تبیان، دستیار زندگی
تفاوتى که میان گناه در قانون هاى اجتماعى و مذهبى وجود دارد، این است که در جامعه تمام کیفرها به عمل مربوط مى شود و تا شخصى به گناهى دست نزند، تحت پیگیرد کیفرى و قانونى قرار نمى گیرد، اما در فرهنگ اسلامى، امامان معصوم علیهم السلام ما را از اندیشه و فکر گناه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درمان فکر گناه!


یکی از اصول مهم اخلاقی و روانی این است که اگر آدمی نیت خوب و عفیف داشته باشد، اعمال خوب نیز خواهد داشت و اگر به نیت آلوده گرفتار گردد، به بیرون از آن، رفتارش نیز فاسد و تباه خواهد شد.اگر می خواهید خوب باشید، خوب بیندیشید اگر می خواهید سخن زشتی بر زبانتان جاری نشود، در ذهنتان را بر زشتی ها و ناشایست ها ببندید و اگر می خواهید درستکار باشد ، درست بیندیشید.

فکر گناه

جان کلام این که آدمی آن گونه زندگی می کند که می اندیشد. گفتار و رفتار انسان ، خوب یا بد، میوه های شیرین و تلخ باغ اندیشه او هستند پس اگر طالب میوه های شاداب و پر آب و زیبا است لازم است اندیشه خود را اصلاح کند. مولوی چه نیکو فرموده است :

ای برادر! تو همه اندیشه ای            مابقی ، خود ، استخوان و ریشه ای

گر بود اندیشه ات گل، گلشنی         ور بود خاری ، تو هیمه گلخنی

درمان فکر گناه:

تفاوتى که میان گناه در قانون هاى اجتماعى و مذهبى وجود دارد، این است که در جامعه تمام کیفرها به عمل مربوط مى شود و تا شخصى به گناهى دست نزند، تحت پیگیرد کیفرى و قانونى قرار نمى گیرد، اما در فرهنگ اسلامى، امامان معصوم علیهم السلام ما را از اندیشه و فکر گناه نیز برحذر داشته اند.

به دیگر سخن، اسلام در پى آن است تا گناه را از سرچشمه بخشکاند و آلودگى را در نطفه خفه کند و در حقیقت پایه اعمال را از نظر کیفر و پاداش روى اندیشه و نیت افراد بنا نهاده اند! در این راستا

حضرت عیسى علیه السلام ضمن گفتارى به حواریون فرمود:

«موسى بن عمران علیه السلام به شما دستور داد تا زنا نکنید، ولى من به شما امر مى کنم که روح خود را به زنا خبر ندهید (فکر زنا نکنید) تا چه رسد به انجام آن! زیرا کسى که روح و فکرش را به زنا خبر دهد، مانند کسى است که در اطاق رنگینى آتش روشن کند، دود آتش نقشه هاى رنگین آن اطاق را کثیف مى کند، گرچه خانه را نسوزاند!». (مجلسى، بحارالانوار، ج 14، ص 331.)

گرچه ذهن انسان این توانایی را دارد که حتی بدون استفاده از حواس ظاهری افکاری را تولید کند ولی عمده ن چیزهایی که انسان در مورد ن فکر می کند اعم از چیزهای خوب یا بد. داده های حواس ظاهری او است لذا باید مجاری ورودی ذهن را که همان حواس ظاهری است کنترل کرد؛ یعنی چشم، گوش، زبان و لامسه و...

یعنى، فکر گناه، کانون تصمیم گیرى وجود انسان را آلوده کرده و چنین کانونى به تاریکى گناه نزدیک تر است تا به سفیدى اطاعت الهى!

شمارى از راه کارهاى مبارزه با این افکار عبارتند از:

1. شرکت نکردن در مجالسى که حریم مرد و زن نامحرم رعایت نمى شود، به خصوص پرهیز جدى از مکان هاى خلوت که مانع از ورود دیگران است.

2. در صورت حضور در چنین جمعى، از دقت و ریزبینى نسبت به افراد نامحرم دورى جستن.

3. یاد پروردگار متعال در همه احوال، چه در برخورد با حلال و چه هنگام نزدیکى به حرام.

4. برنامه ریزى بهینه در استفاده از سرمایه گرانمایه عمر، در بخش هاى گوناگون اجتماعى، مذهبى، فرهنگى، ورزشى، تفریح هاى سالم و...، که بهترین فرصت براى وسوسه ها و راه یابى شیطان زمان هاى خالى از برنامه است.

