تبیان، دستیار زندگی
موضوع مورد پرسش یعنی موضوع تساهل و تسامح، موضوعی عام و كلی است كه پرداختن به همة جزئیات آن از حوصلة چند صفحه پاسخ خارج است لیكن می‌توانیم در این مختصر تا اندازه‌ای دربارة مفهوم و تعریف تساهل و تسامح، و نیز در مورد امكان آن توضیح بدهیم. الف) مفهوم و تعر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تساهل و تسامح به چه معناست؟

تسامح و تساهل

موضوع تساهل و تسامح، موضوعی عام و كلی است كه پرداختن به همة جزئیات آن از حوصلة چند صفحه پاسخ خارج است لیكن می‌توانیم در این مختصر تا اندازه‌ای دربارة مفهوم و تعریف تساهل و تسامح، و نیز در مورد امكان آن توضیح بدهیم.

الف) مفهوم و تعریف تساهل و تسامح:

معمولاً تساهل با تسامح مترادف دانسته شده است و به معنای «به آسانی و نرمی با كسی برخورد كردن» می‌باشد. و به دو نفری كه با هم با نرمی و بخشش رفتار كنند، می‌گویند: این دو با هم تساهل كرده‌اند. لیكن كلمة تسامح فرق ظریفی با تساهل دارد و آن این كه تسامح از مادة «سَمُحَ» به معنای بخشش و بزرگواری است و بنابراین، تسامح به معنای نوعی كنا ر آمدن همراه با جود و بزرگواری می‌باشد.[1]

در اصطلاح، تساهل و تسامح به معنای عدم مداخله و ممانعت یا اجازه دادن از روی قصد و آگاهی، به اعمال و عقایدی است كه مورد پذیرش و پسند شخص نباشد

معادل این كلمه در انگلیسی، كلمة «Tolerance» است كه فعل آن «Tolerate» می‌باشد كه در فرهنگ آكسفورد به معنای اجازه دادن به وقوع یا ادامة چیزی كه شخص آن را نمی‌پسندد و با آن موافق نیست، أخذ شده است.[2] از این رو برخی معتقدند كه نزدیك‌ترین معادل معنایی «Tolerance»حلم است؛ زیرا حلم یعنی تحمّل امور ناگوار، در عین قدرت و قوّت.[3]

و در اصطلاح، تساهل و تسامح به معنای عدم مداخله و ممانعت یا اجازه دادن از روی قصد و آگاهی، به اعمال و عقایدی است كه مورد پذیرش و پسند شخص نباشد. و با توجه به این تعریف گفته اند:

عناصر زیر باید در اصطلاح تساهل لحاظ شود:

1) وجود تنوّع و اختلاف. 2) ناخشنودی و نارضایتی. 3) آگاهی و قصد. 4) قدرت و توانایی بر مداخله

.[4] یعنی اولاً این تساهل باید در میان افرادی باشد كه به نحوی با هم اختلاف دارند، بنابراین مدارا و هم زیستی مسالمت‌ آمیزی كه در میان افراد جوامع یك رنگ و هم عقیده وجود دارد، از تعریف تساهل خارج است؛ ثانیاً با شرط دوّم، آن گونه تساهلی كه از روی بی اعتنایی و بی‌تفاوتی باشد. خارج می‌شود؛ چرا كه تساهل مورد تعریف همراه با مخالفت و ناخشنودی است و در آن میل اصلی به همین مخالفت و مقاومت است، امّا به دلیلی این میل، سركوب و مهار می‌شود؛ در حالی كه در بی‌تفاوتی، اصلاً میل به مخالفت وجود ندارد. از این شرط به دست می‌آید كه تساهل و تسامح هرگز به معنای پذیرفتن عقیدة مخالف و یا پذیرش چیزی كه مورد قبول انسان نیست نمی‌باشد؛

ثالثاً، بنابر شرط سوم، این تساهل نباید از روی جهل و بدون انگیزه صورت پذیرد. و بنابر شرط چهارم، مدارای عاجزانه و از روی ناچاری، تساهل و تسامح خوانده نمی‌شود.

