وسلطان محمود غزنوی می زیسته ، سبک شعرش سبک خراسانی یا ترکستانی است.  شاعران سبک خراسانی  بسیار مشهور هستند، از جمله:  استاد فردوسی ،  رودکی ، انوری ، فرخی ،کسایی و... . منوچهری درسرایش قصیده ومسمط صاحب نظر است و اساسا سیطره خوبی به ادبیات پارسی و ریزه  کاریها و ظرافت های شعری داشته  و تصویر سازی او از طبیعت شاهکاری در شعر پارسی است. گذشته از آن ادبیات عرب  را بخوبی می دانسته و در اشعارش از لغات عربی بهره گرفته، به  نجوم و طب نیز واقف بوده. در شعرش بسیار از صنایع ادبی استفاده نموده و زیور شعرش را بسیار آراسته و مهارت های شعری را به اوج کمال مطلوب در عصر خویش رسانده ونام بسیاری از مشاهیر وعلما وبزرگان هم عصر خویش را می شناخته و  نیز نام محل ها ومکانها را می دانسته ودر شعرش به مناسبت های مختلف شعر سروده.

شناخت بسیار خوبی به موسیقی زمان خود داشته ، و دستگاه های آن را می شناخته ، اوزان بحر های شعر پارسی را  خوب درک می کرده و حافظه  ودرک  بسیار قوی داشته و در تصویر سازی از مناظره طبیعت  الحق شاهکاری از هنر رنگ  و نور در شعرش ایجاد نموده ، او از طبیعت و صدای پرندگان وهوای خوش  و لطافت طبیعت و گرمای مطبوع و معتدل  و رقص شاخسار در وزش باد و تابش نور خورشید شور وشوق زندگی در او بیشتر رشد یافته .

منوچهری دامغانی شاعرقرن پنجم

 

از آنجا که منوچهری عاشق طبیعت و هوای خوش و مناظره زبیای طبیعت است از سردی،سرما  ،زمستان،اندوه ،گرفتاری، غم وغصه ، خشونت، تندی ،عتاب ، وسستی   بیزار است و  شاید هم بتوان گفت که او مظهریت شعر پارسی را در شور وشوق زندگی و نشاط و امید و انگیزه و شوق پرواز به جاودانه بودن داشته  و چون عمر حدود سی واندی سال داشته طراوت و تازگی در اشعارش نمایان است .

شاید  بتوان گفت  تنها  شاعری  که نخستین بار به سبک خاصی  شیوه ایجاد نوعی فرهنگ لغت  و کلمات همردیف  را  در قالب شعر به سبک آن روز گار تدوین  نموده، منوچهری دامغانی باشد؛ چون او در  قالب اشعارش سعی کرده ، یک سری واژه گان بکارگیرد ، که  همگی  دارای طیف ادبی خاص در معنا و مفهوم است. بدین گونه که یک گروه از نام اشیا ،اجسام ،حیوانات ، پرندگان ، مکانها ، محلها ، مشاهیر وغیره را درشعرش استخدام نموده وهنوز پس از قرن ها این افراد واشیا واجسام و پرندگان مانند گذشته در خدمت شعر منوچهری دامغانی هستند و این هنر بزرگ منوچهری است و  این  یک  نو آوری  و خلاقیت ابداع  و ابتکار  در شیوه سرایش  شعر بوده.  قطعا  خیلی از او بعدها  تقلید نمودند. اما او  سرآمد گویندگان  شعر  در این سبک و سیاق  در ادبیات در آن عصر و روزگار بوده  است  لذا به سهولت می توان به اختصاصا ت شعری منوچهری دامغانی واقف شد.

منوچهری سعی نموده اسامی  پرندگان ومرغان را در شعرش  وارد نماید وبیشتر شعرش را به طبیعت ومناطره آن نزدیک  نماید  از جمله پرندگان :کبک ، طاووس ، شاهین ،باز، فاخته ،عندلیب ،بلبل ،هدهد، شانه بسر ،تیهو،قمری،شارک ،بوقلمون ،بط و.....

کبک ناقوس زن وشارک سنتور زن است               فاخته نای زن وبط شده طنبور زن

منوچهری دامغانی در گلستان طبعیت بسیار شیفته طبعیت ومناظره سر سبزه وخرمی شده و اشعارش را با بوی عطر گیاهان طبیعی معطر نموده همانند گلهایی چون :سوسن ،ارغوان ، عبهر،سنبل ،بنفشه ،سنبل ،شقایق ،لاله نعمانی ،

نرگس چودلبری است سرش همه چشم             سروچو معشوقه ای است تنش همه قد

منوچهری در خصوص حیوانات جنگل و ماهی ها ونهنگان دریا نیز ابیاتی سروده بخصوص  در وصف اسب قصیده دارد که نام حیوانات از قبیل موارد زیر را در شعر بکار گرفت :

گاو ، مار ، مرغ ،  پلنگ،  نهنگ ، گرگ،  گورخر،  شیر، اسب ،فیل ،و.......

گور ساق وشیر زهره ، یوز تازو غرم تک                پیل گام وکرگ سینه ،رنگ تاز و کرگ پوی

منوچهری دامغانی در سرای پارچه فروشان گویی حضور داشته و پارچه های بس زبیا را دربه تن اشعارش نموده ه  و اشعارش را در پارچه هایی همانند حریر ،پرنا،دبیا، خز،آذین بسته

گلنار همچو درزی استاد پرکشید                        قواره حریر ز بیجاده گون حریر

نام شاعران معروف عرب در شعر منوچهری

قیس ، جریر ، ابو انواس

از این قبیل شواهد ونمونه ها  در اکثر اشعار منوچهری دامغانی فراوان یافت میشود.

 یکی از ابتکارات او سرایش شعر در قالب مسمط است که در وصف  فصل خزان و پاییز را به بسیار زبیا به تصویر کشیده

 

خیزید و خز آرید که هنگام خزان است

 
 

باد خنک از جانب خوارزم وزان است

آن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزان است 

 
 

گویی به مثل پیرهن رنگ رزان است

دهقان به تعجب سر انگشت گزان است 
 

کاندر چمن و باغ نه گل ماند و نه گلنار

دهقان به سحرگاهان کز خانه بیاید

 
 

نه هیچ بیارامد و نه هیچ بپاید...

 

 


شهرام ابهری

بخش ادبیات تبیان