5. گزینش دوستان و افراد شایسته، که هم در امور دنیوى و هم در جنبه آخرتى یار و مددکار انسان باشند.

توجه کنیدکه: اگر دل از اخلاق فاضله و یاد و ذکر الهى تهى شود، مأمن و محل استقرار شیطان مى شود: «وَ مَنْ یعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیضْ لَهُ شَیطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ» (زخرف ، 6.)  هر که از یاد خداى رحمان روى گرداند، شیطانى را برانگیزیم تا قرین وى باشد.

چند نکته مفید

1. ذهن و فکر انسان، همواره متوجه چیزى است که به آن عشق مى‏ورزد؛ چنان که عاشق، لحظه‏اى از فکر معشوق خود بیرون نمى‏رود. اینکه مثلاً ما همیشه در نمازهاى خود، به یاد دیگر مسائل مى‏افتیم به جهت تعلّق نفس ما به آنها و عدم آشنایى با محبوب حقیقى است. پس باید دل را از تعلق به کثرات پالایش کرد و منزلگه عشق ربوبى ساخت تا اندیشه نیز بدان سوى توجه کند.

2. پرنده لجام گسیخته خیال، چون چکاوکى است که هر دم بر سرشاخسارى نشسته، پس به شاخه دیگر پرواز مى‏کند. افکار انسان نیز قرار و آرامى ندارد؛ ولى اگر با دقت درکنترل آن بکوشد - یعنى همواره از آن مراقبت نموده و هرگاه به این سوى و آن سوى گریخت بلافاصله آن را به امور شریفه متوجه گرداند - کم کم رام و مطیع مى‏گردد.

فطرت

3. با داشتن برنامه منظم و پیوسته ، می توان ذهن را به سمت خاصی جهت داد; مثلا تلاش برای ادامه تحصیل یا داشتن برنامه های منظم همه روزه دعا و قرآن ، مطالعه کتاب هایی پیرامون : اخلاق ، معاد، خداشناسی ، عواقب گناه و حداقل روزی یک ساعت شرکت منظم و پیوسته در مجالس دینی مانند نماز جماعت.

4. از جمع‌هایی که با روحیات شما و شرع هماهنگ است دوری نکنید. سعی کنید دوستانی هرچند معدود اما صمیمی داشته باشید تا دیدن و ارتباط با آنها به شما انرژی مثبت دهد.

5. گرچه ذهن انسان این توانایی را دارد که حتی بدون استفاده از حواس ظاهری افکاری را تولید کند ولی عمده آن چیزهایی که انسان در مورد آن فکر می کند اعم از چیزهای خوب یا بد. داده های حواس ظاهری او است لذا باید مجاری ورودی ذهن را که همان حواس ظاهری است کنترل کرد؛ یعنی چشم، گوش، زبان و لامسه و...

6. سعى کنید با یک برنامه‏ریزى دقیق و حساب شده تمام اوقات شبانه‏روزى خود را پر کنید و هیچ‏گاه بیکار نباشید. به مطالعه، نظافت اتاق، کمک به دوستان، ورزش و... مشغول باشید. و هر گاه بیکار شدید خود را به کارى مشغول سازید.

7. در صورتى که به چنین افکارى اهمیت ندهید مطمئن باشید اگر تحمل کنید پس از چندى نهایتا آن را رها خواهید کرد.

8. روابط اجتماعى خود را افزایش دهید مثلاً شرکت در مجالس عمومى مثل مجالس جشن یا مجالس مذهبى.

9. اعتماد به نفس خود را بالا ببرید و سعی کنید از حالت متکی بودن به دیگران خارج شوید. البته ما انسان ها کما بیش نیازمند تأیید اطرافیان هستیم و دوست داریم در انظار دیگران مقبول باشیم. اما این حالت نباید در ما جنبه افراطی به خود بگیرید و طوری باشد که قضاوت دیگران درباره ما برایمان خیلی مهم باشد.

10. این ظرفیت روانی در شما وجود دارد که با کمک به والدین در موقعیت‌های مختلف و همکلامی با آنها به بهانه‌های متفاوت، باران رحمت خدا را بسوی خود جلب کنید و طراوت خانواده و نشاط درونی خود را افزایش دهید.

