تشنگان وادی گمراهی
در سالهای اخیر موج جدیدی از عرفانها، فرقهها، مذاهب و مشربهای گوناگون در جهان و بهخصوص در کشور ما به شدت فراگیر شده است. تهاجم فرهنگی و سهلانگاری دینی در تسریع رشد اینگونه فرقهها تاثیر بسزایی داشته است. اگر به وقایع اجتماعی اخیر بیشتر توجه کنیم متوجه نوع جدیدی از این موج افراطی در جامعه نیز میشویم.
روابط افراد با یکدیگر در جامعه شبکه اجتماعی را تشکیل میدهد. این شبکههای اجتماعی الگوهای ارتباطی نیز دارند که موجب تبادل دوستیها و اطلاعات به یکدیگر میشود. همین الگوهای ارتباطی است که موجب پیوند افراد با یکدیگر و گروههای مرتبط با آنان میشود. روابط و پیوندهای افراد با یکدیگر از سرمایههای اجتماعی محسوب میشود زیرا افراد با تاثیر بر هم، ارائه الگو و نحوه برقراری ارتباط میتوانند یک جامعه سالم و دینی را رقم بزنند. بنابراین کم و کیف مناسبات اجتماعی و میزان و نحوه تعاملات، از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابر آنچه گفته شد، امروزه با افزایش ارتباطات و تبلیغات رسانهای، برخی گروهها و مکاتب غیر الهی با استفاده از این ابزارها سعی در تشویش اذهان عمومی دارند و با استفاده از روشهای مختلف، افراد را به سمت دیدگاهها و اعتقادات خود جذب میکنند.
در سالهای اخیر موج جدیدی از عرفانها، فرقهها، مذاهب و مشربهای گوناگون در جهان و بهخصوص در کشور ما به شدت فراگیر شده است. تهاجم فرهنگی و سهلانگاری دینی در تسریع رشد اینگونه فرقهها تاثیر بسزایی داشته است. اگر به وقایع اجتماعی اخیر بیشتر توجه کنیم متوجه نوع جدیدی از این موج افراطی در جامعه نیز میشویم و آن قائل بودن به نیابت امام زمان و گاه ادعای منجی آخرالزمان بودن نیز به چشم میخورد. همه این مکتبها و مسلکها دارای سرمنشا مشترکی از دید جامعهشناسی است. هرچند نقد و مجازات اینگونه افراد در کوتاه مدت میتواند همانند یک مسکن عمل کند، اما نمیتواند به کلی این جریانهای گمراه را از صحنه محو کند و چه بسا اقدامات سرکوبگرانه موج بروز جریانات افراطی و خطرناکتری شود.
تغییر الگوهای اخلاقی و فطری به الگوهای رفاه زدگی، آسانگیری، مصرفگرایی و تنوعطلبی موجب شده تا انسانها با محوریت نیازهای طبیعی خود در حرکت باشند و کمتر به امور فطری و قدسی توجه کنند
از جمله عللی که موجب گرایش افراد جامعه به اینگونه فرقهها و مسلکها میشود میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
سهلگیری در شریعت، توجه افراطی به انسان، جایگاه محوری و مرکزی انسان، قائل بودن به نسبیت اخلاق و آزادی انسان در تشخیص خوب و بد، اعتقاد به تناسخ به جای تکیه بر معاد، برقراری ارتباط با افراد با زبان ساده، توجه به نیازهای روحی و روانی روزمره انسان، طرفدار جامعه لذتجو با خواستههای شهوانی بینهایت، تاکید بر آزادی و اختیار انسان، طبیعت گرایی
مدارا با انسان، بشری ساختن خداوند، جذب افراد از طریق محبت فراوان.
این گونه فرقهها و مکتبها به دلیل آنکه در بسیاری مسائل بر انسان سخت نمیگیرند و محوریت همه کارها بر مدارا و آسان گیری بر انسان است، توانستهاند بسیاری را به سمت خود جلب کنند. اعتقاد این آموزهها بر این است که خدا را باید درون خود جست و خدا درون انسان خلاصه میشود.
به دنبال رشد تکنولوژی و علم در عصر حاضر بشر به سمت دریافتهای تجربهگرایانه در حال حرکت است و سعی میکند همه وقایع را به کمک تجربه و محسوسات ثابت کند و هرچه را که با عقل، منطق و تجربه قابل دریافت نیست به راحتی انکار میکند. بخش طبیعت سرکش انسان نیز گاه با این جریان همسو میشود و پس از شنیدن سخنانی از این دست به سمت آن گرایش پیدا میکند. زبان تمثیلی و گاه شاعرانه این آثار، تنوع نشانهها، نمادها، وجود جذابیت در این گونه فرقهها از جمله ابزارهایی است که با توسل به آن توانستهاند افراد و بخصوص جوانان را به سمت خود جذب کنند.
