تبیان، دستیار زندگی
اما سندس و استبرق دو نام لباس‌های بهشتی هستند سندس ،پارچه‌ی ابریشمی نازک و استبرق ابریشم ضخیم است . دیباج و حریر نیز پارچه ایست که تار و پود آن ابریشم است اگر بسیار لطیف و نازک باشد سندس ،و اگر ضخیم باشد استبرق نامیده می‌شود .(پیام قرآن ،خلاصه‌ای از ص 255
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زینت‌های بهشتی


بحث زینت‌های بهشتی را تحت دو مقوله‌ی لباس‌های بهشتی و جواهرات بهشتی می‌توان جستجو کرد که هر دو شامل آیات و روایات بسیاری است و مستندات محکمی برای ارائه دارد .


لباس های بهشتی
لباس‌های بهشتی

«عالِیَهُمْ ثِیابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَق...» (21انسان):وبر اندامشان لباس‌هایی از حریر نازک سبز رنگ و دیبای ضخیم است ...

در بحث لباس‌های بهشتی بیشتر از همه سخن از حریر و ابریشم و رنگ سبز به میان آمده است . بیان رنگ سبز می‌تواند از روی غلبه آن بر دیگر رنگ‌ها در ترکیب رنگ‌های لباس بهشتیان و یا به دلیل برتری این رنگ در خواص باشد که برای مثال از آن استفاده شده است و البته معنایش این نیست که لباس‌های بهشتیان تنها به رنگ سبز است هر چند رنگ سبز خود نیز انواع بسیاری دارد.

اما سندس و استبرق دو نام لباس‌های بهشتی هستند سندس ،پارچه‌ی ابریشمی نازک و استبرق ابریشم ضخیم است . دیباج و حریر نیز پارچه ایست که تار و پود آن ابریشم است اگر بسیار لطیف و نازک باشد سندس ،و اگر ضخیم باشد استبرق نامیده می‌شود .(پیام قرآن ،خلاصه‌ای از ص 255و256)

گفتنی است که در دنیای ما وقتی سخن از لباس به میان می‌آید مفاهیم دیگری  نیز به دنبال آن سریعاً به ذهن متبادر می‌شود و احساس ما از احساسات ناشی از آن مفاهیم متأثر می‌گردد. مفاهیمی چون گرما ،کثیف شدن سریع لباس ،آزارهای الیاف بعض البسه زیبا ،تنگی یا گشادی و از این قبیل که نمی‌گذارند درک مستقلی از مفهوم لباس پیدا کنیم تا وقتی می‌گوییم لباس زیبا تحت تاثیراین کلمه، احساس کاملاً خوبی داشته باشیم .

در روایتی سخن از هفتاد جامه است که روی هم می‌پوشند در حالی که همه آن‌ها روی هم رفته از برگ گل نازک‌ترند و در روایت دیگری نقل شده است که از شفافیت لباس و اندامشان مغز ساق پاهایشان از ورای هفتاد لباس ابریشمین دیده می‌شود

لباس‌های دنیوی اگر زیبایی را داشته باشند چه بسا راحتی را به همراه نداشته باشند یا اگر محکم و با دوامند مولد گرما و حرارتند و... بنابراین ذهن ما که لباس لطیف همراه با آرامش و زیبایی‌های بسیار چشمگیر را در کنار هم درک نکرده است نمی‌تواند درک درستی از لباس‌های فوق‌العاده بهشتی پیدا کند .

در بهشت ممکن است فردی بنا بر روایت، هفتاد جامه در بر داشته باشد بدون آنکه وزنی را احساس کند یا اذیت و آزاری را از جانب لباس لمس نماید .شاید بتوان گفت لباس‌های بهشتی از جنس چیزی مثل نورند که در عین اینکه روی هم قرار می‌گیرند وزنی را بر شخص تحمیل نمی‌کنند و گرما و حرارتی تولید نمی‌کنند و تحت تأثیر محیط قرار نمی‌گیرند.مثل لباس‌های شخصی که در فیلم دیده می‌شود با این تفاوت که خود فرد نور نیست بلکه جسم واقعی اوست که با نور پوشیده شده  است .

