تبیان، دستیار زندگی
گمگشته در انـــوار الهی کره‌ی خاک صوت صلوات است که سر برده زافــلاک تا دوست زند خنده و تا خصم شود کــــور گــــــردیده زمین بر سر گردون طبق نور هم سامـــــره سینا شده هم بیت ولا طور ریزد عوض گل به زمین بال و پر حــور
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهـدی؛ احیاگر قانون حسین

امام زمان (عج) ماه خورشید

گمگشته در انـــوار الهی کره‌ی خاک

صوت صلوات است که سر برده زافــلاک

تا دوست زند خنده و تا خصم شود کــــور

گــــــردیده زمین بر سر گردون طبق نور

هم سامـــــره سینا شده هم بیت ولا طور

ریزد عوض گل به زمین بال و پر حــور

خــورشیدِ رخ مهـــــدی سر زد شب نیمه

بر چــهره گل انداخـــته لبخند حکیمه

روید گل تــــوحید زکــــوه و چمن امشب

یوسف شده از مصر مقیم وطـــــن امشب

یعقـــــوب شنیده است بـوی پیرهن امشب

مهدی زده لبخــــــند به روی حسن امشب

خــــــیزید و بینید گلســــتان حسن را

در دست حسن لا له‌ی بستان حسن را

خـــیزید که از پاره‌ی دل گــل بفشـانید

وز کـــوثر نـــور، آتش دل را بنشانید

بر منتظران این خبر خوش برسانید

کامشب شب قـــدر است همه قــــدر بدانید

با نــــور نــوشتند به پیشانی خـــــورشید

ماهـــــی که جهان منتظـرش بود درخشید

امام زمان (عج)

این صــورت توحـــید و یا آیه‌ی نور است

این قامت طــوباست و یا نخله‌ی طور است

داوود نبــی را به لب آیات زبور است

یا بر لب مهدی سخن از روز ظهــور است

گـوش همه بر زمزمه‌ی یارب مهدی است

ای منتظران مـژده که امشب شب مهدی است

ای منتظـران یافته غــــم خاتمه امشب

تبریک که روشن شده چشم همـــه امشب

بشکفت به شوق وشعف و زمزمه امشب

گـل از گـل لبخـند بنـی فاطمه امشب

مــرغان بهشتـی شده آواره‌ی مهدی

گـردند به دور وبــرِِ گهواره‌ی مهدی

مهـدی است که احیاگر قانون حسین است

مهدی است که شمشیرش مدیون حسین است

او وارث پیراهـن گلگون حسین است

و الله قسم منتقـم خون حسین است

بر پرچمش این نقش عیان با خط نور است

ای منتظران مژده که هنگام ظهـور است

این یوسف زهراست که سوی وطــن آید

این ماه دل آراست که در انجــــــــمن آید

امام زمان (عج)

این جان جهان است که اینک به تـن آید

بر منتظـــــران پاسخ یا بـــن الحسن آید

خـــیزید حضـــــور پسر فاطمه امشب

لبیک بگویید به مهدی همه امشب

بـــوی نفس حجت ثانــــی عشر آیــد

ای شب حرکت کن که به زودی سحر آید

ای صبح بیا تا شب هجــــران به سر آید

خـورشید بنی فاطمه از کعــبه بر آید

عیسی زفـلک بازآ ، مــا صبر نداریم

تـــا پشت سر یــار نمـازی بگذاریم

ای احمد ثانی ز حـــرا جلوه گری کن

ای وارث پیغمـبر، پیغــامبـری کن

تنها پسر زهرا ما را پــــدری کن

این قافله‌ی گمشده را راهبری کن

در هجر شبان اشک فشان این رمه تا کی؟

دوران فـراق پسر فــــاطمــــه تاکی؟

ای غصّـــه اسلام هم آغـــوش تو مهدی

ای ناله‌ی خامــوش در گـوش تو مهدی

ای پــرچم ثارالله بــر دوش تـو مهدی

ای خـون دل و اشک بصر نوش تو مهدی

ای موسی عمـران چه شود تا به مصافی

چـــون سینه‌ی دریا دل فــرعون بشکافی

ای نام تو ذکـر خوش شام و سحر ما

ای خاک رهت مادر ما و پدر مـا

ای باغ تـو را لاله زخــون جگـر ما

ما منتظـر استیم وتـوئی منتظَر ما

باز آ که چـراغ همه رخسار تـو باشد

میثـم ،صله‌ی شعـرش دیدار تو باشد

بخش مهدویت تبیان


شاعر :حاج غلامرضا سازگار  

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.