هرگز فارغ التحصیل نشوید
زهرا صباغیان، لیسانس ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران – کارشناسی ارشد مشاوره و راهنمایی از امریکا و دکترا در دو رشته آموزش بزرگسالان و آموزش عالی و از سی سال قبل تا امروز استاد دانشگاه شهید بهشتی در درس آموزش بزرگسالان، مدیریت، روش تحقیق در دورهی دکترا.
تبیان : با توجه به رشته ی تحصیلی شما و همچنین درسی که در دانشگاه تدریس می کنید ، آموزش بزرگسالان به چه معنی است؟
آموزش بزرگسالان آموزشی اطلاق می شود که یک فرد بعد از کودکی می بیند و به سه دسته تقسیم می شود :1- آموزش رسمی
2- آموزش غیر رسمی. 3- آموزش اتفاقی
آموزش رسمی مانند اینکه فردی در یک دوره ی دانشگاهی ثبت نام می کند .در کلاس ها شرکت کرده و بعد از تمام شدن دوره مدرک آکادمیک می گیرد.
آموزش غیر رسمی هم مثل دوره ها و کلاس های غیر آکادمیک که فرد برای به روز ماندن و افزایش معلوماتش می گذراند.
آموزش اتفاقی قصد یادگیری در کار نیست اما فرد از محیط پیرامون خود مسائل جدید می آموزد مثلا با روشن کردن تلویزیون ، و دیدن برنامه ای از اعماق دریا راجع به موجودات دریایی آموزش می بیند.
هر واحد آموزش بزرگسالان 7 ساعت است یعنی فردی که با دکتر فرزندش راجع به بیماری فرزند صحبت می کند و اطلاعات کسب می کند وقتی مجموع این صحبت ها به هفت ساعت رسید، اصطلاحا فرد یک واحد آموزش بزرگسالان را دیده است.
تبیان : به نظر شما چرا آموزش در سن بزرگسالی اهمیت دارد؟
به نظر من اصلا آموزش در بزرگسالی از اهمیت بیشتری بر خوردار است زیرا یک فرد بزرگسال که دوران تحصیلش به اتمام می رسد و وارد بازار کار می شود اگر مدام اطلاعات خود را به روز نگه ندارد بعد از چند سال مدرک تحصیلی اش بی ارزش می شود. طبق تعریف یونسکو هر مدرکی بعد از گذشت 5 سال اگر دوباره تحت آموزش قرار نگیرد ، بی ارزش است.
ما در فرهنگ دینی مان هم داریم : اطلبو العلم من المهد الی الحد. ز گهواره تا گور دانش بجوی. اینها فقط شعار نیست بلکه سرمشقی است برای زندگی بهتر.
برای داشتن جامعه ی بهتر و پویا تر باید بر آموزش بزرگسالان سرمایه گذاری کرد. زیرا آموزش کودکان با اتلاف همراه است . یک کودک موضوعی را می آموزد و چون تا ورودش به جامعه فاصله زمانی وجود دارد ، هم فراموشی و هم تغییر در شرایط ممکن است آن آموزشی که وقت و انرژی زیادی را صرفش کرده ایم دیگر به کار نیاید اما در بزرگسال چنین نیست.یک کشاورز دوره ی پرورش گیاهان می بیند واز فردا در کاشت بذرش تاثیر می گذارد. یک معلم و استاد دوره ی ضمن خدمتی را می بیند و از فردا در ارتباطش با شاگردانش اثر دارد.در کشورهای صنعتی هم بیشتر تمرکز بر آموزش به بزرگسالان است. البته این به معنی رها کردن کودکان نیست . کودکان باید تحت پرورش و یادگیری مهارت ها و علوم لازم قرار گیرند. مخصوصا تربیت و پرورش در دوران کودکی خیلی مهم است . مثلی هست که می گویند کودک 5 ساله امروز نشان دهنده بزرگسالی است که در 50 سالگی خواهد بود .اما تمرکز بیشتر باید بر تربیت باشد.
اما آموزش بزرگسالان باید مدام ادامه داشته باشد مثل دوره ای که دانشگاه برای معلمان گذاشت و به آن ها مدرکی داد که معرف گذراندن واحد های درسی بود .این دوره ها برای معلمان خیلی لازم است و باعث می شود طبق آخرین یافته های علمی آموزش ببینند.
تبیان : خیلی از این آموزشها که برای بزرگسالان انجام میشود ، برای افراد شاغل است مثل همین دوره ی ضمن خدمت ، پس خانمهای خانه دار از این موضوع مستثنی هستند؟
نه اصلاً اینطور نیست . در کشورهای صنعتی هم برخی خانمها خانه دار هستند اما آموزش شان را متوقف نمیکنند. دانشگاهها دورههای بدون مدرک دارند، کلاسهای آموزشی، کارگاه های مفید هم موجود است . یک زن میخواهد فرزند بهتری تربیت کند. ارتباط بهتری با همسر داشته باشد ، پولش را جایی سرمایه گذاری کند، پس نیاز به آموزش دارد در این صورت پویایی زندگی حفظ میشود.یادگیری چیزی است که همیشگی است و نیازی است که همیشه وجود دارد.
شوق آموختن بهترین چیزی است که هر پدر و مادری باید به فرزندشان بیاموزند.