11. در صورت مجرد بودن و مهیا شدن شرایط مناسب ازدواج، با توقعاتی متعادل، آن را پیگیری نمایید.

12. اذکار (لا اله الا الله) و (لاحول و لاقوة الا بالله) و تلاوت سوره ناس، کمک خوبی برای عبور از این افکار است

یگانه راهی که می‌تواند فطرت پاک انسانی را سیراب نماید و او را به ساحل آرامش مادی و معنوی برساند، شناخت خود، خدا و هستی است که نتیجه‌ای جز هدف‌شناسی و هزینه اراده در رسیدن به آن ندارد
.13. پس از چند ماه عمل دقیق به راهکارهای ارائه شده، در صورت باقی ماندن این افکار و حالات، می‌توانید از راهنمایی‌های یک روانشناس ماهر یاری بگیرید.

14. توکل شما به خدای مهربان و توسلتان به امامان خوبمان، شما را از تمام ناملایمات زندگی عبور خواهد داد.

شخصی خدمت آیت الله بهجت (رحمه الله) رسید و عرض کرد: برای نفی خواطر (پاکیزه کردن دل و ذهن از هر چه جز خدا) چه کنیم؟

فرمودند: «ضدش را انجام دهید؛ یعنی استغفار کنید و صلوات بفرستید که ضد آن خواطر هستند.»

در جای دیگر در جواب همین سؤال فرمودند: «اگر در نماز مراقب خواطر شیطانی باشد، سایر اعمال هم تابع نماز خواهد بود.»

یگانه راهی که می‌تواند فطرت پاک انسانی را سیراب نماید و او را به ساحل آرامش مادی و معنوی برساند، شناخت خود، خدا و هستی است که نتیجه‌ای جز هدف‌شناسی و هزینه اراده در رسیدن به آن ندارد.

اما اینکه چه کنیم که فکر گناه به سراغ ما نیاید؟

باید گفت اگرکسی به گناه عادت کرده مدتى طول مى‏کشد تا فکر گناه ازوجودش رخت بر بندد. ثانیا، باید مراحل مربوط به ترک گناه شهوانى را دقیقا عمل کرد تا با مدد خداى رحمان بعد از مدتى آثار مطلوب آنرا در خود بیابد.در این زمینه باید دو چیز را دقیقا و حتما بدون سهل‏انگارى عمل نمود:

ترک زمینه های گناه

1- ترک زمینه گناه: این خود زیرمجموعه‏اى دارد که مهمترین آن عبارت است:

ترک گناه چشم: دقیقا باید مواظب چشم خود بود که مبادا به نامحرم و کلاً هر آنچه که شهوت‏انگیز است، نگاه شود.

عن الصادق(ع): النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و کم من نظرة اورثت حسرة طویله ؛ نظر دوختن تیرى مسموم از تیرهاى ابلیس است و چه بسا نگاهى که حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد (سفینة‏البحار، شیخ عباسى قمى، ماده نظر)

ترک گناه

ترک گناه گوش: باید از کلیه شنیدنیهایى که حرام هستند پرهیز شود. نوار موسیقى باشد، صداى شهوت‏انگیز نامحرم باشد و...

ترک مصاحبت با دوستان ناباب: دوستانى که باعث مى‏شوند انسان مزه گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیزکرد.

از امام سجاد(ع) نقل شده: النهى عن مصاحبة خمسة و محادثتهم و مرافقتهم فى طریق و هم الکذاب والفاسق والبخیل والاحمق والقاطع لرحمه - حضرت از همراهى و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهى فرموده: کذاب، گناهکار، بخیل، احمق و کسى که قطع رحم کرده ها است (همان، ماده صحب).

البته اینها از مهمترین زمینه‏هاى گناه هستند که باید ترک شوند ولى کلاً هر چیزى که زمینه گناه را فراهم مى‏کندباید ترک شود.