تسامح و تساهل

تعریف مذكور در فرهنگ غرب متداول است و اندیشمندان غربی، شروط چهارگانة فوق را به عنوان شرط لازم برای تساهل و تسامح در نظر می گیرند؛ هر چند برخی این شروط را كافی ندانسته و شرط‌های دیگری را نیز افزوده‌اند.[5]و امّا در اسلام، اصطلاحی به عنوان «تساهل و تسامح» وجود ندارد؛ یعنی آیه و روایتی نداریم كه در آن مسلمانان امر به «تساهل و تسامح» شده باشند گرچه در برخی نقل‌ها آمده كه حضرت رسول فرموده من بر شریعت آسان مبعوث شده‌ام لیكن آنچه از مجموع معنای لغوی و اصطلاحی تساهل و تعریف رایج آن در غرب به دست می‌آید، این است كه بهترین معادل برای چنین معنایی، همان اصطلاح حلم و بردباری است كه در اسلام مطرح است. و احیاناً به عنوان ارزش اخلاقی شناخته می‌شود. امّا مسألة اصلی این است كه آیا این حلم و بردباری، همه جا روا است و هیچ حد و مرزی ندارد؟ (این مسألة پاسخ مستقلی را می‌طلبد) اجمالاً پاسخ این است كه تساهل مطلق ممكن نیست و باید حدود و شرایطی داشته باشد كه اسلام، تعیین كنندة این حدود را خداوند متعال و وحی او می‌داند، در حالی كه در تفكّر غربی، تعیین این حدود و مرزها بعضاً از طریق منافع فردی یا اجتماعی، قراردادها یا هنجارهای اجتماعی یا طبیعی، حقوق بشر و به طور كلّی، انسان و طبیعت دانسته شده است.

اختلاف دیگر نظر اسلام در باب تساهل با نظر اندیشمندان غربی بر سر ملاك و معیار این تساهل و مدارا است: ملاك مفهوم غربی تساهل،‌تفكراتی هم چون پلورالیسمِ (= كثرت گراییِ) اخلاقی و دینی، و یا نسبیّت فرهنگی و اخلاقی است كه اسلام این ملاك ها را قبول ندارد.

ب) امكان تساهل و تسامح:

شكی نیست كه تساهل و تسامح محدود و مقیّد، امكان دارد. امّا بحث در تساهل مطلق و بدون حد و مرز است كه آیا چنین تساهلی اساساً امكان دارد و قابل اجرا هست یا نه؟

تساهل مطلق را می‌توان به تساهل مطلق سلبی و ایجابی تقسیم كرد.[6] تساهل مطلق سلبی، عبارت است از عدم مخالفت بی قید و شرط نسبت به هرگونه عقیده و رفتار و شیوة رفتاری كه شامل عدم مخالفت با عقیدة ضد تساهلی و رفتارها و شیوه‌های سخت گیرانه و غیر تساهلی نیز می‌شود. لازمة اعتقاد به تساهل مطلق سلبی این است كه دست كم اندیشه ها و رفتارهای مخالف و از جمله اندیشه و رفتارِ ضد تساهلی را مجاز بداند و آن را از رشد و گسترش باز ندارد. به این ترتیب، تساهل مطلق سلبی، در دامان خود، عدم تساهل را پرورش می‌دهد. و این تناقض است. از این رو گفته‌اند كه تساهل مطلق سلبی، حتی اگر به لحاظ نظری ممكن باشد، در عمل ممكن نیست.[7]

تساهل و تسامح با توجه به معانی لغوی و اصطلاحی آن مترادف با حلم و بردباری است كه در فرهنگ اسلامی نیز بدان سفارش شده است امّا تفاوت دیدگاه اسلام با دیدگاه غربیان در مورد این آموزه آن است كه اولاً تعیین شرایط و حدود تساهل از نظر اسلام به عهدة خداوند متعال است و نه هیچ نیروی دیگری و ثانیاً مبنای تساهل در اسلام حقانیت است نه ملاكهای غربی از قبیل پلورالیسم و نسبیّت فرهنگی و اخلاقی

