تبیان، دستیار زندگی
مفهوم حدیث مورد سؤال این است که عنایت خدای تبارک و تعالی بسیار بیش از زحمتی است که بنده می کشد و -چه بسا بنده متوجه آن عنایات نباشد همان طور که از کثرت نعمت های الهی غافل است. به عنوان مثال وقتی در برابر مبلغی، مقداری نان تهیه کنیم؛ اگر کاملاً دقت شود که
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مبارزه با گناهانی که عادت شده


مبارزه با گناهانی که عادت شده بسیار سخت است در حالی که در روایتی آمده اگر انسان یک قدم به سوی خدا بردارد خداوند ده قدم به سوی او می آید چرا تأثیر آن را در ترک این گناهان حسّ نمی کنیم؟

گناه
پاسخ :

1- مفهوم حدیث مورد سؤال این است که عنایت خدای تبارک و تعالی بسیار بیش از زحمتی است که بنده می کشد و -چه بسا بنده متوجه آن عنایات نباشد همان طور که از کثرت نعمت های الهی غافل است. به عنوان مثال وقتی در برابر مبلغی، مقداری نان تهیه کنیم؛ اگر کاملاً دقت شود که برای رسیدن به آن چه زحمت هایی کشیده شده، محال است اسراف کنیم. روایت مورد اشاره به ما توجّه می دهد که این ترک گناه به قیمت ارزانی حاصل نشده است. بنابراین اگر دقت کنی در امتحان بعد، ولو این که گناه صورت عادت به خود گرفته باشد، به راحتی تن به گناه نمی دهی. نه این که معنایش این باشد که دیگر راحت باش، امتحان سراغ تو نخواهد آمد. همانگونه که دقت در رنج هایی که برای نان کشیده شده، معنایش این نیست که نان سوخته را بخور، چون برایش زحمت کشیده شده و ضرر ندارد!

2. حال، راه ترک عادت چیست؟ توکل به خدا، دعا و توسل، اراده پولادین، ترک عمل ناپسند به هر قیمت و مبارزه نفس گیر و بی امان تا لحظة آخر. در این مسیر یا انسان به هدف می رسد و عادت بد ترک می شود یا در برابر خدای تبارک و تعالی، عذر پیدا می کند و احساس آرامش وجدان می کند. معرفت به زشتی و ناپسندی نسبت به یک کار به حدی که انسان رغبت به آن نکند در این مبارزه و اراده نقش اساسی دارد. آیا کسی از سر معرفت اظهار علاقه به خوردن آب لجن می کند؟! خیر. چرا؟ چون معرفت به بدی آن کامل است. نکتة دیگر برای ترک عادت، عادت دادن خود به خوبی هاست که «نیکوترین جبران، کار خوب جدید برای گناه کهنه است.»[1]

شخصی به امام صادق ـ علیه السّلام ـ عرض کرد: جانم به فدایت! به خدا از گذشته ای طولانی اهل گناهی بوده ام که می خواهم از آن دست بردارم ولی نمی توانم. آن حضرت ـ علیه السّلام ـ فرمود: اگر راستگو باشی همانا خدا تو را دوست دارد و این که تو را از حال گناه جابجا کند نمی خواهد مگر برای اینکه از او بترسی (به مقام و منزل خوف دست یابی)

3. مؤمن، ولو در درجات بالای ایمان، باید همواره در خوف و رجاء باشد[2] و همیشه اهل مراقبه و محاسبه[3] باشد و وقتی یک بار گناهی را ترک کرد، نباید خاطر او آسوده گردد بلکه مرتبه بعد باید بیشتر حواس او باشد. گناه نکردن، میدان مبارزه دائمی است. گاهی انسان زمین می خورد و گاهی شیطان و نفس امّاره. و این مبارزه تا دم مرگ ادامه دارد و تعطیل بردار نیست، ولی توجه کنیم عنایات خاص خدا،[4] کمک های ملائکه[5] و اولیاء الهی،[6] یاری دوستان خوب،[7] وجدان سرزنشگر،[8] درون موعظه گر،[9] کتاب ها، پیام ها و واعظان گوناگون بیرونی و از همه مهمتر رفتار در دار مکافات،[10] همه و همه در این مبارزه بیم و امید یاور انسان اند و دشمن شیطان. بنابراین انسان در این مبارزه احساس تنهایی نکند.

امیدواری

4. چون سلاح انسان در این میدان امید است. قرآن کریم و روایات دل را قوی می دارند و روحیه می بخشند. به همین خاطر برای برخی از گناهان تخفیف هایی در نظر گرفته شده است.

شخصی به امام صادق ـ علیه السّلام ـ عرض کرد: جانم به فدایت! به خدا از گذشته ای طولانی اهل گناهی بوده ام که می خواهم از آن دست بردارم ولی نمی توانم. آن حضرت ـ علیه السّلام ـ فرمود: اگر راستگو باشی همانا خدا تو را دوست دارد و این که تو را از حال گناه جابجا کند نمی خواهد مگر برای اینکه از او بترسی (به مقام و منزل خوف دست یابی).

در روایت دیگر محمد بن مسلم می پرسد، شخص این کار (گناه) را بارها انجام می دهد گناه می کند سپس توبه و استغفار می کند حضرت باقر ـ علیه السّلام ـ در جواب فرمود: هر بار مؤمن استغفار و توبه را تکرار کرد خدا هم مغفرت را بر او تکرار می کند و همانا خدا آمرزنده مهربان است. توبه را می پذیرد و از بدی ها در می گذرد پس بپرهیز که مؤمنین را از رحمت خدا مأیوس کنی.[11] مرحوم مجلسی می فرماید از این روایت و آیات و روایات دیگر روشن می شود که توبه به راحتی پذیرفته می شود.[12]

واضح است همان گونه در روایت قبل آمد که «اگر راست بگویی» و در این روایت فرمود: «مؤمن» این تکرار گناه ناشی از غفلت و ... باشد نه از روی استهزاء و بی توجهی به لوازم توبه. حضرت باقر ـ علیه السّلام ـ می فرماید: کسی که در حال بقاء بر گناه استغفار می کند گویا استهزاء می کند.[13]

خلاصه: بازگشت خدا و قدم بر داشتن او به سوی انسان معنایش این است که این ترگ گناه نتیجه عنایات بسیار خدای منان قبل و بعد از توبه ماست و این از مسئولیت ما در امتحان بعد نه تنها نمی کاهد بلکه مسئولیت را افزون می کند. مهم این است که در این میدان مبارزه تا دم مرگ انسان با پشت گرمی به عنایات مستقیم و غیرمستقیم الهی، به ویژه در موارد شکست و آلوده شدن به گناه، امیدش را به آمرزش الهی و قبولی توبه مجدد، از دست ندهد و با روحیه بیشتر به مبارزه ادامه دهد.

پی نوشت ها :

1ـ چهل حدیث، امام خمینی.

2ـ جنود عقل و جهل، امام خمینی.

[1] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، چاپ اسلامیه، ج2، ص454، اقتباس.

[2] . همان، ص71.

[3] . همان، ص453.

[4] . توبه/118.

[5] . کافی، ج2، ص267.

[6] . همان.

[7] . همان، ص169.

[8] . قیامت/2.

[9] . حرانی، تحف العقول، قم، بصیرتی، ص340.

[10] . کافی، ج2، ص444، باب تعجیل کیفر گناه (در دنیا).

[11] . همان، ص434.

[12] . همان، پاورقی، به نقل از مرآة العقول تألیف علامه مجلسی.

[13] . همان، ص435.

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع :اندیشه قم

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.