تبیان، دستیار زندگی
غیبت از گناهان بزرگ و مورد نهی شدید اسلام است. اما حرمت آن عمومیت نداشته، بلکه در بعضی موارد استثنا و حلال شمرده شده است. این حکم از قرآن و روایات به دست می آید: «خدا دوست نمى‏دارد كه كسى با گفتار زشت به عیب خلق صدا بلند كند، مگر آنكه ظلمى به او رسیده باش
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

غیبت از افراد گناه کار و بی نماز


گاهی افراد نماز نمی خوانند، ولی خودشان در باطن امر از این کار شرمنده و خجل اند، و نمی خواهند برویشان برود و در صدد هستند در ینده جبران کرده و نماز را بجای ورند، در این صورت غیبت فرد جایز نیست و حتی ممکن است غیبت چنین افرادی – به خاطر لجبازی و غرور این افراد- نها را مجبور به ترک نماز نماید.


گناه زبان

غیبت عبارت است از: سخن گفتن پشت سر دیگران  به گونه ای که غیبت شونده راضی و خشنود نباشد.

شرایط تحقق غیبت: 1. فردی که از او غیبت می شود در جمع حاضر نباشد.2. آن سخن عیب و نقص محسوب شود.3. این عیب از عیوب پنهان باشد.4.  فرد از شنیدن نچه در موردش گفته می شود کراهت داشته باشد .

شرایط تحقق غیبت :

لازم به ذکر است که در امر غیبت شرایطی معتبر دانسته شده است که با حصول مجموع آنها عنوان غیبت تحقق پیدا می کند؛ مثلا:

1. فردی که از او غیبت می شود در جمع حاضر نباشد.

2. این سخن عیب و نقص محسوب شود.

3. این عیب از عیوب پنهان باشد.

فردی که نماز نمی خواند، نسبت به کردار خود هیچ نگرانی ندارد و هر از گاهی به دیگران نیز راه خود را توصیه می کند و به اصطلاح فقهی متجاهر به فسق است و در بین مردم خود را به این صفت معرفی می نماید

4. فرد از شنیدن آنچه در موردش گفته می شود کراهت داشته باشد.

5. گوینده قصد مذمت و تنقیص داشته باشد.[ نک: نراقی ، محمد مهدی، جامع السعادات، ج 2، ص 293 ؛]

در تحقق شرط دوم، ممکن است دو حالت وجود داشته باشد:

به عنوان مثال شخصی که نماز نمی خواند را در نظر بگیرید این شخص ممکن است دو حالت داشته باشد :

الف. فردی که نماز نمی خواند، نسبت به کردار خود هیچ نگرانی ندارد و هر از گاهی به دیگران نیز راه خود را توصیه می کند و به اصطلاح فقهی متجاهر به فسق است و در بین مردم خود را به این صفت معرفی می نماید.

از پیامبر اکرم (ص) آمده است: "من اتقی جلباب الحیاء فی وجهه فلاغیبة له"؛ کسی که پرده حیا و شرم را از روی خود کنار زند غیبتش حرام نیست.[ جامع السعادات، ج 2، ص 322.] از مفهوم این روایت می توان بهره برد که اگر فردی به زشتی ها افتخار می کند و هیچ حیایی قایل نمی شود، حرمت و شخصیت خود را از بین برده و این رفتار او موجب تجویز بدگویی (غیبت) شده است.

غیبت

ب. اما گاهی افراد نماز نمی خوانند، ولی خودشان در باطن امر از این کار شرمنده و خجل اند، و نمی خواهند برویشان برود و در صدد هستند در ینده جبران کرده و نماز را بجای ورند، در این صورت غیبت فرد جایز نیست و حتی ممکن است غیبت چنین افرادی – به خاطر لجبازی و غرور این افراد- نها را مجبور به ترک نماز نماید.

ضمناً نسبت به تحقق شرط پنجم، باید گفت که در بسیاری موارد از اعلام عیب فرد (غیبت) قصد مذمت و تنقیص نیست، بلکه این عمل برای کسب یک اجماع کلی برای هدایت فرد به مسیر خیر و صلاح است؛ مانند شورای پزشکی که در مورد بیماری یا عیوب مخفی یک فرد گفت و گو می کنند،[همان] تا بتوانند راهی جهت بهبود وضعیت جسمانی بیمار بیابند، در نتیجه با وجود چنین شرطی ما مجوز برای غیبت در احکام شرعی داریم. لکن نچه مهم است، این است که در این حالت حتماً شرایط امر به معروف و نهی از منکر لحاظ شده و طبق ن عمل شود.