تبیان : چگونه می توان میل به یادگیری و آموختن را زیاد کرد؟
آموزش فعالیت چند مرحلهای است که از کودکی شروع میشود. هر انسانی از کودکی یاد میگیرد که مطالعه کند. برای اینکه فرزندتان در زندگی اهل مطالعه و یادگیری باشد ، بهترین زمان آموزش این عادت کودکی است.شوق آموختن بهترین چیزی است که هر پدر و مادری باید به فرزندشان بیاموزند.
بچه باید علاقهمند شود ، کتاب در دسترسش باشد. برایش خوانده شود بعد از رفتن به مدرسه هم نباید اینطور باشد که درس بخواند و امتحان دهد و قبول شود. باید علاقهمند شود به خواندن، تحقیق و دانستن .
این روزها خیلی از نوجوانان و جوانان وقتشان به بطالت میگذرد، در پارکها با دوستان ، دور هم جمع شدن های بی هدف اما اگر از کودکی یاد گرفته باشند که به دنبال یادگیری مسائل جدید باشند دیگر اینطور نمیشود.در دبیرستان هم که فقط به فکر کنکور هستند .
تبیان : چگونه می توان در کودک عادت به یادگیری و مطالعه را ایجاد کرد؟
در قدم اول خود والدین باید اهل مطالعه باشند و فرزند آن ها ببیند که در محیط خانواده کتاب وجود دارد. پدرو مادر مطالعه می کنند و حتی حرف هایی که می زنند در جهت رشد علمی و اطلاعاتی است.کودک این چیزها را خوب می فهمد.
خانوادهای که خودشان مطالعه نمیکنند چگونه میخواهند فرزندی داشته باشند که اهل مطالعه باشد. این کودک وقتی دانشجو میشود اهل تحقیق است اگر معلم شود علم خود را به روز نگه میدارد و در کارش موفقتر است.
در قدم بعد آشنا کردن خود کودک با دنیای کتاب است. کودک 2 سالهای که تا کتاب برایش نخوانند ، نمیخوابد و عادت دارد که افراد خانواده اش مطالعه کنند و هر چه بزرگتر شود این عادت به کمکش میآید و علایقش پررنگ میشود و یاد می گیرد تا در طول زندگی خود را رشد دهد.وقتی یاد بگیرد خودش کتاب بخواند ، دنیایی از اطلاعات در مقابلش قرار می گیرد که می تواند به سراغ آن ها برود و کم کم علایق اصلی اش را پیدا کند.
تبیان : فردی که عادت داشته باشد علم خود را به روز نگه دارد ، چه تاثیری بر زندگی شخصی اش و سلامت روان اش دارد؟
تاثیر خیلی مثبتی دارد زیرا آن فرد، انسان هدفمندی میشود. انسان هدفمند سردر گم نمی شود. مسائل زندگیاش را علمی پیگیری میکند، زندگیاش پویاست. شرایط روحی بهتری دارد. این عادت به یادگیری بر روابطش با اطرافیان هم اثر گذار است میتواند با همسر، فرزند و همکاران خود ارتباط بهتری داشته باشد.وقتی به مشکلی برمی خورد می داند چگونه آنرا برطرف کند.
تبیان : حال اگر افراد یک جامعه از کودکی نیاموختند که باید مدام آموزش ببینند با چه برنامه ای باید سطح علمی آن ها را بالا برد؟
در جامعهای که افراد نمیروند سراغ آموزش رسمی و غیررسمی باید آموزش اتفاقی را بیشتر کنیم و این کار رسانه است اما خیلی اوقات بجای آموزش بدآموزی دارد. در تلویزیون که رسانهی جمعیتری است باید «فرهنگ» آموزش داده شود. مثلاً زباله را از شیشه ماشین بیرون نیاندازید باید بسیاری از این موضوعات آموزش داده شود. و این کار رسانه است.
افراد یک جامعه بسیاری از سبک های صحیح زندگی را از طریق رسانه های شان می آموزند به همین دلیل محتوای رسانه به عنوان ابزار آموزش اتفاقی بسیار مهم است.
این روزها آموزش دیدن بسیار ساده است.انواع رسانه که در خانه ها موجود است. کتاب و مجله و.. هم که در دسترس همه قرار دارد پس دیگر بهانه ای برای ایستا زندگی کردن وجود ندارد.
تبیان :صحبت از انواع رسانه به میان آمد ، به نظر شما آسیب این رسانه خطر ساز نیست؟
بستگی به تربیت فرد دارد. فردی که از کودکی بیاموزد و رفتار صحیح را یاد بگیرد در نوجوانی و جوانی وقتی وارد اینترنت میشود سراغ سایتهای بد نمیرود.او در اینترنت به دنبال موضوعی است که به معلوماتش اضافه شد. او هدفمند عمل می کند و وقتش را به بطالت با وبگردی نمی گذراند.
تبیان : سخن آخر :
از فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی مان بیاموزیم که در تمام طول زندگی باید بر معلوماتمان اضافه کنیم و یادگیری را اصلا بحث تمام شده ای ندانیم.اصطلاح فارغ التحصیلی اصطلاح اشتباهی است. انسان هیچ وقت از تحصیل فارغ نمی شود.
بخش خانواده ایرانی تبیان