2- ترک فکر گناه: ترک زمینه گناه سهم به سزایى در ترک فکر گناه دارد ازاین‏رو هر چه بیشتر و دقیقتر زمینه گناه ترک شود فکر گناه کمتر به سراغ انسان مى‏آید ولى علاوه بر آن، چند چیز جزء برنامه زندگى شود:

در اوقات بیکارى وسوسه‏هاى نفس و شیطان به سراغ انسان مى‏آید و او را به فکرگناه و سپس به خود گناه مى‏کشاند قال امیرالمؤمنین على(ع):« ان هذه النفس لامارة بالسوء، فمن اهملها، جمحت به الى المآثم»

براستى و حقیقت که این نفس(انسانى) پیوسته و مرتب به بدى امر مى‏کند در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کارى نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مى‏کشاند(الغرر والدرر، باب النفس ، ج 1، ص 544، ح 4)

روزه گرفتن: روزه گرفتن قواى حیوانى و شهوانى انسان را تضعیف مى‏کند اگر قواى شهوانى ضعیف گشت قهرا فکر گناه هم کم‏رنگ مى‏شود. عن ابى جعفر(ع) قال: «اذا شبع البطن طغى»هرگاه شکم پر شود طغیان مى‏کند (المحجة‏البیضاء، ملا محسن فیض کاشانى، ج 5، ص150)

یاد مرگ دل را از تعلق به شهوات جدا مى‏سازد و انسان را از گناه و فکر گناه باز مى‏دارد آنچه که بسیار مهم است این است که اولاً لازم نیست که این فکر هر روز و مستدام باشد، اگر شبانه ‏روزى نیم‏ساعت هم باشد کافى است ثانیا در مکان خلوتى باشد مخصوصا اگر آن مکان خلوت ؛خود محیط قبرستان باشد

مفهومش این است اگر شکم بر نشود طغیان نمى‏کند و بهترین قسم جوع و گرسنگى همان روزه گرفتن است.

فکر در مرگ: این یکى دیگر از چیزهاى بسیار مفید است که فکر گناه را یا از بین مى‏برد و یا کم مى‏کند که این به شدت و ضعف فرو رفتن در فکر مرگ بستگى دارد اگر انسان با این واقعیت انس بگیرد و مردن را باور دل سازد نقشى سازنده و بالا برنده دارد.

قال امیرالمؤمنین على(ع): «اذکروا هادم اللذات و منغص الشهوات و داعى الشتات » ؛ یاد کنید (مرگ را) درهم کوبنده لذات را و تیره و تلخ کننده شهوات را و دعوت کننده جدایى‏ها را (الغرر والدرر، باب الموت، ج 2، ص 159).

یاد مرگ دل را از تعلق به شهوات جدا مى‏سازد و انسان را از گناه و فکر گناه باز مى‏دارد آنچه که بسیار مهم است این است که اولاً لازم نیست که این فکر هر روز و مستدام باشد، اگر شبانه ‏روزى نیم‏ساعت هم باشد کافى است ثانیا در مکان خلوتى باشد مخصوصا اگر آن مکان خلوت ؛خود محیط قبرستان باشد.

چهاردستور العمل تجربی دیگر:

1ـ مطمئن باشید و بدانید که وقتى به چیزى فکر مى‏کنید به این معنا نیست که آن کار را انجام خواهید داد مثلاً اگر در ذهن و قلبتان به فردى فحش مى‏دهید، به این معنا نیست که آن جمله و کلام زشت و فحش را به زبان جارى خواهید کرد. یعنى فکر کردن در باره موضوعى الزاما به فعل و انجام آن منتهى نمى‏شود. این مطلب را خودتان مى‏توانید در طول روز چندین بار مشاهده و لمس کنید و به آن باور کنید.

2ـ در صورتى که به چنین افکارى اهمیت ندهید مطمئن باشید اگر تحمل کنید پس از چندى نهایتا آن را رها خواهید کرد.

3ـ هرگاه افکار مزاحم به سراغ شما آمد خود را مشغول کار دیگرى کنید و با ایجاد حواس‏پرتى از آن افکار مزاحم دورى کنید.

4ـ هرگاه این افکار به سراغتان آمد و متوجه شدید، وسط افکار به خود بگویید: «بس است دیگر» و بدین وسیله رشته افکار مزاحم را قطع کرده و به سراغ مطلبى دیگر خواهید رفت.

سخن آخر این است که این دستورات وقتى نتیجه مى‏بخشد که هر چه دقیق‏تر به آن عمل شود زمان نتیجه آن بستگى به شرایط و خصوصیات افراد دارد، ازاین‏رو پى‏گیر زمان نتیجه نباید بود فقط هم و غمّ صرف عمل به دستورات شود.

بخش دین تبیان


منبع : وبلاگ سید مصطفی علم خواه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.