نکته قابل ذکر آن است که گرچه غیبت از گناهان بزرگ اخلاقی و اجتماعی بوده و مفاسد و بی سامانی های خطرناکی برآن مترتب است، در موارد ویژه ای که پای مصلحت و خیر انسان ها در میان است و هدفی مشروع و عقلایی دارد که مفاسد ن را جبران می کند، یا این که مفسده ای ندارد، به لحاظ شرعی جایز شمره شده است.

برخی از موارد غیبت های مجاز عبارت اند از:

1.دادخواهی 2. نهی از منکر 3. پرسش و استفتا 4. دانشمند نمایان 5. متجاهر به فسق.البته طبق دیدگاه فقهای شیعه درباره متجاهر به فسق باید گفت: غیبتشان جایز است در همان گناهی که به آن تجاهر می کنند، نه گناه های مستور و پوشیده. [نک: بهجت، محمدتقی، جامع المسائل، ج ‏2، ص 404]

و گر نه همه مردم از آن جهت که معصوم نیستند گناهانی انجام می دهند و اگر قرار باشد غیبت کسی که گناهی مرتکب شد جایز باشد، در جامعه آبرویی برای کسی باقی نمی ماند.

نتیجه این که اگر شخص بی نمازی به نخواندن نماز تجاهر کند و ابایی از بازگو کردن آن توسط مردم نداشته باشد، بازگو کردن این عیب، جایز است یا از باب عدم تحقق عنوان غیبت یا  استثنای حکم حرمت از انسانی که به فسق تجاهر می کند.

برخی از مصادیق استثنائات و موارد غیبت های مجاز عبارتند از:

در بسیاری موارد از اعلام عیب فرد (غیبت) قصد مذمت و تنقیص نیست، بلکه این عمل برای کسب یک اجماع کلی برای هدایت فرد به مسیر خیر و صلاح است؛ با این تفصیل، بیان عیب استادی كه ضعیف درس می دهد اگر به منظور رسیدن به اجماع كلی برای انتخاب استاد اصلح و مجرب باشد، به شرط رعایت احترام و عدم تنقیص و تخریب و مذمت بلااشكال است.

روایتی نیز نقل شده که مصداقی از ستم های اجتماعی را بیان می کند:

«کسی که عده ای را به مهمانی دعوت کند اما در پذیرایی از آنان کوتاهی کند، مصداقی از این ستمکاران (مذکور در یه) است و اگر بعدها میهمانان کوتاهی او را یادور شوند، گناهی متوجهشان نیست».

نتیجه این که اگر شخص بی نمازی به نخواندن نماز تجاهر کند و ابایی از بازگو کردن آن توسط مردم نداشته باشد، بازگو کردن این عیب، جایز است یا از باب عدم تحقق عنوان غیبت یا استثنای حکم حرمت از انسانی که به فسق تجاهر می کند

این روایت اگرچه در یک مورد خاص است، اما می توان حکم آن را به موارد مشابه عمومیت داد و تمام مواردی که ستم و اجحافی متوجه افراد شده است را نیز مصادیق دیگری از این روایت برشمرد.

«همان گونه كه خداوند "ستار العیوب" است دوست ندارد كه افراد بشر پرده‏درى كنند و عیوب مردم را فاش سازند و بروى نها را ببرند- به علاوه می دانیم هر انسانى معمولاً نقاط ضعف پنهانى دارد كه اگر بنا شود این عیوب اظهار گردد، یک روح بدبینى عجیب بر سراسر جامعه سایه مى‏افكند، و همكارى نها را با یكدیگر مشكل می سازد، بنابراین، به خاطر استحكام پیوندهاى اجتماعى و هم به جهت رعایت جهات انسانى، لازم است بدون در نظر گرفتن یک هدف صحیح پرده‏درى نشود».[ مكارم شیرازى ناصر، تفسیر نمونه ج 4، ص 184] علاوه بر این احتیاط نیز حکم می کند انسان دست به این کار نزند؛ زیرا بسیاری از مواردی که ما ذهنیت منفی نسبت به شخصی داریم موضوعی است که تنها بر اثر سوء تفاهم پیش آمده و همچنین حتی اگر مطابق واقع نیز بوده باشد، در بسیاری از موارد زیاده روی در نقل ستمی که بر انسان وارد شده سرانجام خوشی نخواهد داشت و به فرموده امام صادق (ع): یک فرد گاهی مورد ستم قرار می گیرد، اما در نفرین بر ظالم تا حدی زیاده روی می کند که پروردگار خود او را نیز از ستمکاران به شمار می ورد.[ کافی، ج 2، ص 333، ح 17]

هر بدی به دیگران کیفر خاصّ خود را دارد. پس، اگر کسی در حق کسی بدی کند و توبه واقعی نکرده و رضایت آن شخص را جلب نکند، کیفرش را متناسب با آن بدی خواهد دید.

فراوری : بصیرت

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع : اسلام کوئست

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.