تساهل مطلق ایجابی، وضعی ناگوارتر دارد؛ زیرا براساس آن، شخص نه تنها در مقام عمل از عقاید و رفتار مخالف جلوگیری نمی‌كند، بلكه اساساً برای خود چنین حقی را قائل نیست؛ و برعكس برای طرف مقابل این حق را قائل است كه عقیده و رفتاری مخالف داشته باشد. اگر این اعتقاد را ریاكارانه ندانیم، بی‌گمان مستلزم رواج و گسترش عقاید و رفتارهای ضد تساهلی است.[8]

برخی نیز بر ناممكن بودن تساهل مطلق چنین استدلال كرده‌اند كه اگر بر ما لازم باشد كه نسبت به همه چیز تساهل بورزیم، در این صورت باید هرگونه عقیده و رفتار ضد تساهلی را محدود كنیم و نسبت به آن تساهل نورزیم؛ و در نتیجه تساهل، متوقف بر عدم تساهل می‌شود؛ كه این دور است.[9]

البته ناممكن بودن تساهل مطلق را می‌توان از طریق نقد مبانی آن، یعنی نسبیّت معرفت شناختی و اخلاقی قراردادگرایی و فرد گرایی، نیز ثابت كرد. كه البته محتاج مجالی وسیع‌تر و بحثی كاملتر است.

خلاصه و نتیجة مطالب این پاسخ این می‌شود كه تساهل و تسامح با توجه به معانی لغوی و اصطلاحی آن مترادف با حلم و بردباری است كه در فرهنگ اسلامی نیز بدان سفارش شده است امّا تفاوت دیدگاه اسلام با دیدگاه غربیان در مورد این آموزه آن است كه اولاً تعیین شرایط و حدود تساهل از نظر اسلام به عهدة خداوند متعال است و نه هیچ نیروی دیگری و ثانیاً مبنای تساهل در اسلام حقانیت است نه ملاكهای غربی از قبیل پلورالیسم و نسبیّت فرهنگی و اخلاقی.

در بحث از امكان تساهل نیز نتیجه این است كه تساهل محدود و دارای حد و مرز، بدون شك ممكن و قابل اجرا است. امّا تساهل مطلق و بی حد و مرز امكان ندارد چون منجر به تناقض خواهد شد.

پی نوشت ها :

[1]. فیروزآبادی، القاموس المحیط، دار احیاء التراث العربی، ج3، ص583؛ البستانی، محیط المحیط، لبنان، مكتبة ناشرون، ص425، 437.

.[2] Oxford Advanced Learners Dictionary, (1998 - 99); P. 1258.

[3]. حنایی كاشانی، محمّد سعید، تساهل و تسامح، نامة فرهنگ، ش28، ص61.

[4]. S usan Mendus, (Toleration), in the Encyclopedia Of Ethics, ed. Lawrence. Becker, Vol. II, P. 1251.

[5]. Robert Paul Churchill, (The case For Toleration as an Individual Virtu) Amin Razavi, PP. 191 - 5

(به نقل از: فتحعلی، محمود، تساهل و تسامح اخلاقی، دینی، سیاسی، طه، 1378، ص11).

[6]. چنان كه بعضی تساهل را به تساهل سلبی (منفی) و ایجابی (مثبت) تقسیم كرده‌اند: بنگرید به:

David Ambuel, Philosophy and the Question Of Intolerance, P. V. II.

همچنین: محمودی، سید علی، تساهل منفی و تساهل مثبت در قلمرو فلسفة سیاسی معاصر، كیهان فرهنگی، ش98، ص17ـ19.

[7]. فتحعلی، محمود، تساهل و تسامح اخلاقی، دینی، سیاسی، ص23.

[8]. بشیریه، حسین، دولت عقل: ده گفتار در فلسفه و جامعه شناسی سیاسی، تهران، مؤسسة نشر علوم نوین، 1374، ص88ـ89.

[9] . David Ambul, (Philosophy and the Question Of Intolerance) Forom Philosophy Religion and the Intolerance, ed. By Mehdi Amin Razavi State University New Yourk Press. 1972.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1ـ «تسامح آری یا نه»، دفتر نخست، مقالة بررسی انتقادی موضوع تساهل، حسن رحیم‌پور ازغدی.

2ـ تساهل و تسامح اخلاقی، دینی، سیاسی، محمود فتحعلی، مؤسسة فرهنگی طه، قم، 1378.

گروه دین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.