به همین جهت در روایتی سخن از هفتاد جامه است که  روی هم می‌پوشند در حالی که همه آن‌ها روی هم رفته از برگ گل نازک‌ترند و در روایت دیگری نقل شده است که از شفافیت لباس و اندامشان مغز ساق پاهایشان از ورای هفتاد لباس ابریشمین  دیده می‌شود. (بحارالانوار،ج8،ص184)

در توصیف کفش‌های حورالعین آمده است کفش‌هایی از جنس طلا پوشیده که با جواهرات دیگری همچون لولو تزیین شده است و بند آن از یاقوت سرخ است

اینکه در اغلب روایات مربوط به بهشت سخن از پوشیدن هفتاد جامه است می‌تواند به دلیل کارایی‌ها و زیبایی‌های مختلف این لباس‌ها باشد که وقتی روی هم و در کنار هم قرار می‌گیرند ترکیب بسیار زیبایی درست می‌کنند ما نیز در دنیا از لباس زیر و رو (و لباس‌هایی چون کت روی پیراهن) و گاهی کراوات و دستمال گردن و ... استفاده می‌کنیم و از هر کدام زیبایی و مزیتی خاص را می‌طلبیم.

درباره کیفیت لباس‌های بهشتی نیز نقل است که اگر یک جامه از جامه‌های اهل بهشت را در دنیا باز کنند مابین مشرق و مغرب را روشن می‌کند و دنیا از بوی عطر آن معطرمی شود . احدی قدرت نگریستن به آن را نخواهد داشت . از حضرت زهرا نقل شده است که «یک نخ از لباس اهل بهشت بهتر است از آنچه در دنیا آفتاب بر آن می‌تابد .» (اسرار معراج ،ص 257)

جواهر
جواهرات بهشتی

«...وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً» (ادامه آیه 21انسان):و با دستبندهایی از نقره آراسته شده‌اند و پروردگارشان از آن‌ها با شراب پاکیزه‌ای سقایت می‌کند.

«جنّات عدّن یدخلونها یحلّون فیها من أساور من ذهب و لولوء؛در بهشت‌های همیشگی که به آنجا در خواهند آمد با دست بندهایی از طلا و مروارید زیور یابند».(سوره فاطر، آیه 34)

اینکه چرا از بین این همه زینت در قرآن، چه از جنس نقره و چه از جنس طلا ،تنها به دستبند آن اشاره شده ،دلایل خاصی داشته که شاید نمای بیشتر دستبند در بین زینت‌های دیگر از جمله آن باشد .

شاید هم به آن دلیل بوده که بدانند در بهشت، زیور تنها برای زنان نیست لذا به زیوری مثال زده‌اند که در عصر پیامبر پسران و مردان نیز استفاده می‌کردند .چنانچه در بعضی احادیث سخن از دستبندهای حسنین به میان آمده است .

در هر حال دستبند طلا و نقره‌ای که در قرآن از آن سخن گفته شده در کنار هزاران جواهر بهشتی اعم از تاج ،گوشواره ،گردنبند ،انگشتری ،جواهرات چیده شده روی لباس و حتی  کفش و ... که در روایات سخن از آن‌ها فراوان است چنان جذابیت و هیبتی به بهشتی می‌دهد که شنیدن وصف آن نیز لذت بخش است .

در توصیف کفش‌های حورالعین آمده است کفش‌هایی از جنس طلا پوشیده که با جواهرات دیگری همچون لولو تزیین شده است و بند آن از یاقوت سرخ است .(همان ص 122)

(برتری بهشتیان بر حوریه‌ها هم در بعضی روایات آمده است که در مقالات مربوط به همسران بهشتی بدان خواهیم پرداخت )

اکنون اگر همه‌ی این زینت‌ها را در کنار هم قرار داده و در یک عبارت به آن بنگریم می‌رسیم به همان احادیثی که پیامبر خدا درباره زینت‌های بهشتیان فرموده است :

آنگاه که مؤمن بر قصرهایش در بهشت داخل می‌شود،بر سرش تاجی از کرامت است (شاید منظور از کرامت این است که این تاج محصول کرامت او در دنیاست) و لباسی از ابریشم طلا و نقره باف و با یاقوت و مرواریدی که در آن به رشته کشیده شده و تاج‌های کوچکی که زیر تاج اصلی قرارگرفته است زینت شده‌اند .

انسیه نوش آبادی

بخش قرآن تبیان