از سویی دیگر تغییر الگوهای اخلاقی و فطری به الگوهای رفاه زدگی، آسانگیری، مصرفگرایی و تنوعطلبی موجب شده تا انسانها با محوریت نیازهای طبیعی خود در حرکت باشند و کمتر به امور فطری و قدسی توجه کنند. این روش زندگی از آنجا که با فطرت توحیدی انسانها سازگار نیست، موجب سردرگمی، افسردگی و پوچی در انسان میشود و اینجاست که بشر با دور شدن از معنای زندگی به نوعی تنهایی درونی و فقدان معنای واقعی در زندگی خواهد رسید. اینجاست که بشر چاره ای نمیبیند جز اینکه منتظر ظهور یک منجی برای نجات خود باشد و تصمیم میگیرد از طریق روی آوردن به شخصیتهای کاریزماتیک، خلأهای به وجود آمده در شخصیت خود را پر کند. معرفی شخصیتهای کاریزماتیک در اجتماع با عنوان الگوهای تمام عیار انسانی به جوانان از جمله ابزارهای این فرقهها و عرفانهاست. این شخصیتها با سخنان جذاب و گیرا و برخی اعمال خارقالعاده افراد جامعه را به سمت خود جذب میکنند و از این طریق افکار خود را القا میکنند و به راحتی روح و روان آنان را به تسخیر خود درمیآورند. این فرقهها غالبا اعضای خود را از میان کسانی که ایمان ضعیفی دارند و یا از لحاظ شخصیتی دارای ضعف هستند انتخاب میکنند.
فرقههای ضاله در کشور ما نیز در حال فعالیت هستند و به صورت مخفیانه و با برنامهریزی و هدفمندی نیرو جذب میکنند. این فرقهها زمانی میتوانند به رشد و پیشرفت خود ادامه دهند که زمینههای اجتماعی برای فعالیت آنان فراهم شود. آنها برای پیشبرد اهداف خود بر روی افراد سادهلوح و بعضا کم سواد تاثیرات بیشتری میگذارند. این فرقهها و عرفانهای نوظهور برای تمامی سطوح جامعه برنامهریزی میکنند و برای قشرهای مختلف اجتماعی برنامهها و اهداف خاصی را دنبال میکنند. آنها برای تبلیغ و القای تفکرات خود، از تمامی روشهای هنری و روانشناختی استفاده میکنند و با استفاده از ابزارهای مختلف همچون بازیها،داستانها، نشانهها، سخنان جذاب و... افراد و بخصوص جوانان را به سمت خود جذب میکنند. هنر یکی از بهترین ابزارهای جذب مخاطب است. افکار و اعتقادات این فرقهها و مکاتب گمراه بیشتر در قالب هنر ارائه میشود. اشاعه و گسترش رو به افزون موسیقیهای مبتذل با اشعار پوچگرایی، فروش نشانههای شیطان پرستی در بازارها و تالیف رمانها و داستانهای جذاب متناسب با خواستها و تمایلات انسان، از جمله ابزارهای اینها است که هر روز در سطح جامعه قابل مشاهده و به راحتی در بازارهای کشور در حال عرضه است.
اشاعه و گسترش رو به افزون موسیقیهای مبتذل با اشعار پوچگرایی، فروش نشانههای شیطان پرستی در بازارها و تالیف رمانها و داستانهای جذاب متناسب با خواستها و تمایلات انسان، از جمله ابزارهای اینها است که هر روز در سطح جامعه قابل مشاهده و به راحتی در بازارهای کشور در حال عرضه است
برخی از فرقهها دارای افکار خطرناکی هستند و با تاثیراتی که بر جوانان میگذارند موجب افزایش خشونت و آسیبهای اجتماعی در سطح جامعه میشوند. استفاده از قرصهای روانگردان، مواد مخدر، مشروبات الکلی و ... فرد را به جایی میرساند که از دست زدن به هرگونه خشونت و اعمال منافی اخلاق در سطح جامعه و در معرض دید عموم ابایی ندارد. همچنین برخی از این افراد با پوششهای نامناسب و تغییرات ظاهری در چهره و موهای خود به شکلی وارد اجتماع میشوند که علاوه بر ظاهری زشت و زننده، تاثیرات سویی بر سایر افراد جامعه خواهند داشت و از سویی بیبندوباری و بدحجابی را در جامعه رواج میدهند. همچنین اعمالی همچون قتل، خودکشی، تجاوز به عنف و بیماریهای روحی - روانی از جمله آسیبهای اجتماعی است که در این گروهها از خود به جا میگذارند.
از دیگر معضلاتی که در این گروهها مشاهده میشود، برگزاری مهمانیهای مختلط و شبانه و انجام اعمال خلاف شرع در این مهمانیهاست. مهمانیهایی از این دست یکی از راههای جذب جوانان و تبلیغ افکار و اعتقادات این فرقهها و مکاتب است و کسانی که جذب اینگونه مهمانیها و پارتیها میشوند شاید در ابتدا دارای افکار و اعتقادات دینی نیز باشند، اما به دلیل جذابیتهایی که برایشان ایجاد میکنند، به مرور آنها را با اندیشههای ضاله آشنا و جذب میکنند .در برابر هجمه انبوه اینگونه تفکرات، اعتقادات و افکار، نیاز به مبارزه جدی و جلوگیری از گسترش و اشاعه این فرقهها بسیار ضروری به نظر میرسد در بخش دوم این مقاله راهکارهای پیشنهادی برای جلوگیری از پیشرفت این افکار التقاطی در جامعه ارائه شده است.
منصوره فراهانی
بخش اجتماعی تبیان