تبیان، دستیار زندگی

ای جوانان عجم!جان من و جان شما

علامه اقبال لاهوری ، متفکر بزرگ اسلامی ، هدف از سرایش شعرش عملا توسعه و نشر حقایق فرهنگ اسلامی و بیداری ملت ها است و اینکه انسانها می توانند در زمان حیات و ممات خود منش خیر و برکات برای جامعه باشند .
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مینا بای
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 

محمد  اقبال لاهوری

 

روز هجدهم آبان سالروز تولد علامه محمد  اقبال لاهوری،بنیانگذاری فکری ،اسلام شناس ،فیلسوف ،متفکرمشرق زمین ،شاعر،نویسنده وپژوهشگر  در شهر سیالکوت به سال  1256خورشیدی در پاکستان متولد شد.زبان مادری او،  اردو بوده،  که   زبان اردو ترکیبی: از زبان های سانسکریت ، پارسی  پنجابی ، هندی  می باشد.

علامه اقبال ،به جهت اینکه در پاکستان  متولد شده و  زبان دوم در انجا  پس از اردو زبان  انگیسی است تحصیلات دانشگاهی خودرا در کشورش آغاز نموده و سپس  برای ادامه تحصیلات تکمیلی عازم اروپا شده ،ودکترای خودرا در رشته  فلسفه در انگلستان به اتمام رساند، وموضوع پایان نامه خویش را سیر حکمت در ایران  دفاع نموده  است .

اقبال لاهوری ، مسلط  به چند زبان فارسی ،انگلیسی،آلمانی ،عربی و اردو بودهو او  ازتاثیرگذاران تفکر اسلامی  در شبه قاره هند می باشد ومعرفی این شخصیت اسلامی و آثارش  در کشور مان توسط استاد شهید مطهری و دکتر شریعتی صورت گرفته ، اساسا در طول عمر خویش هرگز موفق به سفر به ایران نشد،اما ازتعداد   دوازده هزاربیت شعری که از او به ارمغان باقی مانده ،بیش از نیمی از اشعارش به زبان پارسی سروده است واین امر بیانگر این است که او علاقه زیاد  به زبان  ادبیات پارسی داشته ، بخصوص  تحت تاثیر  ادبیات عرفانی  و ارادت خاصی نیز به  به  جناب مولانا  دارد و جناب مولانا  را مرشد خود می داند  .

گر تو می خواهی مسلمان  زیستن                     نیست ممکن جز به قرآن زیستن

شایان ذکر است ادبیات پارسی در طول گذر عمر خویش از قرن دوم تا قرن ششم دوران شکوفایی  ادبیات عرفانی است که شاعران بزرگی که اساسا انان عارف بودند تا شاعر در این قرون ظهور نمودند وبخش عمده ادبیات ما مدیون حضور آنان بوده است ،همانند: بایزد بسطامی ، ابوالحسن خرقانی.  شیخ ابوسعید ابوالخیر، سنایی ،  شیخ عطار،  مولانا  ،جامی ....

اقبال در بخشی از اشعارش در تفکر اسلامی خود چنین می گوید :

تو ، به پرواز  پری نگشوده ای                              کرمک  استی زیر خاک آسوده ای

خوار  از مهجوری قرآن شدی                               شکوه سنج گردش دوران شدی

علامه اقبال لاهوری نیز در خصوص ادبیات عرفانی که بخش عمده ادبیات پارسی تحت تاثیر خودقرار داده نیازمند تحقیق و مطالعه در خصوص شخصیت جناب مولانا بوده  ، لذا در عصر خویش  با صاحب نظرانی چون:  توماس آرلوند، ادوارد براون  خاورشناس و ایران شناس مشهور که در تاریخ ادبیات  پارسی سالهای متمادی کار تحقیقی وعلمی نموده ونیکلسون  مولوی شناس که او نیز از خاورشناسان مشهور است و در ادبیات عرفانی بخصوص درآثار مولانا تحقیقات فراونی نموده آشنا شد .

ادبیات پارسی در طول گذر عمر خویش از قرن دوم تا قرن ششم دوران شکوفایی ادبیات عرفانی است که شاعران بزرگی که اساسا آنان عارف بودند تا شاعر در طی این قرون ظهور نمودند وبخش عمده ادبیات ما مدیون حضور آنان بوده است.

اختصاصات شعری اقبال لاهوری

علامه اقبال لاهوری ، متفکر بزرگ اسلامی  هدف از سرایش شعرش عملا توسعه و نشر حقایق فرهنگ اسلامی  وبیداری ملت ها ست  واینکه انسانها  می توانند در زمان حیات وممات خود  منش خیر وبرکات بری جامعه باشند

نغمه ی من از جهان دگر است                                     این جرس را کاروان دگر است

ای بسا شاعر که بعد از مرگ زاد                                چشم خود بربست و چشم  ما گشاد

 

اقبال لاهوری  عشق ارداتی خاص به  ایران عزیز دارد و روی سخنش با آنان است .

چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما           ای جوانان عجم ! جان من و جان شما

اشعار اقبال شعری بخشی  به زبان اردو وبخشی به زبان پارسی سروده شده  البته  شاید  به جرئت به  توان گفت که اشعار پارسی او  شیواتر از اشعار به زبان اردو  است بهر حال پارسی شکر است.

اشعار اقبال  بخشی با مفاهیم ومضامین خودسازی،  خداشناسی بوده و بیشتر به آدمی می آموزد که پرتلاش باشد و انسان سرنوشت ساز خویش است و از غفلت و گمراهی وجهل  به دور باشد.

اشعار اقبال که به پارسی سروده می توان : منظومه جاوید نامه ، اسرار خودی ،رموز بیخودی ، پیام مشرق ، زبور عجم ، بال جبرئیل ، ارمغان حجاز بخشی به فارسی وبخشی به اردو ،را می توان نامبرد که اسرار خودی و پیام مشرق و زبور عجم  در نوع خود بسیار ارزشمند است.

اشعار اقبال لاهوری گرچه به شیوه عروضی  در قالب :مثنوی وغزل وقصیده شعر سروده اما  بیشتر به معنا ومفهوم شعر توجه نموده واز نظر ظاهر شعری در حد متعارف وقابل قبول  است لیکن معنای آن بسیار زبیا،  قابل تعمق وتفکر است.

اشعار اقبال لاهوری همانند بسیار از بزرگان ادب پارسی هدف سرایش شعر به معنی محض نبوده بلکه شعر زبان انتقال تفکر خویش قرارداده و اشعارش جهت تبلیغ فرهنگ اسلامی وانسان سازی و به خویشتن خود آمدن و اجتناب از غلفت وبیداری ملت ها ی مشرق زمین  بوده.

اشعار اقبال لاهوری که به زبان پارسی سروده  با توجه به اینکه او هرگز به ایران سفر نکرده و با آداب و رسوم و فرهنگ عامیانه ادب پارسی صرفا از طریق مطالعه وتحقیق آشنا بوده ، بسیار جالب توجه است و با توجه  اینکه حتی شهرهای مشهوری چون تهران اصفهان و شیراز را به چشم خویش مشاهده نکرده، اما  خودش متواضعانه و از روی فروتنی  اعتراف می کند که در شعرش،  شیرینی شهد کلام ادب پارسی را در اشعارش جستنجو نکنند حتی نام« خوانسار» که شهری خوش و آب وهوا که درختان تبریزی سربه فلک کشیده دارد و  از توابع استان اصفهان هست را هم می داند  ونام می برد ، شایان ذکر است سال وفات علامه اقبال لاهوری 1317 خورشیدی است  وآن زمان شهر خوانسار بسیار کوچک تر از زمان حاضر بوده و شاید بسیاری از مردم خودمان در آن زمان شاید کمتر نام خوانسار را شینده باشند.

هندیم  از پارسی بیگانه ام                 ماه نو باشم تهی پیمانه ام

حسن انداز بیان از من مجو             خوانسار و اصفهان از من مجو

علامه اقبال لاهوری پیوندی بین اشعار عرفانی  مولانا وتفکراتی اسلامی  خویش زده که عرفان صرفا  انزوا طلبی جهت عبادت محض نیست .

علامه اقبال لاهوری در  شعری که به زبان اردو نگارش نموده و ترجمه این شعربه پارسی  چنین است:

که اگر«تهران»  ژنو  دنیا وملل  شرق شود ،  تقدیر کره ارض (سرنوشت  زمین) عوض می شود .شایان ذکر است سال وفات علامه اول اردیبهشت هزار وسیصد وهفده بوده  واین شعر او  عشق وعرفان ونگرش او به  کشور عزیزمان رادر آن روز گار مطرح می سازد که بسیار حائز اهمیت است .

با این اوصاف که ذکر شد ، جا دارد با توجه به خدمات ارزشمندوارزنده  اقبال لاهوری که در راه ، توسعه ونشر فرهنگ اسلامی و ارادتی که  وی به  زبان ادبیات پارسی داشته  ،و این زبان را در شبه قاره هند در عصر معاصر معرفی نموده سالروز تولد این متفکرخستگی ناپذیر و فیلسوف اسلامی  معاصرکه  روز هجدهم آبان ماه  هرسال  است در کشور عزیزمان این روز به منظور بزرگداشت از مقام ومنزلت  شامخ او  به نام روز اقبال  لاهوری نامگذاری شود .


شهرام ابهری

بخش ادبیات تبیان